۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۹:۴۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۷۸۶۴۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار: ۱۴:۱۴ - ۲۱-۰۱-۱۴۰۰
کد ۷۷۸۶۴۰
انتشار: ۱۴:۱۴ - ۲۱-۰۱-۱۴۰۰

ایران و آینده نظم جهانی

در یک جمله، نظم جهانی مطلوب برای ایران نظمی است چندجانبه، مبتنی بر قواعد بین المللی و حاکمیت قانون (سازمان ملل) که ایران تحت آن قادر باشد با تعاملی گسترده با شرق و غرب، به ارتقای منافع ملی خود بپردازد.

عصر ایران؛ جلیل بیات* در حال حاضر یکی از مهم ترین موضوعات روز مجامع آکادمیک و اندیشکده های سیاسی غربی، بحث درباره آینده نظم جهانی و مناسبات ایالات متحده و چین است. دو کشوری که به اعتقاد بسیاری از کارشناسان، سرنوشت نظام بین الملل به تصمیمات آنها درباره چگونگی مدیریت رابطه شان با یکدیگر گره خورده است.

رشد اقتصادی چین در سه دهه گذشته از یکسو و شکاف سیاسی و مشکلات داخلی در امریکا از سوی دیگر باعث شده برخی کارشناسان از دوران گذار قدرت در نظام بین الملل از غرب به شرق سخن بگویند. اینکه این گذار به صورت مسالمت آمیز خواهد بود یا خصومت آمیز، یکی از مهم ترین سوالات حال حاضر است. در این بین ویژگی های نظم جدید بین المللی و جایگاه هر یک از قدرت های بزرگ در آن، مورد توجه است.

اخیرا کتابی با عنوان «جهان همچنان غربی؟» توسط انتشارات ابرار معاصر تهران و به همت دکتر علی اسمعیلی اردکانی و همکارانش ترجمه شده است که دیدگاههای امریکایی، روسی، چینی و اروپایی را درباره آینده نظم جهانی مورد بررسی قرار داده است. سرجیو فابرینی و رافائله مارکتی، ویراستاران کتاب در مقدمه ای که بر چاپ فارسی آن نگاشته اند، ابراز امیدواری کرده اند که دیدگاههای ایرانی نسبت به آینده نظم جهانی را نیز شاهد باشند.

این موضوع می تواند بهانه ای باشد برای پژوهشگران ایرانی تا نظم جهانی مطلوب از دیدگاه ایران را مورد پرسش قرار داده و گزینه های مختلف را بررسی کنند. به خصوص آنکه ایران با یکی از دو قدرت نخست دنیا رابطه ای خصمانه دارد و با دیگری رابطه ای به نسبت مطلوب. بدیهی است پرداختن به این موضوع نیازمند پژوهشی عمیق است و در یک یادداشت کوتاه نمی توان تمامی جوانب لازم را بررسی کرد. با این حال توجه به چند نکته می تواند مقدمه ای برای ورود به این بحث باشد.

اول آنکه با توجه به تجربه ایران از 4 سال ریاست جمهوری ترامپ، آیا اساسا نظام بین الملل وارد دوران گذارِ قدرت از غرب به شرق شده است؟ اگر پاسخ مثبت است، در کدام جنبه ها این گذار نمود عینی یافته و اگر پاسخ منفی است چه عواملی مانع از این گذار می شوند؟

دوم با توجه به تضعیف نظم بین المللی در سال های اخیر آیا می توان صحبت از نظمی جایگزین با ویژگی های غیرغربی کرد؟ این سوال از این جهت مهم است که اندیشمندان بزرگی مانند جان ایکنبری معتقدند نظم بین المللی لیبرال نه با خطر یک قتل، بلکه با خطر خودکشی از سوی خالقینش و به خصوص امریکا روبرو است.

از سوی دیگر اگرچه رابرت جرویس در مقاله خود در کتاب یاد شده معتقد است امروز با جهانی به نسبت صلح آمیزتر روبرو هستیم و خطر جنگ میان قدرت های بزرگ بسیار کاهش یافته، یا جوزف نای به ظهور مسالمت آمیز چین معتقد است، اما برخی دیگر از اندیشمندان همچون جان مرشایمر جنگ میان ایالات متحده و چین را اجتناب ناپذیر می دانند. در این صورت سوال سومی مطرح می شود و آن اینکه ایران در رابطه ایالات متحده و چین چگونه می تواند منافع خود را حفظ و ارتقا بخشد؟

کیشور محبوبانی با بیان یک ضرب المثل قدیمی سریلانکایی می گوید: «هنگاهی که فیل ها می جنگند، علف ها رنج می برند و وقتی که فیل ها عشق بازی می کنند، باز هم علف ها رنج می برند.» مصداق این ضرب المثل را می توان در تصویب قطعنامه های شورای امنیت سازمان ملل علیه ایران در دوره اوباما (همکاری امریکا و چین) و مخالفت چین با خروج ترامپ از برجام مشاهده کرد. نتیجه هر دو، رنج ایران بود. حال اگر جنگی میان ایالات متحده و چین رخ دهد، آیا نتیجه غیر از این خواهد بود؟

از این مباحث می توان سه فرضیه را طرح و مورد آزمون قرار داد. اول آنکه به نظر می رسد حداقل در موضوعات سیاسی و امنیتی که از آن با عنوان سیاست حاد (High Politics) یاد می شود و تا آینده ای قابل پیش بینی، این ایده پابرجاست که «امریکا قادر نیست سیاستی را به تنهایی پیش ببرد، اما هیچ سیاستی هم بدون نظر امریکا پیش نمی رود.» لذا اینکه گمان کرد می توان با تکیه بر چین، مشکل راهبردی با امریکا را حل و فصل کرد اشتباه است.

دوم اینکه به نظر می رسد نظم بین المللی به نفع نظم های منطقه ای در حال تضعیف است. افزایش بلوک های منطقه ای و توافقات دوجانبه میان کشورها نمودی از بی اعتمادی به نظم بین المللی است که با ناسیونالیسم و مرکانتیلیسم امریکایی در سال های اخیر تضعیف شده است. لذا از آنجا که به دلیل وجود بی اعتمادی و رقابت شدید در خاورمیانه امکان شکل دهی به یک ساختار امنیتی باثبات میان کشورهای منطقه (حداقل در کوتاه مدت) بسیار مشکل است، می توان از ظرفیت چین برای رسیدن به این هدف استفاده کرد. چین علاوه بر ایران، با اکثر کشورهای عربی منطقه نیز نقشه راه یا توافقات بلندمدت امضا کرده و بر خلافِ امریکا که از دوره اوباما خواستار خروج از خاورمیانه و تمرکز بر شرق آسیا است، چین مایل به حضوری فعال در خاورمیانه شده است. لذا می توان طرح صلح هرمز را با حضور چین (و حتی روسیه) عملی کرد.

و بالاخره سوم آنکه آنچه منافع ایران را حفظ می کند، تقویت سازمان ملل و چندجانبه گرایی است. لذا از یکسو باید با دیپلماسی فعال به تقویت چندجانبه گرایی ادامه داد و از سوی دیگر همانطور که دکتر ظریف گفته است سیاست خارجی ایران باید تعاملی و متناسب با همه دنیا باشد. لذا طرح مباحثی همچون اینکه توافق ایران - چین در برابر امریکا است (در حالی که نیست) صرفا ذهنیت امریکا نسبت به موضوع را بدبینانه می کند.

در یک جمله، به نظر می رسد نظم جهانی مطلوب برای ایران نظمی است بیشتر چندجانبه، مبتنی بر قواعد بین المللی و حاکمیت قانون (سازمان ملل) که ایران تحت آن قادر باشد با تعاملی گسترده با شرق و غرب، به ارتقای منافع ملی خود بپردازد.

*مدرس دانشگاه و پژوهشگر روابط بین الملل

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۹
غیر قابل انتشار: ۱۳
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۰۹ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۲
0
4
نظم داخلی چی ؟
ناشناس
Iran, Islamic Republic of
۰۸:۳۵ - ۱۴۰۰/۰۱/۲۲
1
2
چیزی که اصلا در ایران وجود ندارد نظم است.
در مورد ایران حرف از نظم زدن، خشت بر دریا زدن است.
وبگردی