عصر ایران ؛ یک جوان ایتالیایی پرشور بود که اولین فیلمش در سال ۱۹۶۴ بزرگترین تحول زندگیاش شد. ناماش را پیش از انقلاب گذاشته بود اما نمیدانست پیش از انقلاب افکارش میشود. یک فیلم کمونیستی که برتولوچی جوان مغرور را با همه عقاید کمونیستیاش شوکه کرد. خودش میگفت فکر میکردم فیلمام آنقدر تاثیرگذار باشد که تماشاچیان پس از دیدناش خودشان را برای ثبتنام در حزب کمونیست، به اولین دفتر حزب معرفی کنند.
یکسال بعد به ایران آمد و مستند نفت را با کمک ابراهیم گلستان، یکی از کارگردانان مولف ایرانی ساخت. همانسالها بود که با فروغ فرخزاد آشنا شد. برتولوچی که پدری شاعر، مورخ و هنرمند داشت، شعر را میشناخت و مستندی درباره فروغ فرخزاد ساخت.
برتولوچی پیش از آنکه در مقام کارگردان آثار خودش را خلق کند، سالها دستیار پیرپائولو پازولینی، یکی از بزرگترین فیلمسازان تاریخ سینمای جهان بود. افکار آنارشیستی پازولینی، برتولوچی جوان را کارآزموده کرد. شعر، ادبیات و سینما، همه آن چیزی بود که پازولینی در برتولوچی پدیدار کرد.
برتولوچی، فیلم دنبالهرو را در سال ۱۹۶۹ و در اوج تلاطم انقلابهای دانشجویی و مردمی می ۶۹ فرانسه و اروپا ساخت. داستان پسر جوانی که قصد دارد استاد سابق خود را در پاریس ترور کند. فیلم با صحنه ترور آغاز میشود و مدام فلش بک میخورد. تصاویر این فیلم را که ویتوریو استوراره فیلمبرداری کرده را یک شاهکار بصری میدانند.
برتولوچی در سال ۱۹۷۲ جنجالبرانگیزترین فیلم زندگیاش یعنی آخرین تانگو در پاریس را ساخت. این فیلم غیرمتعارف پس از اکران در چند کشور اروپایی از جمله خود ایتالیا توقیف شد و حتی دستور از بین بردن تمام نسخههای آن داده شد. فیلم داستان آشنایی یک مرد میانسال با دختری جوان است. در این فیلم برتولوچی بدون شرح صحنه، بازیگر زن را درگیر یک تجاوز واقعی میکند. البته ماریا اشنایدر بعدها از او و مارلون براندو که نقش مرد میانسال را بازی میکرد شکایت کرد و برتولوچی محکوم شد.
۴ سال بعد برتولوچی بلندترین فیلم زندگیاش یعنی ۱۹۰۰ را میسازد. فیلم زندگی دو مرد با بازی رابرت دنیرو و ژرار دوپاردیو را در اوج بحرانهای ۱۹۰۰، جنگهای اول و دوم جهانی تعریف میکند. این فیلم بیش از ۳ ساعت است.
برتولوچی سالهای دهه ۸۰ برتولوچی متوجه اندیشههای شرقی میشود. او جستجوگرانه سیاست و عرفان شرقی را مطالعه میکند و پس از ۸ سال یکی از عظیمترین پروژههای سینمایی خود را با نام آخرین امپراطور میسازد. فیلمی که اسکار بهترین فیلم خارجی را از آن خود کرد. آخرین امپراطور داستان پایان سلطنت و آغاز سوسیالیسم در کشور چین است. در این فیلم آخرین امپراطور چین از کودکی تا آغاز جنگهای جهانی و سپس فروپاشی سلطنت دنبال میکند.
علاقه برتولوچی به عرفانهای شرقی تازه با آخرین امپراطور آغاز شده بود. او در سال 1990 آسمان سرپناه را میسازد. داستان توریستی که در عشق و خرد و عرفان شرقی محصور است. تصاویر بصری فیلم آنقدر خارقالعاده است که تحسین منتقدین را برانگیخت.
برتولوچی در آخرین سهگانه خود فیلم بودای کوچک را میسازد. این فیلم داستان راهب بودایی را روایت میکند که به دنبال دالای لاما، رهبر بعدی بوداییّها است. فیلم بر اساس تفکر بودیستی ساخته شده و راهب بودایی نشانههای حلول روح دالای لامای در گذشته را در سه کودک آمریکایی، اروپایی و شرقی پیدا میکند. آنها سفری به تبت دارند تا با خرد و اندیشه بودیستی آشنا شوند و همین موضوع بهانهای میشود تا داستان سیزارتا، بودای بزرگ را دنبال کنیم. این فیلم اوج نبوغ برتولوچی در کارگردانی است. فیلم بودای کوچک در تمام جشنوارههایی که به نمایش درآمد با تحسین منتقدین روبرو شد.
برتولوچی از عرفان شرق، به پیچیدگیهای عشق میرسد و آثار او به غیر از رویا بافان، راوی پیچیدگیهای عمیق عشق در روابط انسانی است. بسیاری آثار این دوره از تاریخ سینمای برتولوچی را بیشتر تحسین میکنند. آثاری چون زیبای ربوده شده، محصور و من و تو.
اوج نگاه برتولوچی در این دوره از فیلمسازیاش را میتوان در محصور دید. داستان زندگی زنی سیاهپوست که شوهرش را به جرم سیاسی میگیرند و به ناچار در خانه یک نوازنده سفید پوست کار میکند. کمکم عشقی بین این دو شکل میگیرد و با بازگشت شوهر از زندان روابط عاطفی فیلم پیچیدهتر میشود.
من و تو داستان یک پسر نوجوان است که تنهاییاش با یک دختر معتاد در زیرزمینی، منجر به کشف حقایق تازهای از زندگی میشود.
برتولوچی، یکی از بهترین کارگردانان سینما بود. تجربههای و کشفیات بزرگش در سینما، از او یک فیلمساز مولف و پیشرو ساخت. تقریبا تمام آثار او از نظر منتقدین سینما تحسین شده و او را یکی از بزرگترین کارگردانان سینمای ایتالیا و جهان میشناسند. این فیلمساز بزرگ در ۲۶ نوامبر ۲۰۱۸ و در سن ۷۷ سالگی درگذشت.