کارگزاران نوشت: بانک مرکزی ایران در همه سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ویژه بعد از پایان جنگ در کانون انتقادها بوده و هست. محور همه انتقادها از بانک مرکزی این بوده است که در پرداخت وام ها و اعتبارات کوتاهی می کند و مانع از رشد، توسعه و رونق اقتصاد می شود.منتقدان بانک مرکزی نیز روسا و مدیران شرکت ها، بنگاه ها و موسسه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بخش دولتی، نهادهای وابسته به حکومت و بخش خصوصی بودند.
در گذشته ای نه چندان دور و در زمان ریاست مرحوم محسن نوربخش بر بانک مرکزی، هر گاه حجم انتقادها از بانک مرکزی افزایش می یافت، رئیس کل یا یکی از معاونان وی با رسانه ها گفت وگوی عمومی کرده و به انتقادها پاسخ می دادند. این رویه در دولت قبلی و در زمان ریاست ابراهیم شیبانی آرام آرام تغییر کرد و به صدور اطلاعیه رسید.
در هفته های گذشته و پس از آنکه بانک مرکزی به یک مجادله نسبتا سیاسی کشیده شد و موضوع ردصلاحیت مدیرعامل بانک پارسیان داغ شد، لحن و رفتار رئیس بانک مرکزی و اطلاعیه های صادر شده از سوی این بانک نیز تغییر یافته است. آخرین اطلاعیه صادر شده از سوی این بانک نشان می دهد که رئیس کل یا تایید کننده نهایی این اطلاعیه بردباری از کف داده و با شدیدترین لحن و با ادبیات تازه ای منتقدان را طرد کرده است.
بانک مرکزی منتقدان خود را کسانی می داند که «نسنجیده حرف می زنند... به چپاول اموال سپرده گذاران اعتنا نمی کنند... نمی اندیشند... اتهام بی اساس می زنند که جرم است... حرف های بی اساس می زنند...» و این ادبیات تازه ای است که تاکنون کمتر از این نهاد دیده شده بود. آیا رئیس کل بانک مرکزی که پیش از این در برابر انتقادهای سخت تر نیز نمایش مدارا و گذشت داده بود با این ادبیات جدید موافق است و آنها را تایید می کند؟ اگر پاسخ مثبت باشد باید گفت اکنون ادبیات تازه ای از شیبانی را شاهد هستیم که پیش از این نبود.
بانک مرکزی ایران هرگز نباید خود را در وسط معرکه ای بیندازد که پیامدهایش ناشناس است و می تواند وجهه علمی، کارشناسی و ملی آن را مخدوش کند. رئیس کل بانک مرکزی می تواند نمایش گذشته بردباری و مدارا را ادامه دهد و همان ادبیات و رفتار گذشته را ادامه دهد و به وظیفه اصلی اش که تنظیم بازار پول و اجتناب از شتاب دادن به عرضه پول بیش از نیاز بخش واقعی اقتصاد است، بپردازد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر