روزنامه دنیای اقتصاد، در سرمقاله شماره امروز خود آورده است:
اخیرا دولتمردان این پیشنهاد را مطرح کردند که اگر دیگران طرح جایگزینی برای هدفمند کردن یارانهها دارند، مطرح کنند.
در این راستا این پیشنهاد که پیش از این نیز در یکی از سرمقالههای همین روزنامه به اختصار بیان شده بود، تشریح ميشود. نيازي به تکرار بحثهای مربوط به لزوم هدفمند کردن یارانهها نیست و باید مستقیم به چگونگی انجام آن پرداخت.
به جای آنکه با طرح هدفمند کردن یارانهها طوري برخورد کنیم که گویی قرار است انقلابی اقتصادی رخ دهد، ميتوان به شکل تدریجی و از سمت و سویی که انجام کار آسانتر است، حرکت را شروع کرد. به عبارت دیگر، به جای اینکه همه یارانهها را به یکجا نقدی کنیم و بعد تلاش کنیم تا پول آن را به اقشار نیازمند برگردانیم، ميتوان این رویکرد را به کار گرفت که نقدی کردن و واقعی کردن قیمت خدمات دولتی برای اقشار ثروتمند و متوسط صورت گیرد و عرضه خدمات مذکور برای اقشار ضعیف جامعه به شکل فعلی باقی بماند.
با این کار مشکلات اجرایی و بوروکراسی لازم برای بازتوزیع مبالغ جمعآوری شده حذف شده و اقشار ضعیف با شوک اولیه واقعی شدن قیمتها روبهرو نميشوند. این کار را ميتوان از سوبسیدهای مربوط به انرژی شروع کرد. به عنوان مثال ميتوان قیمت برق، آب و گاز را در مناطقی از شهر که اقشار متوسط و ثروتمند زندگی ميکنند، گران کرد؛ ولی در دیگر مناطق شهر که اختصاص به اقشار فقیر دارد، قیمت این خدمات را ثابت نگه داشت. حال مشکلی که پیش از این نیز در طرح هدفمند کردن یارانهها مطرح شد، یعنی مشکل شناسایی اقشار فقیر، ثروتمند و متوسط بازهم ظاهر ميشود. این کار را ميتوان با یک شاخص نمایانگر یا به اصطلاح پراکسی حل کرد. به این ترتیب که قیمت زمین در نقاط مختلف شهر و حتی کشور شاخصی از دارایی افراد است؛ بنابراين به راحتی ميتوان تبعیض قیمتی را بر حسب قیمتهای زمین در نقاط مختلف اعمال كرد؛ یعنی کسی که در نقطهای از شهر زندگی ميکند که قیمت زمین متری 4 میلیون تومان است، باید هزینه آب و برق متفاوتی را پرداخت کند تا کسی که در منطقهای از تهران زندگی ميکند كه زمین متری 500 هزار تومان است.
نیازی به تکرار این واقعیت نیست که در همه روشهای شناسایی، قدری خطا وجود دارد؛ اما مساله این است که اولا خطای کدام روش کمتر است و ثانیا هزینههای اجرای این شناسایی چقدر است. ادعای نگارنده این است که این شیوه با هزینه تقریبا صفر اجراي شناسایی را با تقریب خوبی ممکن ميسازد. مزیت دیگر آن نیز این است که دولت نیز به راحتی ميتواند این سیاست را اعمال کند. اجرای طرح به این شکل فاقد خصلت انقلابی است و شوکهای عجیب و غریب به اقتصاد وارد نميکند و به لحاظ سیاسی نیز شدنی است و مشکلات امنیتی به دنبال نخواهد داشت. یک حسن این روش آن است که بحث توزیع دلخواهانه ثروت را به دنبال خود مطرح نخواهد كرد و این دغدغه از بحثهای مربوط به هدفمند کردن یارانهها کنار گذاشته خواهد شد.
اگر قرار است که هدف واقعیکردن قیمتها اصلاح رفتار مصرفکننده باشد، ميتوان برای اقشار ضعیف نیز کمي تغییر قیمت را اعمال نمود تا همه اقشار اصلاح رفتار را در پیش گیرند. مشابه همین تفکیک را که در شهر تهران انجام ميشود، ميتوان در سطح کشور نیز انجام داد؛ به این دلیل که شاخصهای کلی در مورد توزیع درآمد در کل کشور وجود دارد و از این تخمینها ميتوان برای تبعیضهای قیمتی در کل کشور استفاده كرد. در برخی کشورها سیاستها به شکل امتحانی در یک یا دو نقطه امتحان ميشود و در صورت توفیق به بقیه جاها بسط داده ميشود. به عنوان مثال در کشور ایتالیا دو استان ترنتو و امیلیا رومانیا استانهای پیشرفتهتری هستند که سیاستهای مختلف ابتدا در آنجا امتحان و سپس به بقیه کشور گسترش داده ميشود. مشابه همین مساله نیز ميتواند تکرار گردد؛ به این معنا که اجرای این سیاست در تهران، اصفهان و چند شهر دیگر اجرا و پس از ارزیابی اثرات آن به کل کشور تعمیم داده شود.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر