شبکه هاي اجتماعي اين روزها ورد زبان همه شده اند و روزنامه ها با علاقه صفحه رسانه شان را به مقالات مرتبط به آن اختصاص مي دهند. سايت هاي زيادي وجود دارند که امکانات يک شبکه اجتماعي را در اختيار کاربران اينترنت قرار مي دهند. يک شبکه اجتماعي، سايتي است که در مرحله اول به افراد و سازمان ها اجازه مي دهد صفحات خودشان را روي آن ايجاد کنند و در مرحله دوم اجازه مي دهد اين صفحات بر اساس مشترکات گوناگون به هم متصل شوند.
فرض کنيد من امروز صبح يک صفحه شخصي براي خودم در يکي از اين شبکه ها ساخته ام. هدف اصلي من اين است که دوستان دوران مدرسه و دانشگاه را پيدا کنم و ببينم هر کسي چه کار مي کند. بعد از ساختن صفحه، سعي مي کنم با چند کار کوچک صفحه ام را براي ديگران جذاب کنم. يک عکس از خودم به صفحه اضافه مي کنم، به وبلاگم لينک مي دهم، مي نويسم در کدام شرکت کار مي کنم، هر چند ساعت يک بار چيزي که در فکرم هست را روي «ديوار» صفحه ام مي نويسم و در نهايت براي هرچه جذاب تر کردن جريان، مي نويسم متاهلم و به صفحه همسرم هم لينک مي دهم. حالا کافي است به دنبال دانشگاه محل تحصيلم جست وجو کنم تا گروه دانشجويان آنجا را پيدا کنم. بعد هم عضو آن گروه مي شوم و تمام کساني را که از دانشگاه مي شناختم به فهرست دوستانم اضافه مي کنم. تقريباً 10 ساعت بعدي زندگي من به اين خواهد گذشت که به صفحه فرد فرد آنها سر بزنم و خزه را در بياورم که چه کسي با چه کسي ازدواج کرده، کجا کار مي کند و هنوز در ايران است يا مهاجرت کرده به جايي ديگر. کافي است يک هفته ديگر هم شبانه روز جست وجو کنم تا بتوانم اکثر همکاران، آشناها، فاميل، افراد مشهور و... را هم به فهرست دوستانم اضافه کنم. هفته بعد با اي ميل زدن به دوستان غايب در سايت و دعوت آنها به پيوستن به شبکه اجتماعي جديد سپري خواهد شد.
تا چشم به هم بزنم، حدود 100 تا 200 دوست به صفحه من اضافه شده اند و هر قدمي که در سايت بردارند، براي من هم قابل مشاهده است. حداقل دو سه ساعت در روز لازم است که عکس هاي تولد يکي را نگاه کنم و نظرم را در مورد کاري که يکي ديگر دارد مي کند بنويسم و اگر عضو يکي از اين سايت هاي جديد باشم، به انواع و اقسام تفريحات و سرگرمي ها و بازي هايي که روزانه به من پيشنهاد مي شود هم جواب مثبت يا منفي بدهم. هر چقدر هم که اهل بازي کردن نباشيد، وسوسه جواب دادن به پنج سوال فارسي و کشف اينکه «چقدر بامرام هستيد» جذاب است. اگر هم از اين خوش تان نيامد، «چقدر از کامپيوتر سرتان مي شود» را حتماً جواب مي دهيد يا حداقل نگاهي به «همسر آينده شما چه شکلي خواهد بود» مي اندازيد.
بنا بر يک تحقيق، شبکه هاي اجتماعي روزانه 150 ميليون پوند به اقتصاد کشور انگلستان لطمه مي زنند. بخش عمده اين ضرر، مربوط به وقتي است که افراد صرف گشت زني در اين سايت ها مي کنند. اما آيا اين سايت ها کاملاً بدون بازده هستند؟ مطمئناً اين طور نيست. اگر اين طور بود، تعداد کاربران سايتي مثل فيس بوک نمي توانست از مرز 100 ميليون کاربر بگذرد و بدون شک به خاطر يک نياز است که بعد از رفع فيلتر،اين سايت در کمتر از دو سه ماه به يکي از پرمشتري ترين سايت ها در ايران تبديل مي شود.
مريم فاطمي مي گويد از طريق شبکه هاي اجتماعي با همه دوستان و آشنايانش در ارتباط است. اين دقيقاً کاربرد اصلي شبکه هاي اجتماعي است. اما در ايران جنبه هاي ديگري هم مهم و ارزشمند قلمداد مي شوند. در حالت معمول، صفحه شما تنها براي دوستاني که شما تاييد کرده ايد قابل نمايش است. اما در ايران اکثر افراد براي کساني که حتي آنها را نمي شناسند درخواست «دوستي» مي فرستند و خودشان هم چنين درخواست هاي دوستي را قبول مي کنند. چرا؟ اين تمايل شديد به گسترش شبکه اجتماعي، حتي به بيرون از حوزه هاي آشنايي از کجا سرچشمه مي گيرد؟ بخشي از آن مي تواند به بسته بودن نسبي جامعه ايران مربوط باشد. احتمال برخورد با آدم هاي جديد در کشور ما زياد نيست و حوزه عمومي نيز از اين نظر شديداً کنترل مي شود. در اين شرايط شبکه هاي اجتماعي مجازي نه فقط وسيله يي هستند براي حذف مفهوم مکان از شبکه هاي موجود در جهان فيزيکي، که تبديل مي شوند به فرصتي براي ساخت شبکه هاي جديد اجتماعي.
در اين شرايط آدم ها شبکه هاي دوستي جديدي در محيط هاي مجازي ايجاد مي کنند تا خلاء آن را در دنياي واقعي پوشش دهند. شبکه هاي اجتماعي ديگر فقط مجاري کسب خبر از وقايع خرد اطرافيان نيستند. اين روزها سايت هاي اجتماعي تبديل شده اند به ابزاري جديد براي خبرنگاري شهروندي. افراد در اين شبکه ها اخبار را گردآوري، گزارش و تحليل مي کنند و در نهايت بعد از به اشتراک گذاشتن آن با ديگران، بازخوردها شروع مي شوند. کافي است يک نفر در بين دوستان شما علايق محيط زيستي داشته باشد تا در صفحه اول صفحه تان در اين شبکه ها و در کنار عکس تولد فرزند فريبرز، بخوانيد که امروز روز زمين پاک است و با کليک روي پيوند ارائه شده، اطلاعات جامعي در مورد خطراتي که آينده زمين و محيط زيست را تهديد مي کنند، بخوانيد. اگر شما از اين مطلب خوش تان بيايد کليد «اشتراک» را فشار مي دهيد تا آن را در صفحه تمام دوستان ديگرتان هم قابل ديدن کنيد. ممکن است شما و چند نفر ديگر دستي هم به دکمه «خوشم آمد» بزنيد تا در صورت کافي بودن راي هاي مثبت، شبکه به اين نتيجه برسد که اين خبر مورد علاقه تعدادي زيادي آدم است و آن را در کنار همه صفحات به تمامي کاربران نشان دهد.
اين جريان باعث شده شبکه هاي اجتماعي به عنوان نوعي جديد از رسانه نيز مطرح شوند. همان طور که گفتيم، افراد در اين شبکه ها بر اساس علايق مشترک به يکديگر پيوند مي خورند. بنا بر ادعاي يکي از محققان به نام جاکوب نيلسن، تقريباً يک درصد اعضاي هر گروه ، در آن مشارکت فعال دارند. به عبارت ديگر، 99درصد آدم ها به شکل غيرفعال عضو گروه هايي مي شوند که انتظار دارند کس ديگري در آن فعاليت کند، خبر بفرستد، عکس به اشتراک بگذارد و لينک معرفي کند. مثلاً ممکن است من علاقه يي ضمني به آزادي بيان داشته باشم به همين خاطر پيشنهاد دوستم براي پيوستن به گروه «آزادي بيان براي همه» را مي پذيرم و مثل بقيه 99درصد کاربران، منتظر مي مانم تا آن يک درصد فعال، برايم در اين باره اخبار مهم را به اشتراک بگذارد. اين وضعيت، باعث شده توجه خبرنگاران مستقل و رسانه ها بيشتر و بيشتر به اين ابزار جديد جلب شود. در حال حاضر بسياري از خبرنگاران مطرح، در شبکه هاي اجتماعي حضور فعال دارند و حتي قبل از انتشار اخبار، آن را با «طرفداران» به اشتراک مي گذارند و نظرخواهي مي کنند. خبرگزاري ها و رسانه ها هم صفحه هاي خود را دارند و علاقه مندان مي توانند اخبار آنها را در صفحه اول خود نمايش دهند و در صورت علاقه مندي به خبري خاص، آن را با دوستان خود سهيم شوند. شبکه هاي اجتماعي واقعاً در حال تبديل شدن به يک رسانه هستند. البته افرادي مثل محبوبه حسين زاده - خبرنگار- استدلال مي کنند که به خاطر محدود بودن وسعت پخش خبر در شبکه هاي اجتماعي به حلقه دوستان، اين سايت ها نمي توانند نقشي جدي در پخش اخبار ايفا کنند.
حتي اگر نتوان اين سايت ها را به عنوان يک رسانه قلمداد کرد، نقش آنها را در پيشبرد کارزارهاي اجتماعي و سياسي نمي توان ناديده گرفت. اين سايت ها مخاطبان بسيار وسيعي دارند که هرروزه به آنها مراجعه مي کنند. صد ميليون مخاطب براي اکثر رسانه هاي جهان غيرقابل تصور است و رسيدن به بالاترين پله ها در بين تمام سايت هاي ايراني، چيزي است که اکثر فعالان اينترنتي حتي فکرش را هم نمي کنند. اين مخاطب عظيم توان جنبشي بالايي دارد. در حال حاضر براي اکثر کانديداهاي احتمالي انتخابات آينده، صفحه هايي ساخته شده و طرفداران اين کانديداها بعد از پيوستن به اين گروه ها و صفحات، تبليغات مربوط به فرد مورد نظر را با دوستان به اشتراک مي گذارند و از آنها نيز درخواست عضويت و گسترش آن مي کنند.