جعفر كوشآبادي كه در سن 68سالگي درگذشت، روز يكشنبه (چهارم بهمنماه) در بهشت زهرا (س) آرام ميگيرد.
اين شاعر كه در سالهاي اخير به سرطان مبتلا بود و چند بار مورد عمل جراحي قرار گرفته بود، صبح امروز (جمعه، دوم بهمنماه) در منزلش از دنيا رفت.
پيكر كوشآبادي ساعت 9 صبح روز يكشنبه از مقابل منزلش (خيابان پاتريس لومومبا، خيابان كوكب، كوچهي اميري، پلاك 68) به سمت قطعهي دوم بهشت زهرا (ع) تشييع و به خاك سپرده خواهد شد.
جعفر كوشآبادي متولد سال 1320 بود و از كتابهاي منتشرشدهاش به «سفر با صداها»، «ساز ديگر»، «اژدهاي سياه»، «چهار شقايق»، «منظومهي كوچكخان» و «در آينه» ميتوان اشاره كرد.
شاعري صاحب سبك خاص خودبه اعتقاد محمد خليلي، جعفر كوشآبادي سبك خاص خودش را در شعر داشت.
اين شاعر در پي درگذشت كوشآبادي، او را شاعري خوب توصيف كرد و گفت: سبك شعري كوشآبادي از همان شاخههاي شعر نيمايي جدا ميشد. كارش مقداري متمايل به كار سهراب سپهري و كموبيش نادر نادرپور بود. البته تأثيراتي را هم از سايه و سياوش كسرايي گرفته بود؛ اما كاملا فرم شاخصي داشت.
او در عين حال افزود: كارهاي كوشآبادي زياد هم تحت تأثير كساني كه گفتم، نبود. با اينكه تأثير مثبتي از سپهري، نادرپور، سايه و كسرايي گرفته بود؛ اما كارش شاخص بود و براي خودش ژانر خاصي داشت.
خليلي با اشاره به اينكه كوشآبادي مسائل زندگي را با تصويرهاي بسيار ساده تعريف ميكرد و به آنها توجه داشت، گفت: او از ريزترين تا عمدهترين مسائل زندگي را در شعر روايت ميكرد. به ريزترين مسائل اطرافش ميپرداخت و دربارهي آرمانهاي والاي انساني و ايدهآلهاي بشري شعر ميگفت؛ عاشق اين آرمانها بود.
او سپس در بخش ديگري از توضيحاتش متذكر شد: كوشآبادي روي لبهي تيزي راه ميرفت؛ اگر به سمتي ميغلتيد، شعرش خيلي ساده و از مفاهيم زيباييشناسي دور ميشد. از طرف ديگر، اگر به سمت ديگري حركت ميكرد، شعرش لايههاي بيشتري پيدا ميكرد و غامضتر ميشد. اين در حالي بود كه او در بين اين دو وضعيت حركت ميكرد؛ نه به ابتذال نزديك ميشد و نه مثل يدالله رؤيايي پيچيدگيهاي خاصي داشت.
خليلي همچنين شعرهاي كوشآبادي را ماندگار توصيف كرد و گفت: او شاعري بود كه در خلوت خودش، بدون هيچ هياهوي كاذبي كار ميكرد. بر شاعران جوانتر بعد از خودش هم تأثير گذاشته بود و در حد خود توانست شاعري ماندني و تأثيرگذار باشد.
شاعر شعرهاي مردميسعيد سلطاني طارمي هم دربارهي جعفر كوشآبادي گفت: كوشآبادي بخشي از مردميترين شعرهاي فارسي را سروده است.
اين شاعر عنوان كرد: كوشآبادي جزو نسل دوم شاعران نيمايي بود. ويژگي مهم شعر او، مردمي بودنش است. زباني ساده و سهل و ممتنع را براي بيان مسائل اجتماعي و فقري كه مردم درگيرش بودند، در طول ساليان شاعرياش، بخصوص سالهاي جواني، به كار ميگرفت.
او در ادامه يادآور شد: همراهي كوشآبادي با گروهي از مبارزان عليه رژيم شاهنشاهي، بسيار مشخص است و شعرهاي معروفي در اين زمينه دارد كه از بين آنها به «برخيز كوچكخان» ميتوان اشاره كرد كه به نوعي، سرود مبارزان ضدرژيم بود.
سلطاني اهميت شعر كوشآبادي را در بيان سادهي مسائل پيچيدهي اجتماعي دانست و گفت: او با تصاويري كه از طبيعت ميدهد، به درون جامعه و مسائل مبتلابه آن گريز ميزند. به نوعي، زبان سهراب سپهري را با شيوههاي خاص خودش براي بيان مسائل اجتماعي به كار ميگيرد؛ در حاليكه سهراب از اين زبان براي بيان مفاهيم تجريدي و عرفاني استفاده ميكرد.
اين شاعر در ادامه عنوان كرد: كوشآبادي هرگز مسائل مردمي را رها نكرد. همچنين دنبال مدزدگي و روزمرگيهاي شعر فارسي در اين دههها نبود.
او با تأكيد بر اينكه شعر كوشآبادي، شعري اجتماعي است، افزود: در تمام شعرهاي او، يك شعر عاشقانه نميتوانيد پيدا كنيد. زماني خبرنگاري از او پرسيد، چرا شعر عاشقانه نميگويد و او پاسخ داد: همهي شعرهاي من عاشقانه است. منظورش اين بود كه اين مسائل عشقش هستند.
سلطاني همچنين يادآور شد: كوشآبادي در نحلهي شعر پرخاشگر دههي 40 و اوايل دههي 50 جزو شاخصترينهاست. او به شكلي راديكال به ريشههاي آن رژيم ميپرداخت و مسائلي مثل سلاح و مبارزه را در شعرش بازتاب ميداد.
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر