۲۶ بهمن ۱۴۰۳
به روز شده در: ۲۶ بهمن ۱۴۰۳ - ۲۰:۳۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۵۶۳۸۸
تاریخ انتشار: ۱۲:۴۸ - ۱۱-۱۲-۱۳۹۷
کد ۶۵۶۳۸۸
انتشار: ۱۲:۴۸ - ۱۱-۱۲-۱۳۹۷

بزغاله خجالتی

توی یه گله  بز ،یه بزغاله خجالتی بود که خیلی آروم و سر به زیر بود .وقتی همه بزغاله ها بازی و سر و صدا راه می انداختنداون فقط  یه گوشه می ایستاد و نگاه می کرد.

وقتی گله بزغاله ها به یه برکه ی آب می رسید،بزغاله های شاد و شیطون برای خوردن آب می دویدند سمت برکه و حسابی آب می خوردند و آب بازی می کردند .

اما بزغاله ی خجالتی اینقدر صبر می کرد تا همه بزغاله ها از کنار برکه برن بعد خودش تنهایی بره آب بخوره .بعضی وقتا از بس دیر می کرد ،گله به سمت دهکده به راه می آفتاد و اون دیگه وقت آب خوردن رو از دست می داد .این جوری اون خیلی خودشو اذیت می کرد.

چوپون مهربون گله بارها و بارها به بز غاله خجالتی گفته بود که باید رفتارشو عوض کنه . اما بزغاله خجالتی هیچ جوابی نمی داد و بازم همونجوری خجالتی رفتار می کرد .

یه روز صبح وقتی گله می خواست برای چرا به دشت و صحرا بره ،بزغاله ی خجالتی موقع رفتن زمین خورد و یه کم پاش درد گرفت .به همین خاطر نتونست مثل هر روز خودشو به گله برسونه .اون توی خونه جا موند اما خجالت می کشید که صدا بزنه من جا موندم  صبر کنید تا منم برسم.وقتی به نزدیک در رسید دید که همه رفتند و تنها توی خونه مونده. اینجوری مجبور بود تا شب تنها و گرسنه بمونه.

چوپون گله در طول راه متوجه شد که بزغاله خجالتی با اونا نیومده ،به خاطر همین سگ گله رو فرستاد تا به خونه برگرده و اونو با خودش بیاره .اما اول درگوش سگ  یه چیزایی گفت و بعد اونو راهی خونه کرد.

سگ گله به خونه برگشت و یه گوشه گرفت خوابید .بزغاله خجالتی دل تو دلش نبود .باخودش فکر می کرد مگه سگ گله به خاطر اون برنگشته ،پس حالا چرا گرفته خوابیده .دلش می خواست با اون حرف بزنه اما خجالت می کشید.یه کم دور و بر اون راه رفت و منتظر موند، اما سگ اهمیتی نمی داد .بلاخره صبرش سر اومد و رفت جلو  و به سگ گفت ببخشید من امروز جا موندم می شه منو ببرید به گله برسونید ؟سگ خندید و گفت البته که می شه .اما من تند تند می رم می تونی بهم برسی ؟

چوپون مهربون چشم به جاده دوخته بود و منتظر اونا بود که یه دفه دید بزغاله خجالتی داره می دوه و میاد و سگ گله هم با کمی فاصله پشت سرش می یاد مثل اینکه با هم دوست شده بودن.اونا باهم  حرف می زدن و می خندیدن.

چوپون گله لبخندی زد و گفت امیدوارم بزغاله خجالتی همین طوری ادامه بده تا یه بزغاله شاد و شنگول بشه .

 

منبع: تبیان

ارسال به دوستان
پدیده «لیمونادسازی»! روشی که می‌تواند در دوران سخت به شما کمک کند آثار گمشدۀ «ریاضیدان بزرگ» در بین متون دورۀ اسلامی کشف شد(+عکس) «گذرنامه» چه زمانی اختراع شد؟(+عکس) آپدیت جدید تلگرام با قابلیت‌های هوش مصنوعی منتشر شد بیوگرافی عنایت بخشی بازیگر سینما و تلویزیون + از نقش‌های قبل از انقلاب تا زندگی شخصی (+عکس) کشف گنج پلنگ و ببر طلای ۲۴۰۰ ساله در حاشیه دریای خزر(+ عکس) والدآزاری: چالش جدید خانواده‌های معاصر بیوگرافی فریبا نادری؛ از شهرت با سریال «ستایش» تا دریافت سیمرغ بلورین (+عکس) پیش‌بینی تغییرات ظاهری انسان‌ها در هزار سال آینده به کمک هوش مصنوعی (+عکس) معماری منحصر به فرد «ساده‌ترین» خانۀ شهر سئول (+عکس) ۷۰۰ میلیون دلار بیت‌کوین در زیر زباله‌ها؛ مرد بریتانیایی می‌خواهد محل دفن زباله را بخرد! نادرترین درخت جهان که از زمان دایناسورها باقی مانده است (+عکس) هفت‌کچلون چه کسانی بودند؟ / رستوران ۱۰۰ ساله فعال و پرمشتری / پاتوق لوطی‌های تهران اینجا بود(+عکس) بیوگرافی لاله مرزبان: از بازی در «ستایش ۳» تا نقش‌آفرینی در «آبان» + زندگی شخصی ماجرای جالب و عجیب اولین عکس‌های رنگی از تهران