۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۲:۳۱
کد خبر ۹۰۱۳۹۶
تعداد نظرات: ۲۳ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۴۹ - ۱۴-۰۵-۱۴۰۲
کد ۹۰۱۳۹۶
انتشار: ۰۰:۴۹ - ۱۴-۰۵-۱۴۰۲
نوزدهمین سال‌مرگِ بازیگر - شاعری گه گفته و نگفته را به او نسبت می‌دهند

حسین پناهی؛ لولی‌وَشی که در فضای مجازی «بهلول‌ ایرانی» شد

حسین پناهی؛ لولی‌وَشی که در فضای مجازی «بهلول‌ ایرانی» شد
بعد از تحصیلات حوزوی که لباس روحانیت هم پوشیده بود تصمیم گرفت راهی زادگاه خود در کهگیلویه و بویر احمد شود و به تبلیغ بپردازد اما....

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- 19 سال پیش و در 14 مرداد 1383 خورشیدی وقتی جسد حسین پناهی شاعر و بازیگر را در خانۀ او در خیابان جهان‌آرای یوسف‌آباد پیدا کردند هیچ روزنامه‌ای از او با عنوان «بهلول ایرانی»* یاد نکرد. هر چه اما زمان گذشت و استفاده از اینترنت خاصه در گوشی‌های هوش‌مند فراگیر‌تر شد این تصویر از او بیشتر شکل گرفت تا جایی که این حدس دشوار نیست که اگر چشم باز کند و این وضعیت را ببیند حیرت زده‌تر از قبل خواهد شد. چرا که بیشتر اهل حیرت بود تا حسرت.حسین پناهی؛ لولی‌وَشی که در فضای مجازی «بهلول‌ ایرانی» شد


  حالا دیگر حسین پناهی تنها بازیگری نبود که در 48 سالگی چشم از جهان بسته بود یا شاعری شوریده که انگار «دانا»‌یی بوده متصل به دنیایی بالاتر و از افلاکیان که به عمد و در میان خاکیان خود را به تغافل و تجاهل می‌زده و همین سبب شد که برخی به این صرافت بیفتند که بعد از مرگ جملاتی را به او نسبت دهند که هرگز نگفته یا ننوشته بود!


  انتساب برخی عبارات و جملات به چهره‌های مشهور در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی در آغاز البته جنبۀ طنز داشت و به قضد استهزای نسبت نادرست اما به مرور رواج یافت. تا جایی که دکتر سوسن شریعتی را به عنون یک جامعه‌شناس و نه فقط فرزند دکتر علی شریعتی واداشت بر روی آنها کار کند و به این نتیجه برسد نوعی بازیگوشی و ناشی از روحیه ایرانی است که با گذشتگان شوخی می‌کنند و عاری از خصومت است و منحصر به دکتر شریعتی هم نیست و به کورش کبیر  و صادق هدایت  و حتی کارل مارکس هم نسبت می‌دهند و البته پرفسور سمیعی که در قید حیات است و بیشتر در حیاط شایعات!


   وقتی حجم جملات انتسابی به آن نام‌های دیگر افزایش یافت نیاز به شخصیت دیگری بود و او حسین پناهی بود که با شعرهای پریشان یا قابل تأمل و سابقه ذهنی مخاطب این انتساب را باورپذیرتر هم می‌ساخت.


   مشخص بود با همۀ ذوقی که داشته حکیم نبوده که انواع حکمت‌ها از او سر بزند اما لولی سرخوشی بود که ابتدا صحنه نمایش او را شناخت و به جای آن که بازی کند خودش را ارایه می‌داد و آگاهانه از شخصیت های آشنایی چون صمد (‌پرویز صیاد) و آقای هالو (‌با بازی علی نصیریان) فاصله گرفت و خودش را بازی می‌کرد. حسین پناهی‌یی که امروز می‌شناسیم اما بیش از «بازیگر- شاعر» با سیمای «دیوانه- فرزانه» شناخته می‌شود.

    با این که نه در بازیگری هم‌طراز بزرگان سینما بود و نه در شاعری می‌توانست به شعر سهراب سپهری یا در سادگی و کودکانگی به احمد رضا احمدی پهلو بزند اما به خاطر همان لولی‌وشی شهرت و محبوبیتی بی‌نظیر پیدا کرد منتها بیشتر بعد از مرگ و در شبکه‌های اجتماعی.

      آن قدر هم راست و دروغ به او نسبت داده‌اند که برخی یک روایت واقعی را هم باور نمی‌کنند و آن هم این است که بعد از تحصیلات حوزوی که لباس روحانیت هم پوشیده بود تصمیم گرفت راهی زادگاه خود در کهگیلویه و بویر احمد شود و به تبلیغ بپردازد.

   روزی زنی به او مراجعه کرد و گفت تمام دست‌مایه و دارایی او یک ظرف روغن است که در آن فضله موش افتاده. آیا تمام آن دچار نجاست شده است؟  ‌شیخ جوان می‌دانست حکم شرع چیست و زن باید تمام روغن را دور بریزد. در عین حال زن را نیکو می‌شناخت و این که تأمین مخارج خانواده با اوست.

    پس حکم داد همه ظرف نجس نیست و تنها همان قسمت را دور بریزد. چون در لباس روحانی خلاف شرع حکم داده بود دانست که با روحیات او سازگار نیست و از آن کسوت بیرون شد.

حسین پناهی
   در پی آن به تهران آمد و در مدرسۀ آناهیتا دورۀ بازی‌گری و نمایش‌نامه‌نویسی را پشت سر گذاشت و بعد از پیروزی انقلاب در تلویزیون در مجموعۀ «محلۀ برو بیا» که بعدتر «محلۀ بهداشت» شد در کنار فردوس کاویانی، آتیلا پسیانی، اکبر عبدی و رضا رویگری بازی کرد. ( در نقش بشر اولیه).  یک چند هم البته در کوران جنگ لباس پاسداری هم پوشید تا جبران آن لباس به در کردن باشد اما در هیچ قالبی نمی‌گنجید.


  «دو مرغابی در مه» را هم او نوشته بود و کارگردانی و در آن بازی کرد و آن هم از تلویزیون پخش شد. مجموعه شعر «‌من و نازی» هم گل کرد و بارها چاپ شده اما آنچه او را به چهره‌ای متفاوت بدل کرد نه بازیگری بود نه شعر و شاعری.

       این یکی اما از خود اوست و ساخته دیگری نیست: میزی برای کار/ کاری برای تخت/ تختی برای خواب/ خوابی برای جان/ جانی برای مرگ/ مرگی برای یاد/ یادی برای سنگ/ این بود زندگی؟


   او در خیابان‌های تهران هم مثل روستاهای کهگیلویه و بویر‌احمد به دنبال معنی زندگی می‌گشت. هر چند اگر خیلی تلخ‌اندیش بود می‌توانست آنچه را که صادق هدایت گفته بود بپذیرد: «زندگی یعنی یک عمر دویدن و هرگز نرسیدن». 

حسین پناهی؛ لولی‌وَشی که در فضای مجازی «بهلول‌ ایرانی» شد
   طنز پناهی اما به تلخی طنز هدایت نبود و مصداق دویدن های او هم نه. چون بیش از دویدن اهل اندیشیدن بود اما نه چنان که به فیلسوفی بدل شود و با این همه عنوان «بهلول ایرانی» او را می‌برازد چون اگر بگوییم لولی‌وش مغموم یاد شعر مشهور مهدی اخوان ثالث می‌افتیم که دل‌شکسته از کودتای 28 مرداد سروده   بود:


منم من، میهمان هر شبت
لولی‌وش مغموم
منم من، سنگ تیپا‌خوردۀ رنجور
منم دشنام پست آفرینش، نغمۀ ناجور

   حسین پناهی اما سنگ تیپاخورده رنجور و نغمۀ ناجور نبود. خودش بود:  همان «بهلول ایرانی». بهلول ایرانی اما پس از مرگ در فضای مجازی حلول کرد و آن قدر زنده در نظرها نشست که ادعای یغما گلرویی دربارۀ خودخواسته بودن مرگ او هم جان نگرفت یا مجال طرح نیافت.

 

--------------------------

  • ابووهیب صیرفی مشهور به بهلول دانای دیوانه نمای قرن دوم هجری
  • طرح را اول بار در یک مجله الکترونیکی دیدیم. نام طراح بر ما روشن نیست.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۲۳
در انتظار بررسی: ۴۶
غیر قابل انتشار: ۰
نا‌شناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۱۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
2
51
همه آنچه که خودتان به تایید نوشتید نشان کمی! از حکمت ندارد!!! پس چرا کم می شمارید؟؟؟؟؟ مگر حکمت چیست؟ مرتبه اولش قطعا ابله نبودن است که او هم نبود!! مراتب دیگرش هم مجال بروز نیافت.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۳:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
3
142
روحش در آرامش ابدی.گاهی اوقات عاطفه ی انسان آنقدر زیاد است که در قالب یک لباس نمیگنجد.
پاسخ ها
آبی آسمانی
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۸:۱۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
عاطفه نیست!..
یک حقیقت است که ما را از کار(کار دنیا)می اندازد!
و البته ما معمولا نمی خواهیم سرگرمی ها را کم و کمتر کنیم تا حسین پناهی بشویم!می خواهیم با اسباب بازی های فراوانی ه بدست اوردیم به خواب برویم..
"..در قالب تن نمی گنجد"
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۲۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
3
65
انسانی والا و دوست داشتنی از چنس ایران
رضا فرامرزی
Iran (Islamic Republic of)
۰۷:۴۹ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
2
82
او هر چه بود آدم زلالی بود. روحش شاد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
3
27
بالاخره علت مرگ چه بود ؟
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۳۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
7
28
مطلبی هم که نویسنده محترم در رابطه با ظرف روغن به مرحوم پناهی نسبت داده است محل تردید است. زیرا کسی که حداقل آشنایی با احکام شرع داشته باشد می داند که نجاستی که به جسم جامدی برخورد کند به همان ناحیه تماس محدود می ماند. بنابراین حکمی که از زبان مرحوم پناهی خطاب به آن خانم ادعایی نقل شده مطابق با شرع بوده مگر اینکه روغن مایع بوده باشد که این فرض با ظاهر نقل "تنها همان قسمت را دور بریزد" سازگار نیست چون فضله موشی که در روغن مایع ریخته شده باشد در قسمت معینی قرار نمی گیرد تا بتوان جدایش کرد و دورش ریخت.
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۱:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
دقیقا منم میخواستم همینو بگم. حکم ظرف روغن همونی بوده که گفته
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۰۶:۴۴ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
درود . جهت استحضار ،این مطلب را در یکی از مصاحبه هایش گفته بود مطمئنم از اون طریق این موضوع رو می دونستنم .روغن حیوانی که به صورت جمع آوری روزانه کره بوده تقریبا نیمه جامده اما قطعا" مایع نیست .بخش شرعیش که بماند برای علما...
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۰۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
6
31
بعله من هم بارها گفته ام که حسین پناهی «وجدان بی تعارف»ایرانی است به سادگی آب روان ، ما اگر ادعای ایرانی بودن داریم باید خود را با او بسنجیم تا ببینیم ما چقدر ایرانی هستیم???
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۲۱:۱۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
ببخشید شما؟؟!!!!!
محمد
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
10
8
مرگ خود خواسته!!!!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۲۶ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
2
42
خدا رحمت کند حسین پناهی...
زینت رضایی
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۵۲ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
0
24
بازیش در روزگار قریب شاگرد حکیم باشی معرکه بود و خودش هم دوست داشتنی وعالی دو مرغابی در مه هم بسیار زیبا و دلنشین بود
کیانوش گندمی
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۳۳ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
2
20
در نگارش فیلمنامه سریال امام علی به میرباقری یاری رسانده بود و شاید دلیل این همه تفاوت بین آن سریال و مختارنامه در نگاه پناهی باشد.
سارا
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
0
29
روحش شاد
از یاسوج
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۳۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
6
19
عصر ایران عزیز
این مطلب فکر کنم تو این چند سال تنها مطلبی از عصر ایران بود که با خوندنش احساس خوبی به من دست نداد
ما حسین پناهی را نه به خاطر فضای مجازی، بلکه خیلی قبل تر به خاطر آثارش شناختیم و باور کردیم
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۵ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
5
19
خدیر جان دمت گرم استفاده کردیم و باز از قلم شیوایت سر مست شدیم ممنون. ممنون که برایمان می نویسی و لختی با خواندن نوشته هایت از سردرگمی روزگار و پریشان احوالی حال حاضرمون کمی فاصله می گیریم . سپاس
ناشناس
Switzerland
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
11
14
مثل همیشه چرخش قلم، تخیل چرخش زبان است با ادبیاتی زیبا! اما با محتوایی جهت دار . بر خلاف باور خانم شریعتی، دروغ سرایی ایرانیان بنام دیگران نه از سر بازیگوشی و شوخی بلکه برای پر کردن فضای خالی حقارت ایرانی است. حقارتی که خود را با انتصاب کلماتی به کورش و سمیعی و ...
اما مقایسه پناهی با هدایت هم خطاست. هدایت هم از آن بزرگ نمایی هایی بود که آقای خدیر بارها گفته‌اند در فضای چپ و قطع رجال ، جامعه و ادبیات این کشور را آلود.
ناتوانی که از حقارت، در تنهایی و خود کشی کرد چون دنیا را دویدن بی حاصل در رسیدن به تخیلاتش می دید.

اما پناهی از زلالی می گفت و از صیقل درخشیدن نوری که چشم نمی توانست در زمان درخشش اش منبعش را ببیند.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
33
10
مرحوم پناهی توصیه های خوبی به دخترش در خصوص حجاب داشتند کاش به آن هم اشاره می شد
سیده کبرا
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
0
33
خدارحمتش کند خیلی ساده وبی ریابود من خیلی بازی هاش ودوست داشتم روحش شاد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۱۸ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۴
0
2
کاش یادی هم می کردین از نقش نوکر شمر در سریال مختارنامه
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۱:۲۰ - ۱۴۰۲/۰۵/۱۵
0
4
من فیلمهای مذهبی او را ندیدم اما سایر فیلمها و خصوصا دکلمه هایش زیباست
وبگردی