رجا نیوز ؛ محمد مهدي اسلامي ـ
براي تهيه ويژه نامه اي درباره شهيد محراب آيت الله عبدالحسين دستغيب،
سفري به شيراز داشتم و تلاش نمودم به تهيه تصويري واقعي از آن عارف وارسته
از قول تمام كساني كه ميتوانند در اين مهم كمك كنند - بدون در نظر گرفتن
گرايشهاي امروز آنها-
مجموعهاي نفيس از شرح رشادتها و
مبارزات، انديشهها و سلوك آن شهيد فراهم گرديد، اما براي من هم جالب بود
كه هر جا سخني از او در ميان است يادي از اطاعت پذيري اين آيت حق
بر اطاعت پذيري از امام به گونه اي بوده است كه اين ويژگي را به يكي از مشخصه هاي معروف او تبديل كرده است.
بهاء الدين دستغيب، يكي از فرزندان ايشان مي گويد: « آقا اين قدر آمادگي
داشتند كه هر وقت امام دستور بفرمايند، به صف مقدم بروند. ايشان و دوستان
و ارادتمندانشان واقعا از جبهه پشتيباني ميكردند. آقا واقعا خالصاً
لوجهالله بود، يعني دقيقا ذوب در ولايت بود. چه انقلاب پيروز ميشد، چه
نميشد، ايشان تابع محض امام بود.ايشان تعبير بسيار زيبايي از امام دارد.
در روايتهاي عرفاني ماست كه: “قلب المومن، عرش الله”. ايشان ميگفت يكي
از تعبيرات مؤمن، امام است. هميشه هم موقع بردن نام امام ميگفت: “امام
امت، اطالالله عمره” تعبير ديگر ايشان اين بود كه حضرت امام اسفار مجسم
ملاصدراست. سير اليالحق، راهي اليالله بودن، فناي لله بودن، اين مسائل
عميق را ما واقعا درك نميكرديم. تفسير حمد امام از تلويزيون پخش ميشد.
يك روز به ايشان گفتيم اينهائي را كه امام ميگويند ما نميفهميم. ايشان
لبخندي زد و گفت: “تو كه هيچ، خيلي از بزرگان هم نميفهمند. خيليها كه
ادعاي درس خواندگي و عالم بودن هم دارند، متوجه نميشوند.
نكته ديگر اين است كه آن موقع شوراي نگهبان هنوز نبود و امام به آقاي موسوي خوئينيها ماموريت دادند كه صلاحيت كانديداها را بررسي كند و به صلاحيت بنيصدر هم تائيد شد، ولي پس از برگزاري مجلس خبرگان، اگر مجله جوانان آن موقع را پيدا كنيد، خواهيد ديد كه پاي قانون اساسي، امضاي همه هست، الا بنيصدر.
شهيد دستغيب حتما در مجلس خبرگان در جريان مذاكرات بودند و ميديدند كه بنيصدر با اصل ولايت فقيه موافق نيست. ولي وقتي خودش آمد و اقرار كرد كه اين اصل را قبول كرده، آقا بر اساس همان روحيه آسانگيري كه داشت، ادعاي او را پذيرفت، اما بعد كه با امام مخالفت كرد و به طرف منافقين رفت، آقا موضعگيري شديدي كرد، درحالي كه قبل از آن فكر نميكرد كار به اينجا بكشد. آقا حتي در سخنراني حافظيه بنيصدر را نصيحت كرد كه به راه امام برگرد و دست از اين كارها بردار، اما او روي غروري كه داشت گوش نميداد.

شهيد دستغيب از سال 42 احساس كرد كه در زمينه سياسي مقتداي خود را پيدا كرده است. همانطور كه عرض كردم، تفسير امام را همه كس نميفهميد، اما ايشان ميآمد مينشست و تا انتهاي آن را تماشا ميكرد. قبل از انقلاب ما تلويزيون نداشتيم. بعد از انقلاب يكي از دوستان آقا تلويزيون خريد و براي ايشان آورد. تفسير سوره حمد امام وقتي از تلويزيون پخش شد، آقا گفتند يك بار امام در نجف اين صحبتها را كردند و ايشان را تكفير كردند. خوشبختانه پس از پيروزي انقلاب، امام در جايگاهي بودند كه كسي جرئت نداشت جسارتي بكند. خود امام ميفرمودند سيد مصطفي رفت از كوزه آب بخورد و آقايان گفتند ديگر كسي از آن كوزه نخورد كه نجس است، چون من فلسفه درس ميدادم! حالا تصورش را بكنيد كه در نجف از اين نوع افراد چقدر بودهاند و امام تحت چه فشار روحي قرار داشتهاند. در موردآقا ميتوانم بگويم كه ارادت ايشان به امام ارادتي كامل بود. آقا از صميم دل به امام علاقه داشت.»
آيتالله دستغيب از شاگردان مرحوم قاضي و از سالكان طريق بود، اما با همه مراتب خويش، چنين جايگاهي را براي خويش در برابر امام قائل بود. او كه برخي معتقد بودند خود از مراجع است، به كرات به علما يادآور ميشد كه در زمان حضور امام حسن، امام حسين همواره تابع بود و خاطر نشان ميكرد شكاندن وحدت رهبري تنها به نفع دشمن است.
دختر شهيد، سركارخانم سيده بتول دستغيب نيز نقل مي كند: «حالت ايشان در برابر امام حالت بندهاي در برابر ارباب خود بود. ما از آيتالله خوئي تقليد ميكرديم، ايشان ما را برگرداندند به امام و گفتند مرجعيت امام، بالاتر است. در جريان 15 خرداد وقتي از زندان آزاد شدند و به قم نزد امام رفتند، براي امام راجع به مادرم و مصائبي كه بر سرشان آورده بودند، صحبت كرده و از قول ايشان گفته بودند خانه ما را ويران كردند. واقعاً هم همينطور بود. هرچه داشتيم و نداشتيم شكاندند و همه را از بين بردند. آقاجان تعريف ميكردند كه امام بسيار متاثر شده و به مادرمان گفته بودند: “خوشا به حال ايشان كه اين ذخيره آخرتشان است.” همه ما انقلاب را قبول داشتيم و هر لطمهاي كه به ما ميخورد، تحمل ميكرديم، چون با اين مسائل، بزرگ شده بوديم، آن وقت ميبينيم اسمي از امثال اين افراد نيست و كساني ميآيند و در تلويزيون صحبت ميكنند كه اصلا در انقلاب نقشي نداشتهاند. ايشان از ظلم بدشان ميآمد و به هرحال به نظر من اين بيتوجهيها از مصاديق بارز ظلم است.
استان فارس دست ايشان ميگشت، چون واقعا براي انقلاب وزنهاي بودند و اطاعت محض از امام داشتند و هرچه را كه امام ميگفتند، عمل ميكردند. حتي ايشان نميخواستند امامت نماز جمعه را قبول كنند، ولي مردم طومار نوشتند و امام تكليف كردند و آنگاه ايشان اقامه نماز جمعه را پذيرفتند. طولي هم نكشيد كه شهيد شدند.»
شهيد دستغيب از جمله آنهايي بود كه در مجلس خبرگان به شدت در مقابل چهرههاي مخالف اصل ولايت فقيه ايستادگي كردند
برادر شهيد، آيت الله سيد مهدي دستغيب نيز نقل ميكند: « در سال 49 كه امام نظريه ولايت فقيه را در نجف مطرح كردند. عقيده شهيد دستغيب همان عقيده امام بود و كمترين اختلاف نظري با هم نداشتند. كسي كه احاطه بر فقه دارد، ميداند كه پس از پيامبر(ص)، ائمه اطهار(ع) حق ولايت بر امت دارند و در غيبت آنان نيز، اين امر به عهده فقيه عادل جامعالشرايط مجتهد است. گمان نميكنم كسي كه كمترين آشنائي با فقه داشته باشد، اين مطلب را انكار كند. مرحوم شهيد دستغيب از جمله چهرههائي بودند كه در مجلس خبرگان به شدت در مقابل چهرههاي مخالف اصل ولايت فقيه ايستادگي كردند. ، لازمه دينش اين بود و ميدانست حرفي كه امام ميزند از طرف خداست و همه بايد پيروي كنند. عقيدهشان اين بود كه امام فاني در خداست. وقتي عقيدهاش ميايستد. در مجلس خبرگان نيز ايشان به شدت مقاومت كرد.»
در مصاحبهها چندين نفر در خاطرات خود از سفر حضرت آيت الله خامنهاي به عنوان امام جمعه تهران به شيراز در اوج خيانتهاي بنيصدر و ديدار با شهيد دستغيب براي مقابله با او گفته بودند. ياد آن سفر موجب شد برادر شهيد، اشارهاي به چند سفر رهبر حكيم انقلاب به شيراز نمايد « حضرت آيتالله خامنهاي زماني كه در مجلس اول بودند، در ماجراي بنيصدر به شيراز آمدند. من در مدرسه حسيني بقاء مدرس بودم. روزهاي پنجشنبه شهيد دستغيب به آنجا ميآمدند و طلبهها از ساير مدارس هم ميآمدند و آن بزرگوار درس اخلاق داشتند. يك روز پنجشنبه ديدم كه شهيد دستغيب همراه آيتالله خامنهاي آمدند. من در آنجا با ايشان آشنا شدم.
يك سفري هم در دوره رياست جمهوريشان بود. سفر اخيرشان هم كه سفر بسيار بابركتي بود. من چند سفر خدمت ايشان رسيده بودم و از ايشان درخواست كرده بودم كه به شيراز هم بيايند كه ميسر نميشد. در سفر آخرم خدمت ايشان عرض كردم كه حرم حضرت رضا(ع) چندين و چند صحن دارد، حرم حضرت معصومه(س) خيابان مقابلش به صحن اضافه شده. اي كاش به شيراز هم تشريف بياوريد. خيابان مقابل حرم شاه چراغ را داده بودند به يك عرب كه در آنجا مغازه درست كرده و راه را كاملا به روي ما بسته بود. طولي نكشيد كه مقام معظم رهبري آمدند و مسئولين را توجيه كردند و منوياتشان به تدريج دارد اجرا ميشود و سفر بسيار با بركتي بود.»
آيت الله سيد علي اصغر دستغيب اما به موضوعي اشاره كرده است، كه نشان از آن دارد كه توجه شهيد به امام اگرچه به جهت عظمت روحي ايشان بوده، اما در حقيقت فراتر از شخصيت امام و با توجه به جايگاه ايشان بوده است : «آيت الله شهيد دستغيب به همان اندازه كه نسبت به مقام امامت و رهبري تولّي داشت، نسبت به همه كساني كه خالصانه و براي خدا به امام راحل تأسّي جسته و حقيقتا" پيروي ميكردند مهر ميورزيد و حمايت و ترويج مينمود. ازجمله در رابطه با رهبر معظم انقلاب حضرت آيتالله خامنهاي _مد ظله العالي_ هنگامي كه به رياست جمهوري انتخاب شدند، فرمود:" چيزي كه بنده