مقام معظم رهبری تعبیر روشنی از پیشرفت دارند: « تعریف هایی برای پیشرفت و کشورهای پیشرفته وجود دارد، که ما اغلب آن ها را قبول داریم. -نقل به مضمون-»
این تعریف ها یا بقولی نسخه ها البته جهانشمول هستند، ایرانی، شرقی و غربی نیز ندارند و ما برای انکه بسوی پیشرفت رهنمون شویم ناچار باید از ان ها اعم از نسخه ها و تجربه ها بهره ببریم، اما...
«رييس جمهور در جمع علما و روحانيون همدان با تاكيد بر اينكه اعتقادي به بنيان هاي اقتصادي نظام سرمايه داري ندارد، خاطر نشان كرد : كساني در كشور خيال مي كنند با فرمول هاي نظام سرمايه داري مي توان اوضاع اقتصادي را اصلاح كرد؛ در صورتي كه اين نظام ها در حال اضمحلال و به پايان تاريخ رسيده اند.»
من نمی توانم حرف آقای احمدی نژاد را هضم کنم. اغلب فرمول هایی که در کشور ما استفاده می شود، فرمول هایی است که از دل نظام سرمایه داری بیرون آمده. همان نفتی که پالایش می شود، سانتریفیوژ هایی که با استفاده از فرمول های نظام سرمایه داری یا استکبار می چرخند، و هزاران مثال و نمونه اینچنینی که هر روز با ان ها برخورد می کنیم یا خبری درباره شان می شنویم.
این وسط نمی توان گفت چون شارح و واضع فلان فرمول و بهمان قانون استعمار و استکبار بوده، ما از ان استفاده نمی کنیم. اگر راه حل مطمئن دیگری وجود می داشت، می توانستیم آن را در شرایط آزمایشگی [خاص و نه عام] به بوته آزمایش بگذاریم، اما وقتی راه حلی وجود ندارد، تنها به خود زیان می رسانیم. مثل ان است که شاگردی سر جلسه امتحان ریاضی معادله درجه دوم را با روش معمول حل نکند چون مایل نیست از نسخه ای که خارجی پیچیده استفاده کند. طبعا در زمان معین به جواب نخواهد رسید و نمره ای هم از ان پرسش بدست نخواهد آورد. این شاگرد می توانست از راه حل های مرسوم استفاده کند و در زمانی دیگر به یافتن راه حلی دیگر برای حل مسئله بپردازد.به این ترتیب لااقل از نمره ان پرسش محروم نمی شد.
اغلب ما با این موضوع برخورد کرده ایم، رانندگان وقتی در خودرو تنها هستند، پای را بیشتر از کلاچ و ترمز بر پدال گاز فشار می دهند، اما هرگاه که سرنشینی در خودروی شان باشد به فراخور وضع سرنشین ها محتاط تر می شوند. بی تردید ما به عنوان سرنشین نیز مایلیم که راننده شرایط و وضع مان را در نظر داشته باشد. انتظار زیادی به نظر نمی رسد که دولت متوجه باشد در این ماشین غیر از ایشان مردم نیز نشسته اند. بالطبع هر ویراژی که آن ها می دهند، بر من سرنشین نیز موثر است.
دولت اگر فرمول های مرسوم را قبول ندارد، پس چه فرمول هایی را قبول دارد؟ فرمول جدیدی کشف کرده است؟ گمان نمی کنم وگرنه وضع امروز اقتصاد ما اینچنین نبود. اینطور که به نظر می رسد دولت اصلا فرمول و تعریفی برای اقدامات خود ندارد.
در دهه شصت تاکتیکی در بازی فوتبال مطرح بود ملقب به علی اصغری[بیشتر در دهان مردم]؛ البته استراتژی خاصی نبود، چون هر بازیکن در بازی همان کاری که مایل بود انجام می داد. امروز اما دیگر از ان تاکتیک! خبری نیست. تیم ها برنامه و روش تجربه شده و مطمئن دارند. اقتصاد را نیز نمی شود با استراتژی علی اصغری یا طبق قضایای هایزنبرگ "تا حالا که رفته ایم، مابقی راه را هم می رویم، ببینیم چه می شود" اداره کرد.
علم اقتصاد و مدیریت آن فرمول ها و شاخص های مشخص و اثبات شده دارند که در صورت عدم توجه هرم قدرت به آنها مشکلات بسیاری گریبان کشور را خواهد گرفت. هرچند می توان نقایص را بر گردن غیر انداخت، اما این هیچ از مسئولیت و وظیفه دولت برای رفع نقایص کم نمی کند.
بنده کاملا موافقم . در عصر تکنولوژی سعی و خطا معنی ندارد. دولت و مجلس هر دو در تورم مسئول هستند .