عصرايران ،
مصطفي بدرالسادات - میر حسین موسوی ، هر چند به لحاظ خاستگاه سیاسی ، متعلق به جناح چب است ، اما تاریخ چپ گرایی وی ، مربوط به زمانی است که تقابل جناحی در ایران ، تا بدین حد گسترش نیافته و نهادینه نشده بود .
از این رو ،هر چند کارگزاران نظام جمهوری اسلامی در دهه نخست انقلاب ، عمدتاَ در یکی از دو طیف موسوم به "چپ" و "راست" قرار داشتند اما این مسئله ، نه در تقسیم قدرت ، نقش کلیدی و نهایی را بازی می کرد و نه مردم اصولاً توجه جدی بدان داشتند زیرا در آن روزگار ، از یک سو ، کشور در حال و هوای انقلابي سالهای نخست پیروزی قرار داشت و از دیگر سو ، در گیر جنگ بزرگی بود که تمام ابعاد اقتصادی ، سیاسی و اجتماعی کشور را تحت الشعاع قرار داده بود.
بنابر این ، میر حسین دهه اول انقلاب ، به عنوان نخست وزیر جناح چپ مطرح نبود (برعکس سالهای بعد که مثلاًخاتمی رییس جمهور متعلق به اصلاح طلبان یا احمدی نژاد رییس جمهور متعلق به اصولگرایان شمرده شدند.)
ار این رو ، میر حسین در حافظه تاریخی ملت ایران ، به عنوان یک ”چهره ملی“ ثبت شده و نه یک ”شخصیت جناحی“ و این ، وجه تمایزی است که دراغلب سیاستمداران امروز ، نمی توان سراغی از آن گرفت و اتفاقاً برگ برنده میر حسین نیز همین است.
با این حال ، با توجه به خاستگاه تاریخی میر حسین که ریشه در جناح چپ دهه اول انقلاب دارد، طبیعی است که دعوت وی برای حضور در انتخابات آتی ریاست جمهوری ، از سوی جناح چپ که در سالهای اخیر "اصلاح طلب" خوانده می شود ، صورت گیرد .
تا بدین جای کار ، آسیبی متوجه میرحسین نیست ، اما سیر پرونده کاندیداتوری احتمالي میر حسین به این سمت که او را به عنوان ”کاندیدای یک جناح خاص“ تعریف کند ، نه تنها از نظر تاریخی ، جایگاه منحصر بفرد میر حسین به عنوان یک "چهره ملی "را از بین می برند و به یک " چهره جناحی " تقليل مي دهد ، بلکه از وزن سبد آرای وی خواهد کاست زیرا طبیعی است که ”شخصیت ملی“ بیشتر مورد اقبال مردم است تا یک ”شخصیت جناحي“ ، به ویژه آنکه به یاد بیاوریم کارنامه جناح های "چپ" و " راست " ( اصلاح طلب و اصولگرا ) آکنده از خطاهای فاحشی است که با انتساب به هر کدام از این دو جناح ، گریزی از نشستن لکه این خطاها ، بر دامن منتسبان نیست .
گذشته از این ، میر حسین به تنهایی ، به اندازه ای وزن و اعتبار دارد که بدون انتساب به این حزب یا آن گروه و جریان اعلام کاندیدتوری کند و به برنده شدن در انتخابات به طور جدی امیدوار باشد.
به بیان دیگر در بازشناسی نسبت میر حسین با جناح ها ، این جناح ها هستند که به او نياز دارند نه میر حسین به آنها.
اینکه احزاب اصلاح طلب از میر حسین برای کاندیداتوري دعوت نمایند ، برخی جریان های اصولگرا از وی حمایت نمایند ، فی نفسه نه تنها اشکال ندارد ، بلکه مطلوب و بخشی از قواعد بازی است اما اگر میر حسین بخواهد همچنان همان "میر حسین ملی" باقی بماند قطعاً در اعلام کاندیداتوری اش به عنوان " مستقل " وارد عرصه می شود تا در همین بدو امر ، وامدار کسانی نباشد که خود رابه او می چسبانند تا بلکه از رهگذر پیروزی او در انتخابات ، پستی بگیرند و چند سالی را در زمامداری سهیم باشند.
بي گمان ، اگر مردم به میر حسین راي بدهند ، تنها به دلیل اعتمادی است که به او دارند نه به خاطر توصيه فلان حزب یا جناح . و این ، کار میرحسین را در تعامل با سیاسيون که هیچ حقی بر او ندارد ، آسان تر و مسؤولیتش بر این مردم را البته سخت تر می کند.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
آدم لذت میبره از این عکس.ای کاش ما بیشتر قدر آدم های داخلشو بدونیم.