۰۲ دی ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۲ دی ۱۴۰۴ - ۰۸:۵۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۹۲۵۵۱
تاریخ انتشار: ۱۵:۴۱ - ۱۱-۰۹-۱۳۸۸
کد ۹۲۵۵۱
انتشار: ۱۵:۴۱ - ۱۱-۰۹-۱۳۸۸

روزگار يزيد و روز حسين (ع)

نمایش جدید محمد رحمانیان
تهران امروز: در بين نمايشنامه‌نويساني كه با مضمون عاشورا اثري را به رشته تحرير در آورده‌اند، نام محمد رحمانيان همواره در صدر قرار مي‌گيرد. نمايشنامه «پل» گرچه در عصر تحولات پرشتاب، نمايشنامه‌اي كهنسال به‌شمار مي‌رود اما هنوز هم بين آثار نمايشي با مضمون عاشورا مثال‌زدني است.پاييز 88، يكبار ديگر اين درام‌نويس با نمايشي در اين زمينه كه نام «روز حسين» بر آن نهاده پا به ميدان گذاشته و گروهي شامل 48 هنرمند پيشكسوت و جوان تئاتر، به او پيوستند تا همزمان با ماه محرم اين نمايش را روي صحنه ببرند.

رحمانيان معتقد است كه پس از پل و اسب‌ها اين نمايش سه‌گانه‌اي را كه درباره وقايع عاشورا نوشته تكميل مي‌كند. در هفتمين طبقه از بناي تالار وحدت، ساعت هفت‌ونيم شب، مهمان اين جمع شديم تا يك روز از تمرين نمايش را شاهد باشيم.

اتاق تمرين مملو از بازيگران است و جوان‌تر‌ها تمرينات آماده‌سازي را همراه با مربي و به‌طور گروهي انجام مي‌دهند. در جاي جاي سالني كه يك ديوار آن با آينه پوشيده شده است مي‌توان بازيگران شناخته شده‌اي را ديد كه در گروه‌هاي يك يا دو نفره به كارهايي ديگر مشغولند، خودشان را گرم مي‌كنند و... گويي به تجربه، شيوه‌اي خاص خود براي گرم كردن يافته‌اند!

طراح حركات موزون نمايش، بخش بعد تمرين را با گروه بازيگران زن پيش مي‌برد؛ قطعه‌اي كه در اجرا يك دقيقه خواهد بود بارها و بارها تكرار مي‌شود و تغييراتي بسيار ظريف در اين حركات ايجاد مي‌كند. گرچه براي ما كه از شكل نهايي آن بي‌خبريم درك آن ميسر نيست اما در آخرين مرور، صورتي هنرمندانه به پايكوبي جمعي از زنان براي عروس مدينه داده شده است.

ورود كارگردان، پاياني بر تمرين‌هاي حركتي است و همراه با جنب‌و‌جوشي كه همزمان با سلام و احوالپرسي اتفاق مي‌افتد برگه‌هاي سفيد نمايشنامه هويدا مي‌شود و گرد كارگردان حلقه‌اي بسته، نشسته بر زمين و صندلي، جوان و پير، تازه كار و كارآزموده! ما هم سراپا گوش كه اين روز حسين (ع) است كه....

وقايع اين نمايش در يك آسايشگاه مي‌گذرد و زمان ميان حال و گذشته در نوسان است. از تابستان 1387 و محدوده‌اي از سال‌هاي 25 تا61 هجري را دربر مي‌گيرد. آنچه در دورخواني بازيگران اجرا مي‌شود قطعه‌اي از نمايش است كه در آن امام حسين(ع)، اهل بيت و يارانش را در شب تاسوعا نشان مي‌دهد. ديالوگ‌هاي امام گرچه تصويري از گذشته را نمايان مي‌كند اما نوعي از پيشگويي را نيز با خود دارد. در اين ميان افرادي نيز همچون معين البكاء يا شبحي از جايي بي‌زمان سخن مي‌گويند؛ تصويري از جهان امروز!

ساعتي بعد تمامي گروه ميان صحنه قرار مي‌گيرند تا ميزانسن، حركت، ريتم، كلام و حس ديالوگ‌ها همزمان به شكل نهايي خود برسند. كارگردان نيز پا به پاي اين جمعيت 48 نفري، در نقاط مختلف صحنه حاضر است. گاه مي‌نشيند، مي‌ايستد، راه مي‌رود، دستوراتي مي‌دهد يا آنچه را مي‌خواهد خود بازي مي‌كند. آواي طبل و دمام اين تابلوي پرهيجان و صميمي را همراهي مي‌كند. علي عمراني در نقش حسين(ع) يارانش را به رجزخواني فرامي‌خواند و در عين حال راوي حكايت خويش نيز هست. در يك آن، در دو زمان حضور دارد و اين تئاتر است.

يك استراحت كوتاه زمان لازم براي پاسخ گرفتن از كارگردان را ايجاد مي‌كند. محمد رحمانيان درباره متن مي‌گويد: «روز حسين (ع) هنوز در حال نوشتن است. با اتود زدن جلو مي‌رويم. از سال 76 كه مجددا كارگرداني را شروع كردم، اين برايم اصل بوده كه نمايشنامه در جريان اتود زدن با گروه نوشته شود. همان‌طور كه مي‌بينيد ميزانسن‌ها نيز با اتود زدن در تمرينات شكل مي‌گيرند.» او كارگرداني است كه در خلق تابلوهاي پرتعداد استادي ويژه‌اي دارد. تمامي افراد در اين جمع مهم به نظر مي‌رسند حتي اگر ديالوگي برايشان نوشته نشده باشد. براي هر فرد طراحي ويژه‌اي دارد كه او را از يك سياهي لشكر به شخصيتي مجزا از ديگران بدل مي‌كند. مي‌گويد: سياهي لشكر در تئاتر معنا ندارد. همه افراد بايد آمادگي يكساني در تمركز و انرژي داشته باشند به‌خصوص در چنين تابلوهايي كه همه بازيگران حضور خواهند داشت. از تنوع زمان نمايش مي‌پرسيم كه مي‌گويد: نمايش گرچه يك صحنه به‌هم پيوسته است اما از سه داستان موازي تشكيل شده كه در هم ديزالو مي‌شوند. سه زمان متفاوت در كار ديده مي‌شود. اول داستاني از تابستان و پاييز 1387 و ديگري داستاني كه ماجراهاي سال‌هاي 25 تا 61 هجري را در شهر مدينه شامل مي‌شود و سوم داستان امام حسين (ع) در كربلاي 61 هجري است. اين سه داستان چنان در هم تنيده مي‌شوند كه در پايان به يك نقطه مشترك مي‌رسند. روز حسين(ع) ادامه‌اي بر نمايشنامه‌هاي اسب‌ها و پل است اما با نگاهي روشن‌تر و با ديدگاهي معاصرتر.

اميدوارم اين سه گانه عاشورايي با اتمام روز حسين (ع) تمام شود. او حبيب رضايي را كارگردان دوم نمايش و افشين هاشمي را به عنوان مشاور كارگردان معرفي مي‌كند و درباره طراحي صحنه‌اي كه محسن شاه‌ابراهيمي براي اين نمايش انجام داده مي‌افزايد: صحنه اين نمايش از يك سكوي دايره‌اي متحرك در وسط و دو سكوي نيم‌دايره‌اي در دو طرف تشكيل شده كه با پيوستن اين قطعات به هم صحنه‌اي مستطيل‌شكل پديدار خواهد شد. طراحي صحنه و بازي و ميزانسن به گونه‌اي انجام شده است كه از دو سو، در معرض ديد مخاطبان قرار مي‌گيرد به اين معني كه تماشاگران در دو سوي مقابل خواهند نشست. تمرين نمايش با مرور قطعه‌اي كه داستان آن در زمان حال و در آسايشگاه مي‌گذرد ادامه مي‌يابد.

علي سليماني نقش روانپريشي كه خود را ابن زياد و حاكم كوفه معرفي مي‌كند بر عهده دارد. اين صحنه در حالي به پايان مي‌رسد كه رحمانيان گروه را به شنيدن صفحاتي تازه كه در ادامه آن نوشته فرا مي‌خواند. صفحات تازه، رويارويي حسين(ع) و برادران و خواهرانش در عالم خيال با اين ابن زياد مجنون را كه به زبان كوچه و بازار سخن مي‌گويد تصوير مي‌كند؛ ترفندي شگرف در همراهي عباراتي از اعصار گوناگون! روزگار يزيد و سيالي روز حسين (ع)! آنچنان‌كه امير خود را در نقش امام مي‌بيند و مي‌نالد: «... تو سرم يه كربلا ابن زياده...» در حالي كه بازيگران اين قطعه تازه نوشته شده را دورخواني مي‌كنند، رحمانيان دليل انتخاب هر ديالوگ براي امام حسين(ع) را براي گروه توضيح مي‌دهد: بيشتر ديالوگ‌هاي حسين(ع) ترجمه آيات هستند يا احاديثي به شمار مي‌روند كه از خود ايشان نقل شده است.

يكي از نقش‌هاي اصلي اين نمايش بر عهده مهتاب نصيرپور است كه وقتي از او درباره نقشش مي‌پرسيم، مي‌گويد: « نقش خانم بالا را در اين نمايش برعهده دارم اما نمي‌توانم بگويم كه در نهايت چه شخصيتي است چون هنوز خودم هم نمي‌دانم كه نويسنده برايش چه سرانجامي ديده. من هم مانند ديگر بازيگران به تدريج كه نمايشنامه نوشته مي‌شود از متن مطلع مي‌شوم.»

اما رحمانيان مي‌افزايد: «خانم بالا، مادر اين آسايشگاه است كه به بيماران رسيدگي كرده و امور ايشان را سامان مي‌دهد. او در بخش تاريخي نقش ام‌البنين را ايفا خواهد كرد.» در اين نمايش علاوه بر علي عمراني، مهتاب نصيرپور و علي سليماني هنرمنداني همچون ترانه عليدوستي، اشكان خطيبي، بهرام ابراهيمي، افشين هاشمي، خسرو احمدي، اسماعيل بختياري، مينو زاهدي، مهران امام‌بخش، رضا مختاري،علي ميلاني،نسترن حرسلاك، زهير ياري، نورالدين زاهدي، معصومه رحماني، مريم شيرافكن، ميثم يوسفي، ايده ابوطالبي، ليلي فرهادپور، شيرين زنگنه و مهتاب امين‌الرعايا نقش‌آفريني مي‌كنند. در گروه كارگرداني نيز پديده جمال‌ها، عليرضا فولادشكن و مهران نصيرپور حضور دارند. موسيقي نمايش توسط ونداد مساح‌زاده و با همراهي گروه نوازندگان در صحنه نمايش ساخته شده و در اجراي موسيقي نوازندگاني همچون امين دارابي، بهنام كلاه‌بخش، آرزو كوچكان و امير دين‌محمد همكاري مي‌كنند.

اين نمايش با اشعاري از عبدالجبار كاكايي همراهي خواهد شد. در بخش طراحي اين نمايش نيز محسن شاه ابراهيمي طراحي صحنه و لباس و ايليا تهمتي طراحي پوستر و بروشور را بر عهده دارند. پرهوده جمال‌ها نيز دستيار طراح صحنه و لباس اين نمايش است. آرش نعمتي نيز عكاس اين گروه به شمار مي‌رود. روابط عمومي را نيز وحيد سعيدي انجام مي‌دهد.
ارسال به دوستان