قتل؛ سرانجام ازدواج اجباري

ماجراي اين جنايت هفته گذشته پس از تماس تلفني زني با مركز فوريت‌هاي پليسي 110 شهرستان شيراز فاش شد.

با عزيمت كارآگاهان جنايي آگاهي شيراز به محل حادثه در يكي از خيابان‌هاي مركزي شيراز آنها  با جسد مرد 28 ساله‌اي به نام كورش در اتاق خواب منزلش روبه‌رو شدند.

كارآگاهان با هماهنگي قضايي، جسد كورش را براي بررسي علت مرگ به پزشكي قانوني انتقال دادند و مادر مقتول كه خبر وقوع قتل را به پليس گزارش داده بود، براي تحقيقات به مركز پليس احضار شد.

اين زن در اظهاراتش به پليس گفت: پسرم 2 سال پيش با زن جواني به نام ناهيد ازدواج كرد، عروسم علاقه‌اي به اين وصلت نداشت و به اجبار خانواده‌اش به اين ازدواج رضايت داده بود، اما پسرم زنش را دوست داشت و حاضر به جدايي نبود. روز حادثه، وقتي به منزل آنها  رفتم، متوجه شدم در منزل نيمه‌باز است. چند بار پسر و عروسم را صدا زدم، اما پاسخي از آنها  نشنيدم.

فرار نوعروس از محل جنايت

با مشكوك شدن به اوضاع، وارد منزل شدم كه در اتاق خواب جسد فرزندم را مشاهده و هراسان منزل را ترك كردم و ماجرا را به پليس اطلاع دادم. عروسم پس از مرگ شوهرش ناپديد شده و اثري از وي نيست.

به دنبال اظهارات مادر مقتول، عروس جوان (ناهيد)‌ به عنوان مظنون به قتل تحت تعقيب پليس قرار گرفت تا عاقبت چند روز قبل در منزل يكي از اقوامش شناسايي و دستگير شد.

با انتقال نوعروس  متهم به قتل  به اداره جنايي آگاهي شيراز، وي در بازجويي به قتل همسرش اعتراف كرد.

علاقه نداشتن به همسر، جنايت را رقم زد

ناهيد - متهم به قتل - در اظهاراتش به پليس گفت: وقتي كورش به خواستگاري‌ام آمد من تازه ديپلم گرفته بودم و تصميم داشتم ادامه تحصيل دهم، اما خانواده‌ام بي‌آن كه نظر مرا جويا شوند، به خانواده وي پاسخ مثبت دادند و پس از چندماه به اجبار آنها، به عقد وي درآمدم و بعد ازدواج كردم. علاقه‌اي به شوهرم نداشتم و مدام با وي دعوا مي‌كردم.

متهم به قتل ادامه داد: هر كاري مي‌كردم تا او مرا طلاق دهد، بي‌فايده بود. ديگر از اين وضعيت خسته شده و به دنبال راه  نجاتي بودم تا اين كه نقشه قتل او را طراحي كردم. ابتدا با خوراندن آبميوه مسموم، او را بيهوش و بعد نيمه‌شب او را در رختخواب خفه كردم و صبح زود بي‌آن كه همسايه‌ها يا خانواده‌اش متوجه موضوع شوند، از خانه فرار كردم.