۳۰ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۷:۳۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۵۱۵۴۳
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۱ - ۲۴-۰۷-۱۳۹۹
کد ۷۵۱۵۴۳
انتشار: ۱۷:۲۱ - ۲۴-۰۷-۱۳۹۹

10 فیلم مهم اقتباسی سینمای ایران

معرفی مهم‌ترین فیلم‌های سینمای ایران که بر اساس اقتباس از آثار ادبی ساخته شده است.

عصر ایران - در سینمای جهان اقتباس یک وجه اساسی در ساخت فیلم و سریال است به گونه‌ای که حتی در مراسم اسکار یک جایزه فیلمنامه اقتباسی هم داده می‌شود.

دلیل این اتفاق هم واضح است هر کتاب یا رمان معروفی که مورد توجه مخاطب قرار گرفته وقتی به فیلم یا سریال تبدیل شود چند مولفه مهم راهمزمان با خود دارد: اقبال مخاطب، کنجکاوی مخاطب درباره آن، روشن بودن تکلیف مخاطبان هدف آن ژانر و ... در نهایت تبدیل یک اثر ادبی به یک بسته نمایشی همواره جذاب است.

10 فیلم معروف ایرانی که بر اساس اقتباس ساخته شده‌اند:


تنگسير/ امیر نادری
این فیلم را امیر نادری در سال 1352 بر اساس رمان تنگسیر نوشته صادق چوبک ساخته است. گفتگوهای فیلم به زبان فارسی و لهجه بوشهری است.

اگرچه این فیلم تنها اقتباس امیر نادری از یک رمان است اما برخی بر این اعتقادند که فیلم تنگسیر از رمان آن تاثیرگذارتر است و بسیاری هم آنرا یک اقتباس موفق از یک اثر ادبی در سینمای ایران می‌دانند که با حذف و تمرکز بخش‌هایی از داستان باعث تقویت و تمرکز روایت درام شده است.

زائر محمد هنگامی که می‌خواهد ورزای سکینه را که فرار کرده‌است رام کند، به گاو صدمه می‌زند و مورد سرزنش سکینه واقع می‌شود که او اگر زور و بازو دارد برود طلب‌ش را که بزرگان بوشهری خورده‌اند بگیرد. این حادثه، پرخاش و تحقیر سکینه نسبت به زائر محمد، موجب می‌شود تا زائر محمد برای گرفتن طلبش از آقا علی وکیل، عبدالکریم حاج حمزه، ابول گنده رجب و شیخ ابوتراب برازجانی اقدام کند. آن‌ها زائر محمد را تحقیر کرده بیرون می‌کنند و می‌گویند که سرمایه‌اش در معامله سوخت شده‌است. زائر محمد تفنگ قدیمی و تبر زنگ زده‌اش را از زیر خاک بیرون می‌آورد و پس از خداحافظی از همسرش شهرو درصدد انتقام بر می‌آید.

موقعیت نمایشی فیلم تنگسیر، یک انتقام جنون‌وار است. طغیان جنون‌وار یک انسان علیه قدرت‌های حاکم. زائر محمد، کلمه‌ی قهرمان برازنده‌ی این شخصیت است، او از هر نظر یک قهرمان واقعی است، تصمیمی که او می‌گیرد تقریباً هیچ کس حتی جرأت فکر کردن به آن را ندارد، از نظر دیگران او دیوانه شده است ولی او طبق قوانین و اعتقادات شخصی خود زندگی می‌کند.

تنگسیر


ناخدا خورشيد/ ناصر تقوایی
يکي از مهم‌ترين آثار سينمايي ايران از کارگردان بزرگي چون ناصر تقوايي است که در سال 1365 ساخته شده است. فيلم برداشتي آزاد از داستان «داشتن و نداشتن» ارنست همينگوي است. تقوايي با پيشينه ادبي قوي (او تحصيلکرده دانشکده ادبيات دانشگاه تهران است) و با دانش سينمايي‌اش در کنار داريوش مهرجويي بهترين فيلم‌هاي اقتباسي سينماي ايران را ساخته است. برداشت آزاد از داستان همينگوي و ايرانيزه کردن آن قطعا کار دشواري بوده که تقوايي به بهترين وجه از عهده آن برآمده.

گويي که از اول ناخدا خورشيد قهرمان داستان بوده و نه کاپيتان مورگان. «داشتن و نداشتن» با وجود قهرماني چون کاپيتان مورگان از آن دسته آثار ادبي است که نظر سينماگران را به خود جلب مي‌کند. سال 1936 هاوارد هاکس فيلمي به همين نام با بازي همفري بوگارت ساخت که ويليام فالکنر، نويسنده معروف هم يکي از فيلمنامه‌نويسان آن بود. نقش همفري بوگارت را داريوش ارجمند در فيلم تقوايي بازي کرد که بهترين بازي او تا همين امروز است.

شگفت‌انگيز است که چطور تقوايي فضاي رمان همينگوي را به جنوب ايران مي‌آورد و موفق مي‌شود آيين‌ها و سنن مردم جنوب را در فيلم بگنجاند و حتي اشاره‌اي هم به تاريخ ايران و موردي چون قتل حسنعلي منصور داشته باشد. تقوايي با سريالي که ساخته، فيلم «آرامش در حضور ديگران» (اقتباس از رمان غلامحسين ساعدي) و «ناخدا خورشيد» بزرگترين کارگردان ايراني در زمينه اقتباس است و «ناخدا خورشيد» هم قطعا يکي از 5 فیلم اول فهرست اقتباس‌هاي تاريخ سينماي ايران است.

ناخدا خورشید


داش آکل/ مسعود کیمیایی
مسعود کيميايي نيز ازجمله فيلم‌سازاني است که در طول دوره کاري‌اش، چند باري به سراغ ادبيات رفته است و با اقتباس يا يک برداشت آزاد، يک رمان يا داستان کوتاه را به تصوير کشيده است. معروف‌ترين اقتباس کيميايي، «داش آکل» از داستاني با همين نام یکی از داستان‌های کوتاهِ مجموعه «سه‌ قطره خون» به قلم صادق هدايت است.

مسعود کیمیایی در دهه 50 همچنان عطش ساخت فیلم‌های متفاوت و معرفی قهرمان‌های منحصربه‌فرد دارد. این بار نوبت به اقتباسی از داستان «داش آکل» صادق هدایت است؛ و این بار هم با مردانگی مواجهیم.

این فیلم، اولین اقتباس سینمایی از داستان‌های صادق هدایت است که هم شیفتگانِ ادبیات آن را دیده‌اند و هم شیفتگان سینما. مسعود کیمیایی فیلم‌نامه آن را نوشت. خودِ فیلم نیز به لحاظِ سینمایی شاهکاری در فیلم‌های پیش از انقلاب به شمار می‌آید. تعدادی از سکانس‌های فیلم، خارج از داستان و یا متفاوت با آن ساخته شده است. از نظرِ بسیاری از منتقدانِ سینما، این سکانس‌ها به فضاسازی داستان کمک کرده. فیلمِ داش آکل، از آن دسته از فیلم‌هایی است که شهرتش به شهرتِ داستان هم کمک کرده.

ماجراي قهرماني‌ها و مردانگي و صداقت «داش آکل» را همه مردم شيراز مي‌دانند. يک حاجي شيرازي که زماني با او همسفر بوده و فضايل نيک داش آکل را مي‌دانسته قبل از مرگش وصيت مي‌کند که داش آکل به کارهاي زندگي و املاک او رسيدگي کند. داش آکل در برخورد با خانواده حاجي دختر او را مي‌بيند و به او دل مي‌بندد، حال آنکه دختر سن کمي دارد. عشق دختر، داش آکل را به شراب خواري مي‌کشاند. «کاکارستم»، که دشمن داش آکل است با آن که بارها در جدال تن به تن از او شکست خورده مع‌هذا همه جا در غيابش رجزخواني مي‌کند. داش آکل ازدواج با دخترک را به علت سن زياد خود، دور از مردانگي مي‌داند و ترتيب ازدواج او را با يکي از خواستگارانش مي‌دهد.

داش آکل


شازده احتجاب/ بهمن فرمان‌آرا
فيلم شازده احتجاب به کارگرداني بهمن فرمان آرا و با هنرمندي جمشيد مشايخي، فخري خوروش، نوري کسرايي، روايت يک شب تا صبح شازده قاجاري است که در اين مدت به مرور خاطرات و زوال خويش مي‌انديشد. اين فيلم که بر اساس رماني به همين نام، نوشته هوشنگ گلشيري ساخته شده است، يکي از فيلم‌هاي مهم موج‌ نوي سينماي ايران در کنار فيلم‌هايي چون قيصر به کارگرداني مسعود کيميايي، گاو ساخته داريوش مهرجويي، آرامش در حضور ديگران اثر ناصر تقوايي مي‌باشد.

فيلم شازده احتجاب به مانند کتابش، سعي کرده رفت و برگشت‌هاي زماني را حفظ کند و بازه‌هاي زماني مختلف را در هم ادغام کند. گرچه فيلم سياه و سفيد مي‌باشد اما اين امر به تناليته‌هاي مختلف رنگ‌هاي سياه و سفيد و شدت و قدرت اين رنگ‌ها به نمايش گذاشته شده است و مخاطب با توجه به تغيير اندازه نور و رنگ سکانس‌ها متوجه تغيير زماني مي‌شود.

شازده احتجاب، آخرين بازمانده خاندان قاجار به سل موروثي مبتلا است. مراد، پيشکار سابق شازده و همسرش حسني هر از گاه نزد شازده مي‌روند و مراد خبر مرگ افراد خانواده و خويشان شازده را به او مي‌دهد. شبي شازده مراد را در کوچه مي‌بيند و وقتي درمي‌يابد که او فقط براي گرفتن پول نيامده است، گمان مي‌کند که خبر مرگ خود شازده را آورده‌است.

شازده احتجاب


سارا/ داریوش مهرجویی
سارا فيلم مشهور و محبوب داريوش مهرجويي، با اقتباس از نمايشنامه «خانه عروسک» هنريک ايبسن در سال 1371 ساخته شد. معضلات خانوادگي نمايشنامه ايبسن بسيار خوب در «سارا» نمود پيدا کرده بود. مهرجويي به نام شخصيت هاي کتاب هم وفادار بود. «سارا» مهرجويي جايگزين «نورا» در کتاب ايبسن شد. گشتاسب جاي کروگستاد نمايشنامه ايبسن را گرفت. حسام براي درمان بيماري اش مجبور است به خارج از کشور سفر کند.

سارا همسر او مخارج سفر او را تامين مي کند، اما مي گويد که اين پول را از محل ارثيه پدرش به دست آورده است. حسام بهبود مي يابد گشتاسب مردي که به سارا کمک مالي کرده است متهم به جعل اسنادي شده که سارا امضاي پدرش را در آن ها جعل کرده بوده. وقتي حسام پي به واقعيت امر مي برد، در جريان يک نزاع لفظي مي گويد که او را لايق زندگي و معاشرت با خود و فرزندانش نمي داند. سارا آزرده از بيرحمي شوهرش در قبال رنجي که خاطرش متحمل شده ناگزير خانه را ترک مي کند. نيکي کريمي، امين تارخ، خسرو شکيبايي بازيگران اين فيلم هستند.

سارا

 

گاوخوني/ بهروز افخمی
گاوخوني به کارگرداني و نويسندگي بهروز افخمي و تهيه‌کنندگي علي معلم بر اساس رمان گاوخوني نوشته جعفر مدرس صادقي در سال 1382 ساخته شده است.

گاوخوني داستان کابوس‌هاي جواني را حکايت مي‌کند که خاطرات پدر مرده اش، شهر زادگاهش يعني اصفهان و رودخانه زاينده رود او را به مرز پريشاني مي‌رساند. تا نزدیک به اواخر آن از نماهایی تشکیل شده است که همه نقطه دید راوی هستند. بهروز افخمی درباره این که چرا از رمان گاوخونی اقتباس رده است گفته است: «چون «گاوخونی» از نظر من داستان فوق‌العاده‌ای است. یکی از بهترین داستان‌های تاریخ ادبیات داستانی ایران. به نظر من بهترین داستان است در این زمینه. به‌خصوص که شاید بشود به آن گفت فیلم پلیسی درباره خواب‌ها؛ یعنی یک فیلم پلیسی که در خواب‌ها و کابوس‌ها اتفاق می‌افتد. من خیلی این داستان را دوست دارم. درواقع می‌شود گفت که به نظر من داستانی است که در کل داستان‌های فارسی بهترین است.» ولی برخی منتقدین هم بر این عقیده هستند که در فیلم چه تفسیر جدیدی از این متن ارائه می گردد؟ تجربه تماشای این تکه فیلم چه مزیتی نسبت به تجربه خواندن متن نوشتاری دارد؟

گاوخونی


پله آخر/ علی مصفا
«پله آخر» اقتباسي آزاد از داستان «مردگان» از مجموعه «دوبيليني ها» به نويسندگي جيمز جويس است. علي مصفا با اقتباس از اين اثر ادبي در سال 1390 به نوعي به جنگ سينماگران اروپايي رفته و اثري سينمايي را توليد کرده و روايت پسامدرني دارد.

«پله آخر» روايتي خطي ندارد با خاطره گويي شکل گرفته است. اين نوع روايت به فيلم ساز اجازه مي دهد تا داستانش را بدون توجه به زمان رخداد آن ها روايت کند. فيلم چندان از داستان مردگان گرته برداري نکرده است و تنها در شکل گرفتن خط قصه به آن نگاهي داشته. ليلي ستاره سينماست و به تازگي شوهرش را از دست داده است سر صحنه فيلمبرداري ناگهان مقابل دوربين خنده اش مي گيرد و از کار باز مي ماند. هيچ کس نمي تواند دليل خنده هايش را حدس بزند و خاطره ها از آن جا شروع مي شود.

علی مصفا در یادداشتی در مجله ۲۴ درباره فیلمش نوشته: «فیلمنامه پله آخر را هفت سال پیش نوشتم. اما برای ساختنش به هر دری زدم نشد؛ دوستان تهیه‌کننده هر چند فیلمنامه را دوست داشتند، اما هر کدام به نوبت، بعد از هفت-هشت ماه کنار می‌کشیدند تا اینکه بالاخره تصمیم گرفتم خودم پولی جور کنم و به معنای واقعی کلمه فیلم را مستقل بسازم. چاره‌ای نداشتم جز اینکه از تمام امکانات استفاده و بلکه سوء استفاده کنم. مجبور شدم نقش اول مرد را خودم بازی کنم و هنوز هم از این بابت دلخورم. اما نقش اول زن از ابتدا برای لیلا حاتمی نوشته شده بود.»

پله اخر

 

اينجا بدون من/ بهرام توکلی
اينجا بدون من فيلم محبوب و مشهور بهرام توکلي از نمايشنامه «باغ وحش شيشه اي» تنسي ويليامز اقتباس شده بود.

دست گذاشتن روي اين نمايشنامه به اندازه کافي مي تواند بار مثبتي براي يک اثر هنري باشد. توکلي هم با مهارت و تجربه توانست اين فيلم را در شکلي ايرانيزه شده کارگرداني کند و داستان را باب ميل مخاطب عام و خاص پيش ببرد. فيلم داستان خانواده اي ست متشکل از مادر (فاطمه معتمد آريا) و دو فرزندش، احسان (صابر ابر) و يلدا (نگار جواهريان) که در آرزوي دستيابي به روياهاي خود هستند و اميدوارانه تحولي را انتظار مي کشند. يلدا معلول است و تمام دغدغه مادر تامين آينده اوست. ورود رضا دوست احساس با بازي (پارسا پيروزفر) به فيلم و عشق يلداي معلول به او زندگي آنان را تغيير مي دهد.

اینجا بدون من


شب‌هاي روشن/ فرزاد موتمن
اقتباس سعيد عقيقي از كتاب مشهور «شب‌هاي سپيد» داستايوسكي در ميان اين آثار شايد تنها فيلمي باشد كه با وجود اشعار فارسي زيادي كه در آن خوانده شده،‌ اما حال و هواي ايراني ندارد. اين البته نقطه ضعفي هم براي فيلم محسوب نمي‌شود بلكه فقط يك ويژگي است. عقيقي بن‌مايه داستان داستايوسكي را برداشته و فقط ديالوگ‌هاي بين قهرمانان را تغيير داده است.

سكانس آخر فيلم هم با پايان كتاب تفاوت دارد و به آن اضافه شده تا بيشتر باب ذائقه و طبع تماشاگر ايراني شود. (كاركرد ديگر اين سكانس اضافه شده تاكيد روي كتاب‌ شب‌هاي روشن به ترجمه خود عقيقي با نام مستعار نرگس اخوان است كه به شيوه موردعلاقه فرزاد موتمن كارگردان فيلم،‌ باعث فاصله‌گذاري مي‌شود.) «شب‌هاي روشن» با كارگرداني خوب موتمن و ديالوگ‌هاي شاعرانه عقيقي تبديل به يکي از بهترين اقتباس‌هاي عاشقانه سينماي ايران شده است. سال‌ها پيش لوكينو ويسكونتي هم از روي كتاب «شب‌هاي سپيد» شاهكاري با بازي ماريا شل و مارچلو ماستروياني ساخت.

شبهای روشن


خواهران غريب/ کیومرث پوراحمد
بعد از فيلم دو نيمه سيب کيانوش عياري، که از داستان «خواهران غريب» اريش کستنر ساخته شده بود، کيومرث پوراحمد فيلم خواهران غريب را کارگرداني کرد و فيلم با توسل به موزيک سعي در ارائه تصويري شاد کرد. فيلم پوراحمد داستان دو خواهر کودک بود که با پدر آهنگ ساز و مادربزرگشان زندگي مي کردند. در نهايت هم مادرشان به زندگي آن ها بر مي گشت.

به نظر می‌رسد که خواهران غریب برای پوراحمد همان‌ چیزی است که از این پیشتر به دنبال آن بوده است و تمام توانش‌ را بر این گذاشته تا به آن دست یابد؛ساختن فیلمی بینابینی که هر دسته و جماعتی را خوش بیاید؛درواقع ساختن فیلمی که خود او از آن به عنوان پلی میان سینمای هنری و تجاری-به بیانی ساده-نام‌ می‌برد. پوراحمد فیلمی‌ ساخته که علاوه‌بر کارکرد مرهمی بر زخم زندگی می‌تواند فیلمی‌ شخصی نیز به حساب آید.مهمترین عنصر شخصی این فیلم،همان‌ سادگی و ناپیچیدگی فرمی آثار اوست که در خواهران غریب هم‌ رعایت شده است.

خواهران غریب

ارسال به دوستان
وبگردی