۳۱ فروردين ۱۴۰۳
به روز شده در: ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۲۲:۵۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۰۱۹۵۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۱۷-۰۶-۱۴۰۰
کد ۸۰۱۹۵۹
انتشار: ۱۰:۴۳ - ۱۷-۰۶-۱۴۰۰

17 شهریور (1322): اعلان جنگ ایران به آلمان!

تصور غالب این است که ایران در تمام جنگ دوم جهانی بی‌طرف بود اما بعد از سقوط و تبعید رضاشاه، جانشین او دو سال بعد به آلمان، اعلان جنگ داد. هدف از تحمیل آن هم تخصیص امکانات به جبهه مقابل بود.

عصر ایران؛ مهرداد خدیر- تصور غالب این است که ایران در جنگ دوم جهانی بی‌طرف بود اما این گزاره تمام واقعیت نیست چون بعد از سقوط و تبعید رضاشاه، جانشین او دو سال بعد به آلمان، اعلان جنگ داد و امروز هفتاد و هشتمین سالروز آن است. اقدامی برای آن که انگلستان، شوروی و آمریکا باور کنند ایران، هیچ صَنَمی با آلمان، ایتالیا و ژاپن ندارد.

17 شهریور (1322): اعلان جنگ ایران به آلمان!

  انگلیسی‌ها سه سال قبل از آن به دولت ایران در زمان نخست‌وزیری رجب‌علی منصور هشدار داده بودند کارشناسان آلمانی را از ایران اخراج کند ولی او جدی نگرفت و پشت گوش انداخت و این تصور در انگلستان و بعد اتحاد شوروی درگرفت که رضاشاه خودسری می‌کند و قصد دارد با آلمان همکاری کند.

  در حالی که اتفاقا همکاری سیاسی نداشتند و در حد استفاده از تکنیسین‌های آلمانی بود و تصویر بالا که گاه در مقالات به آن استناد می‌شود مربوط به دیدار حسن اسفندیاری یا محتشم‌السطنه رییس مجلس شورای ملی در قبل از شروع جنگ است و نه او و نه سفیر حامل هیچ پیام خاصی از جانب ایران برای رهبر آلمان نبوده‌اند.

  امتیاز ایران آن روز البته تنها موقعیت ژئوپلتیک بود نه آن که از حیث توان رزمی به کار آلمان‌ها بیاید و وقتی رضاشاه دانست که داستان و در واقع بهانه‌جویی جدی است که دیر شده بود.

  بامداد سوم شهریور 1320 سفیران بریتانیا و اتحاد شوروی به خانه نخست‌وزیر رفتند تا به او خبر دهند وارد خاک ایران شده‌اند و او به وزیر خارجه اطلاع داد و هر دو نزد رضاشاه رفتند و او را باخبر کردند. در حالی که ساعت‌ها گذشته بود و هیچ یک اطلاع نداشتند. حتی از حضور هواپیماهای شوروی بر فراز بندر پهلوی (انزلی) بی‌خبر بودند. 

   تنها کاری که از رضا‌شاه برآمد این بود که فرماندهان ارتش را احضار کند و زیر کتک بگیرد و دست به دامان رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا شود و از او کمک بخواهد اما یک هفته طول کشید تا روزولت به تلگراف او پاسخ دهد و البته به طعنه نوشت:

    «اگر میل دارید استقلال کشورتان را حفظ کنید در این مجاهدۀ عظیم و مشترک شرکت کنید تا مثل کشورهای اروپایی غرق اندوه نشوید.»

  به عبارت روشن‌تر «راهی ندارید جز این که در کنار ما قرار گیرید». فروغی پیام را گرفت و چون می‌دانست رضاشاه هیچ بختی ندارد و شوروی‌ها هم از او بیزارند ترتیبی داد تا سلطنت به محمد رضای جوان منتقل و به توصیه روزولت در مقابله با آلمان عمل شود.

   با تدبیر ذکاء‌الملک ایران هم به ناگزیر سیاست بی‌طرفی را کنار گذاشت تا دیگر سرزمین ما اشغال شده به حساب نیاید و پیمان سه جانبه هم بست.

  با این همه بسیاری هنوز تصور می‌کنند داستان به همین جا ختم شد و پس از مرگ فروغی در 1321 ایران تنها تماشاگر بوده است. حال آن که انگلستان و شوروی دست‌بردار و قانع نبودند و از ایران خواستند رسماً به آلمان اعلان جنگ کند و این گونه بود که در 17 شهریور 1322 خورشیدی این کار صورت پذیرفت. اگرچه جدی گرفته نشد اما به هر حال با بضاعت آن روز ایران عجیب می‌نمود. اهمیت سیاسی آن در واقع بیشتر به خاطر آن است که در پی آن ایران به اعلامیۀ ملل متحد پیوست. اعلاميه‌ای که امضا کنندگان متعهد می‌شدند همۀ وسايل و منابع اقتصادی و نظامی خود را در جنگ و تا پيروزی نهايی به کار گیرند.

  سه ماه بعد و در آذر 1322 که استالین، چرچیل و روزولت به تهران آمدند و در ایوان سفارت شوروی عکسی به یادگار گرفتند (همان که چندی پیش بر سر یادآوری تاریخی آن بحثی درگرفت) مشخص شد که چرا از ایران خواسته بودند به آلمان اعلان جنگ کند زیرا نمی‌خواستند به کشور بی‌طرف با شایبۀ جانب‌داری از آلمان پا بگذارند و می‌خواستند بگویند به کشور هم‌پیمان خود رفته‌اند که البته برای آنها تنها از نظر جغرافیایی و امکان رساندن غذا و سلاح به نیروهای اتحاد شوروی اهمیت داشت‌.

   از این رو می‌توان گفت اعلان جنگ ایران به آلمان نه درافتادن با ارتش هیتلر که اعلام تبعیت از سیاست‌های جبهۀ مقابل آلمان نازی بود.

   سیاست، چه‌ها که نمی‌کند. پدر، آرزومند پیروزی هیتلر بود یا این تصور غالب است که چنین می‌خواسته و پسر در دوران تبعید پدر، ناچار شد به آلمان اعلان جنگ بدهد.

   نوبت قبل که فروغی پیمان سه جانبه را بست، در مجلس شورای ملی فردی به نام «روشن» به سوی نخست‌وزیر سنگ پرتاب کرد. این بار اما در حالی که فضای سیاسی هم باز شده و خفقان رضاشاهی شکسته بود، هیچ اعتراضی درنگرفت.

   سه ماه بعد محمد ساعد نخست‌وزیر در 9 آذر 1322 از وزیران خارجۀ سه کشور خواست «زحمات و خساراتی که از اوضاع جنگ به ایران وارد آمده در نظر گرفته شود» و آنان هم قول دادند «در کنفرانس‌ها و مجامع بین‌المللی به مسایل اقتصادی ایران در پایان مخاصمات توجه شود» و در واقع زیر بار تعهدی نرفتند و به کنفرانس‌ها و مجامع حواله دادند!

  این در حالی است که طی همان دو سال 1320 تا 1322 تنها خطوط راه آهن ایران بالغ بر 900 هزار تُن محموله جا به جا کرده بود.
 
      به ایران لقب «پل پیروزی» دادند و این تنها پاداش آنان در قبال آن همکاری و تغییر وضعیت از بی‌طرفی به اعلان جنگ بود و البته اگر ورق برمی‌گشت، داستان، دیگر می‌شد...

 * تصویر نمایه: قاب عکسی که هیتلر - قبل از جنگ - از خود به رضا‌شاه اهدا کرده بود و گفته می‌شود در کاخ صاحب‌قرانیه نگاه داری می‌شود و ذیل آن دست‌خط رهبر آلمان ناز‌ی است.

ارسال به دوستان
وبگردی