۰۷ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۴ - ۱۸:۲۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۶۵۳
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۷ - ۲۵-۰۸-۱۳۸۵
کد ۶۶۵۳
انتشار: ۱۵:۳۷ - ۲۵-۰۸-۱۳۸۵

گفت وگو در بغداد چرا؟

تاملی بر پیشنهاد مذاکره ایران و امریکا

جعفر محمدی


هر مذاکره ای اساسا بر مبنای اصل ساده "بده و بستان" شکل می گیرد. به عبارت بهتر، در یک مذاکره به ویژه از نوع دیپلماتیک اش، این انتظار می رود که هر کدام از طرفین ، امتیازاتی را به طرف دیگر بدهند و در مقابل امتیازاتی را بگیرند.

در این میان ،گفت و گو کننده موفق کسی است که بتواند با کمترین "اعطا" بیشترین "اخذ" را داشته باشد.

اصل "بده و بستان" در بطن خود، یک توصیه مهم را نیز دارد:" هرگز وارد مذاکره ای نشو که در آن فقط نقش امتیازدهنده را داری."

حال، حکایت ایران و آمریکاست و موضوعی به نام عراق.
سال گذشته، مقامات آمریکایی، از تهران خواستند در باره مساله عراق گفت و گوهایی با ایران داشته باشند. این درخواست، از سوی عبدالعزیز حکیم نیز به ایران منتقل شد و در ضمن آن، از تمایل عراقی ها برای انجام این گفت و گو خبر داده شد.

ایران این درخواست را پذیرفت و متعاقب آن موجی از جوسازی در میان رسانه های غربی شکل گرفت. مقامات آمریکایی که خود پیشنهاد دهنده مذاکره بودند، "قلب حقیقت" کردند و چنین وانمود نمودند که ایران ملتمسانه از آنها برای گفت و گو دعوت کرده است.

چنین شد که تهران، از پاسخ مثبتی که به واشنگتن داده بود، برگشت و موضوع به تعلیق رفت.

اخیرا و با بغرنج تر شدن اوضاع آمریکا در عراق، مقامات دولت بوش، پیام هایی را به ایران فرستاده و خواستار آن شده اند که با تهران در باره مساله عراق گفت و گوهایی داشته باشند.

آنها، بر این باورند که اگر بخواهند از مهلکه عراق به طرز آبرومندی نجات یابند، چاره ای جز جلب همکاری ایران ندارند.

دعوت به مذاکره با ایران در شرایطی صورت می گیرد که آمریکایی ها، تصریح کرده اند حاضرند فقط در باره عراق با ایران گفت و گو کنند و علاقه ای به مذاکره درباره سایر مشکلات و مسایل فیمابین، از جمله پرونده هسته ای، اموال بلوکه شده ایران در آمریکا و.... ندارند.

حال بر اساس اصل "بده و بستان"ی که در صدر مقال حاضر بدان اشاره شد، این پرسش مطرح می شود که در موضوعی به نام عراق، هر کدام از مذاکره گران ایرانی و آمریکایی، چه امتیازاتی در چنته دارند که با یکدیگر تبادل کنند؟

براستی اگر قرار باشد موضوع مذاکره، به عراق محدود باشد، آیا آمریکا قادر است در این عرصه امتیازی به ایران بدهد؟

مروری بر واقعیت های عراق و نفوذی که ایران در همسایه غربی اش دارد، نشانگر آن است که ایران دستانی پر درعراق دارد ولی آمریکا، از چنین موقعیتی برخوردار نیست.

آمریکا در عراق، محتاج ایران است و در حقیقت، آنچه آنها مذاکره با ایران در باره عراق می نامند، چیزی جز "استمداد گریزناپذیر" از تهران نیست.

اگر قرار باشد مذاکره ای بین تهران و واشنگتن در باره عراق شکل بگیرد، از آنجا که کیسه ایران پر از امتیاز است و آمریکا چیزی برای اعطا به ایران در این حوزه  ندارد، دو حالت متصور است: یا آنکه مذاکره کنندگان ایرانی، تا اخذ امتیاز متقابل، امتیازی نمی دهند که چون در عراق، آمریکا چیزی برای اعطا به ایران ندارد، مذاکرات به بن بست می رسد و یا آنکه ایران بدون هیچ چشمداشتی به آمریکا باج می دهد که این گزینه نیز قطعا بر خلاف منافع ملی است.

لذا اگر قرار باشد مذاکره ای بین ایران و آمریکا شکل بگیرد، بسنده کردن به موضوعی به نام عراق مانند تصمیم دو نفر به تعویض  ارز است در حالی که یکی از آنها هیچ پولی همراه ندارد!

بنابراین، ضروری است به آمریکایی ها تفهیم شود که اگر مایل اند از پتانسیل ایران برای حل مشکلات خویش درعراق استفاده کنند، می بایست به مذاکره در باب سایر مسایل نیز تن دهند تا در مقابل امتیازاتی که از ایران در عراق می گیرند، امتیازاتی در سایر عرصه ها به ایران بدهند.

همچنین باید به مقامات آمریکایی یادآور شد که ایرانی ها از ماجرای کمک به آمریکا در افغانستان، درس های زیادی گرفته اند و تصمیم ندارند بار دیگر جاده یک طرفه امتیازات را در سیاست خارجی خویش احیا کنند.

 

ارسال به دوستان