۲۱ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۹۹۲۸
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۱ - ۲۹-۰۱-۱۳۸۸
کد ۶۹۹۲۸
انتشار: ۱۳:۱۱ - ۲۹-۰۱-۱۳۸۸

مارک فیتز پاتریک: نقش کلیدی ایران را درک کرده‌ایم

معتقدم، آنها به این درک رسیده‌اند که ایران نقشی کلیدی در منطقه دارد که این امر هم می‌تواند در صلح و ثبات منطقه‌ای و هم بی‌ثباتی و ترس، نقش ایفا کند؛ از این‌رو آمریکایی‌ها مایلند، ایران بخشی از راه‌حل در کشورهای همسایه خود نظیر افغانستان و عراق باشد، نه معضل.

وطن امروز: سیاست‌ورزان آمریکایی که تا چندی پیش اعمال فشار و تحریم ایران را کارآمدتر و موثرتر از گفت‌وگو با تهران ارزیابی می‌کردند و در نتیجه از مذاکره بدون پیش‌شرط با تهران به بهانه آنچه جسور شدن ایران در تداوم غنی‌سازی اورانیوم می‌خواندند، خودداری می‌کردند، در ماه‌های اخیر لحن خود را درقبال تحولات هسته‌ای کشورمان تغییر داده و بر گفتمان مذاکره به عنوان راهی برای برون‌رفت از بن‌بستی که تاکنون خود به آن دامن زده‌اند، تاکید می‌کنند.

البته به نظر می‌رسد، این تغییر موضع، ریشه در درک نقش کلیدی و محوری ایران در حل بحران‌های منطقه‌ای نظیر عراق و افغانستان دارد؛ هر چند از بیان صریح این موضوع سر باز می‌زنند. با توجه به اهمیت رویکرد جدید دولت باراک اوباما، با مارک فیتزپاتریک، تحلیلگر و مشاور ارشد مؤسسه بین‌المللی مطالعات استراتژیک لندن، درباره چرایی تغییر گفتمان دولتمردان جدید آمریکا گفت‌وگو کردیم؛ فردی که معاون کالین پاول، وزیر اسبق خارجه آمریکا در امور منع اشاعه هسته‌ای بوده و سابقه 26 سال فعالیت در این وزارتخانه را در کارنامه کاری خود دارد. حوزه تخصصی وی امور ایران، سیاست خارجی آمریکا، خلع سلاح و منع اشاعه هسته‌ای است.

آقای فیتزپاتریک! با توجه به تعهد باراک اوباما برای دنبال کردن سیاست تعامل با تهران به منظور کاهش سال‌ها تنش بر سر برنامه هسته‌ای ایران، مایلیم نظر شما را درباره رویکرد سیاست خارجی وی در قبال ایران جویا شویم. به بیان دیگر، آینده روابط دو کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

دولت اوباما هنوز بازبینی در اصول سیاست خارجی خود را به پایان نرسانده؛ اقدامی که هر دولتی در روزهای شروع به کار خود انجام می‌دهد؛ با این حال مشخص و واضح است که اوباما از روز نخست ریاست جمهوری خود درصدد هدایت روابط ایران و آمریکا در مسیر جدیدی بوده تا سال‌ها خصومت میان دو کشور را حل و فصل کند. از طرفی لحن آشتی‌جویانه اوباما در پیام نوروزی و اشاره مکرر وی به جمهوری اسلامی ایران که آن را با نام کامل خطاب می‌کرد، نشان از دوری و خودداری وی از «محور شرارتی» دارد که جورج بوش، رئیس جمهور سابق آمریکا برای خطاب قرار دادن ایران آن را به کار می‌برد. از این رو، این امر فرصت خوبی در اختیار مقامات ایرانی قرار می‌دهد تا با حسن نیت به آن پاسخ دهند. البته لازم به ذکر است، این فرصت مدت زیادی به طول نمی‌انجامد چراکه برخی کشورها درباره توان بالقوه ایران برای تولید اورانیوم غنی‌شده نگرانند؛ دانشی که در صورت تصمیم تهران به خروج از پیمان منع اشاعه هسته‌ای می‌تواند به تولید تسلیحات هسته‌ای منجر شود. به علاوه، تعلیق داوطلبانه غنی‌سازی اورانیوم، گامی مثبت ارزیابی می‌شود که می‌تواند به پیشرفت خوبی در بسیاری از زمینه‌های دیگر منجر شود.

همانطور که اشاره کردید، اوباما هم در دوران رقابت‌های انتخاباتی و هم پس از برگزیده شدن به عنوان رئیس جمهور بر تمایل خود برای گفت‌وگوی بدون پیش‌شرط با تهران به منظور پایان دادن به سه دهه خصومت میان دو کشور تاکید کرده است اما به نظر می‌رسد، دولت جدید آمریکا، «عملا» رویکرد دولت پیشین را در قبال ایران دنبال می‌کند که در تضاد با شعار تغییر اوباماست. به عنوان نمونه می‌توان از اقدام اخیر اوباما در تمدید یکساله تحریم‌هایی که از سال 1995 بر ایران تحمیل شده نام برد یا تاکید وی بر تصمیم واشنگتن برای نصب سیستم سپر دفاع موشکی در جمهوری چک و لهستان در صورت آنچه وی «تداوم تهدید ایران» خواند. شما این اقدامات و سخنان متناقض دولت جدید آمریکا را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به عقیده من، درباره آنچه دولت جدید آمریکا قصد انجام آن را دارد، توقعات اشتباهی وجود دارد؛ چرا که طبق اجماع کلی که در آمریکا وجود دارد، برخی ابعاد سیاست ایران تهدیدی برای منافع آمریکا محسوب می‌شود و هیچ رئیس جمهوری در آمریکا نمی‌تواند این مسائل را نادیده بگیرد؛ از جمله تحولات فناوری حساس هسته‌ای در ایران که می‌تواند ظرفیت تسلیحات هسته‌ای را در اختیار ایرانی‌ها قرار دهد یا توسعه موشک‌های بالستیک که در آینده می‌تواند برای پرتاب تسلیحات هسته‌ای مورد استفاده قرار گیرد و یا حمایت از گروه‌هایی که علیه غیرنظامیان اقدامات خشونت‌آمیز انجام می‌دهند. اگر آمریکا و ایران بتوانند این مسائل را که به جدایی آنها انجامیده مورد بحث و بررسی قرار دهند، این مسائل می‌تواند روی میز قرار گیرد. البته تهران نیز نگرانی‌های خود را دارد اما اکنون مساله حائز اهمیت، اقدام اوباما در ارائه پیشنهاد مذاکرات بر مبنای احترام دوجانبه است. آیا این احترامي نیست که ایران خواستار آن بود؟ از این رو ایران باید سیاست اوباما برای تعامل با تهران را مغتنم بشمارد.

با توجه به واکنش ایران به درخواست‌های مکرر مقامات کاخ سفید برای مذاکره با ایران و تاکید آنها بر عملیاتی شدن تغییرات ، به نظر شما واشنگتن با در پیش گرفتن چه اقداماتی می‌تواند رضایت تهران برای از سرگیری روابط دوجانبه را کسب کند؟

قصد ندارم درباره آنچه در صورت شروع مذاکرات واقعی مطرح می‌شود، سخن بگویم و پیش‌بینی کنم اما بر این باورم که موضوع مهم، اقدام آمریکا در ارائه پیشنهاد تعامل بدون پیش‌شرط با ایران است؛ در این صورت اگر تهران پیش‌شرطی اعمال کند، جامعه جهانی آن را به عنوان بی‌میلی ایران در پذیرش «ژست صادقانه» اوباما تعبیر می‌کند.

به نظر می‌رسد، برخلاف دولت بوش، سیاستمداران آمریکایی در دولت کنونی خواستار همکاری با ایران در زمینه‌های مختلف نظیرعراق و افغانستان هستند، هدف آنها از این تصمیم چیست؟ به بیانی دیگر، آیا این تغییر موضع، نتیجه تشخیص و درک آنها از نقش مقتدر ایران در منطقه و اهمیت حضور آن در حل بحران‌های کنونی خاورمیانه نیست؟

معتقدم، آنها به این درک رسیده‌اند که ایران نقشی کلیدی در منطقه دارد که این امر هم می‌تواند در صلح و ثبات منطقه‌ای و هم بی‌ثباتی و ترس، نقش ایفا کند؛ از این‌رو آمریکایی‌ها مایلند، ایران بخشی از راه‌حل در کشورهای همسایه خود نظیر افغانستان و عراق باشد، نه معضل. با این حال این امید وجود دارد که ایران و آمریکا در هدف ایجاد ثبات و دولت منتخب دموکراتیک در هر دو کشور سهیم باشند.

به عنوان کارشناس مسائل هسته‌ای و امور ایران، فکر نمی‌کنید اگر آمریکا در مساله هسته‌ای رویکرد متفاوتی در پیش گیرد، می‌تواند گام مهمی در بهبود روابط دو کشور بردارد؟ به عنوان مثال، روزنامه فایننشال تایمز چندی پیش در گزارش خود آورده بود، دیپلمات‌های آمریکایی در حال بررسی پذیرش تداوم غنی‌سازی اورانیوم در ایران هستند؛ موضوعی که از یک سو در قطعنامه‌های تحریم علیه ایران بارها بر آن تاکید شده و از طرف دیگر، ایران آن را حق مسلم خود می‌داند.

معتقدم، مقامات آمریکایی در حال بررسی این موضوع نیستند. علاوه بر این، تاکنون با هر مقام غربی که گفت‌وگو کرده‌ام، همگی بر این باور بوده‌اند که هدف برنامه غنی‌سازی اورانیوم ایران، دستیابی به ظرفیت تسلیحاتی است. هر چند مقامات غربی آگاهند که برنامه هسته‌‌ای منشأ غرور ملت ایران است اما این به معنای بی‌خطر بودن این برنامه نیست.
 
ارسال به دوستان
«مقدس زدگی»؛ طنز زینب موسوی و فردوسی که مقدس نیست نشنال اینترست: سامانه پدافند هوایی HQ-9B چین، "یک تکه آشغال" است/ چطور این سامانه ها در جنگ 4 روزه هند و پاکستان شکست خوردند؟ بازگشت پرواز تهران- اهواز به مهرآباد، به دلیل بدی آب و هوا بلاتکلیفی در مذاکره ایران و آمریکا/ پلن ‌‌B چیست؟ علت عجیب زن دوم گرفتن پدر مرتضی عقیلی/ «کارت دعوت عروسی پدرم آمد دم در خونه» روز مادر؛ گل‌هایی که اهدا شد و قوانینی که نیاز به اصلاح دارند ۱۰ رویداد مهم و تأثیرگذار اقتصاد جهانی در سال ۲۰۲۵ هر ۳۰ تا ۴۰ دقیقه، یک زن ایرانی گرفتار سرطان سینه می‌شود افزایش ۴۶۷ درصدی نرخ کرایه نفتکش‌ها سهمیه بنزین چه کسانی در طرح جدید حذف شد؟ کشف تکان دهنده شبکه ای از مدارس در چین برای اصلاح نوجوانان طغیان گر با همدستی والدین پزشکیان: تا زمانی که حق ویژه‌ حمایت از رژیم صهیونیستی وجود دارد، نمی‌توان از صلح و نظمی عادلانه سخن گفت آمریکا دنبال توقیف نفتکش های حامل نفت ایران و ونزوئلا موافقت تل‌آویو با پیشنهاد ترامپ برای پرداخت هزینه‌های آواربرداری در غزه هوش مصنوعی جدید از راه رسید