۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۱:۱۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۹۴۴۲
تاریخ انتشار: ۱۷:۲۸ - ۰۸-۰۵-۱۳۸۸
کد ۷۹۴۴۲
انتشار: ۱۷:۲۸ - ۰۸-۰۵-۱۳۸۸

داد از بی "داد"ی و روزمرگی

صادق وفایی
اغراق نمی کنم که می گویم "کانی مانگا" را بیست مرتبه دیده ام. شاید هم بیشتر. بعضی از جوان ها عادت دارند یک فیلم را نشان کنند و هر کجا که می نشینند از آن تعریف کنند. یکی از آشناهایم روی فیلم "نمایش ترومن" با بازی جیم کری تعصب داشت. اما تعصب من روی کانی مانگا بود. به خودم حق می دهم که چنین انتخابی داشتم.
کانی مانگا یکی از معدود فیلم های حوزه دفاع مقدس بود که واقعیت در آن به تصویر کشیده شد. در ابتدای فیلم ضد انقلاب ضربه های سختی به تکاوران ارتش وارد می کند. در این فیلم ارتشیان هم قهرمان نشان داده شدند. برخلاف اکثر فیلم های جنگی مان دشمن و ضد انقلاب ضعیف پنداشته نشد و این باورپذیرتر شدن فیلم را بیشتر کرد.موسیقی متن مجید انتظامی هم جلای خاص خودش را به کانی مانگا داده بود. اما داستان و فیلم نامه پخته کانی مانگا می توانست الگوی فیلم سازان ما قرار گیرد که کمتر کسی از این الگو بهره برد. کانی مانگا در گیشه هم موفق ظاهر شد.
وقتی خبر رفتن خالق کانی مانگا را شنیدم احساس تنهایی کردم. همیشه فکر می کردم یک دوره دیگر سکان معاونت سینمایی را بدست می گیرد و باز هم مثل آن سال ها ، فیلم های ارزشمند را بر پرده سینماها خواهیم دید و نخبه گرایی در سینمای بی سامانمان رونق می گیرد. اما " سیف الله داد" گویی دیگر طاقت نداشت ببیند فیلم هایی چون خروس جنگی، مادر زن سلام، بله برون، پسر تهرونی، امشب شبه مهتابه و... در آسمان سینمای ایران بدرخشند و جای حاتمی کیا، ملاقلی پور و بیضایی در این میان خالی باشد.
"داد" کم فیلم ساخت ولی خوب فیلم ساخت؛فیلم بد در کارنامه ندارد. "بازمانده" اش به قضاوت همه مفیدترین و موثرترین حرکت فرهنگی ایران در جهت کمک به مردم و آرمان فلسطین است. با آزمون و خطا فیلم نساخت و هر چه ساخت مخاطب را جذب کرد؛ چه مخاطب عام چه مخاطب خاص. در "بازمانده " هم انتظامی موسیقی متن را ساخت و تصویر و موسیقی در هم تنیده شدند. در کانی مانگا و بازمانده گروه فنی و هنری از بهترین ها انتخاب شدند.
اما"داد "شخصیت مدیریتی هم داشت که آشنایی ام با آن به قدر آشنایی با فیلم هایی است که در آن دوران از ارشاد پروانه ساخت گرفت و اکران شد که این نشان از دید وسیع و مدیریت فوق العاده او داشت که دیگر در معاونت سینمایی تکرار نشد. نمی دانم چرا وقتی بزرگی از میانمان می رود تحسین اش می کنیم و تا هست او را قدر نمی دانیم؛ عادت کرده ایم. عادت بدی هم هست. وقتی فلان هنرمند پر می کشد روزنامه ها پر می شود از یادداشت های دوستانش که او خیلی بزرگ بود؛ او چیزی دیگر بود و... تلویزیون مصاحبه می کند و از صبح تا شب مرتبا حرفهای تکراری را پخش می کند. اما کسی به این موضوع نمی پردازد که هنرمند رفته که بود؛ دغدغه اش چه بود و آیا موقع رفتن دغدغه اش مرتفع شده بود یا نه؟ به روزمرگی افتاده ایم. باید این عادت را ترک کنیم.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۸:۰۰ - ۱۳۸۸/۰۵/۱۰
0
0
قشنگ بود
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۲:۵۹ - ۱۳۸۸/۰۵/۲۰
0
0
داد از یاد دوستان بعد از مردن
وبگردی