۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۴
کد خبر ۶۳۱۲۱
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۳ - ۰۶-۱۱-۱۳۸۷
کد ۶۳۱۲۱
انتشار: ۰۹:۵۳ - ۰۶-۱۱-۱۳۸۷

روزگار تلخ پسر ۹ ساله

دقايقى بعد تيمى از مأموران كلانترى خود را به محل مورد نظر رسانده و پس از ورود به آپارتمان، با پيكر نيمه جان قربانى روبه رو شدند. كامران بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و با تلاش پزشكان از مرگ نجات يافت.

پسر خردسال كه به خاطر ضرب و شتم هاى پدرش در يك قدمى مرگ قرار داشت، با تماس همسايه ها و حضور بموقع پليس، نجات يافت.

به گزارش ایران، صبح جمعه ساكنان يك مجتمع مسكونى در يكى از محله هاى اطراف كرج با شنيدن فريادهاى پسر بچه اى كه تقاضاى كمك مى كرد، سراسيمه خود را به خانه مورد نظر رساندند. صداى گريه و زارى كامران ۹ ساله براى اهل محل آشنا بود. او كه از يك سال قبل با پدر و نامادرى اش زندگى مى كرد، بشدت از سوى پدرش مورد آزار و ضرب و شتم قرار مى گرفت. هر روز نيز با مخفى كردن آثار كتك هاى پدرش، از كنار همسايه ها عبور مى كرد و به مدرسه مى رفت.

وقتى هم همسايه ها درباره علت گريه هايش مى پرسيدند، او فقط سكوت مى كرد. كتك كارى پسربچه از سوى مرد عصبانى در حالى شدت يافته بود كه كامران با گريه و زارى التماس مى كرد ديگر كتكش نزند. تا اين كه پس از چند دقيقه صداى پسر خردسال قطع شد. اهالى محل كه احتمال مى دادند اتفاق تلخى براى كامران رخ داده، بلافاصله موضوع را به پليس اطلاع دادند. دقايقى بعد تيمى از مأموران كلانترى خود را به محل مورد نظر رسانده و پس از ورود به آپارتمان، با پيكر نيمه جان قربانى روبه رو شدند. كامران بلافاصله به بيمارستان منتقل شد و با تلاش پزشكان از مرگ نجات يافت.

از سوى ديگر، با دستور قاضى محسن على اشرف- سرپرست دادسراى جنايى كرج- پدر وى پس از بازداشت، تحت بازجويى قرار گرفت. در نخستين تحقيقات مشخص شد، پدر و مادر كامران حدود هشت سال قبل به خاطر اختلاف هاى شديد خانوادگى از هم جدا شده اند. از آن پس نيز پدربزرگ و مادربزرگ كامران، سرپرستى او را برعهده گرفته بودند. پدر وى نيز پس از مدتى با زن ديگرى ازدواج كرد. حدود يك سال قبل پدربزرگ و مادربزرگ كامران به دليل مشكلات شان از پدر پسربچه خواستند سرپرستى پسرش را برعهده بگيرد و بدين ترتيب او ناچار نزد پدر و نامادرى اش آمد.

كامران در اين باره به مأموران گفت: پدرم مردى عصبانى است كه به بهانه هاى مختلف مرا با سيم، سيخ و كمربند كتك مى زند. نامادرى ام هم از ترس او هيچ دخالتى براى كمك به من نمى كند. چند بار خواستم موضوع را به مادرم بگويم اما پدرم تهديد كرد اگر ماجراى شكنجه ها را براى كسى تعريف كنم، مرا مى كشد. من هم از ترس تهديدهايش سكوت مى كردم.

سرپرست دادسراى جنايى كرج پس از نخستين تحقيقات دستور تحقيق از نامادرى كامران را صادر كرد.

قاضى على اشرف همچنين سرپرستى كودك ۹ ساله را تا تعيين تكليف نهايى به بهزيستى سپرد.

ارسال به دوستان
وبگردی