اکبر مختاری*
ساختار تصمیم گیری و نهادهای تصمیم ساز در عرصه سیاست خارجی ایالات متحده برپایه توازنی میان نهادهای حامی رویکرد نظامی و نهادهای حامی مذاکره و دیپلماسی برای تحقق منافع ملی آمریکا شکل گرفتهاند.
مهمترین نهاد اصلی حامی رویکرد نظامی در تحقق اهداف سیاست خارجی آمریکا، " پنتاگون" یا همان وزارت دفاع آمریکاست؛ و جایگاه مدیریت روندهای سیاست خارجی از طریق "مذاکره و دیپلماسی" در " وزارت امور خارجه" ایالات متحده میباشد.
در نحوه مدیریت بحرانهای بینالمللی نقش این دو نهاد و تفکر کارشناسان فعال در آن هم متفاوتست.
سخنان روز دوشنبه "مایک پمپئو" بعنوان وزیر امورخارجه آمریکا علیه ایران را از آن جهت میتوان مهم قلمداد کرد که این سخنان "تند و خطرناک"، از زبان رییس مهمترین بخش "دیپلماسی" آمریکا بیان میگردد.
بیان استراتژی سیاست خارجی آمریکا در مورد ایران نگرانیها را در مورد نحوه برخورد دولت ترامپ با ایران افزون ساخته است.
دفاع از "سختترین تحریمهای احتمالی تاریخ" علیه ایران و بیان شروط متعدد برای مذاکره مستقیم ، نه تنها اوضاع را نسبت به دوران اوباما متفاوت ساخته بلکه میتوان تفاوت جدی و معنادار میان دوران پساخروج با حضور افرادی چون "جان بولتون" و پمپئو در کابینه ترامپ و یکسال پیش دانست.
"استراتژی ائتلاف جهانی آمریکا علیه ایران" که از سوی مایک پمپئو در بنیاد محافظهکار "هریتیج" مطرح گردید را میتوان تندترین استراتژی سیاست خارجی دولتی در ایالات متحده علیه جمهوری اسلامی ایران از ابتدای انقلاب تاکنون دانست.
اگر روزگاری "جورج دبلیو بوش" کوشید با قراردادن نام ایران در کنار عراق و کره شمالی بعنوان محور شرارت ،زمینه تحقق دکترین دمکراسی بی پایان خویش را از طریق بکارگیری قدرت نظامی فراهم سازد، دولت ترامپ در غیاب عراق صدام و کره شمالی "ظاهرا" آماده خلع سلاح، کاملا تمرکز خویش را متوجه ایران کرده است.
نگرانی جدی دیگر در مورد استراتژی اعلانی وزارت امورخارجه ترامپ در مورد ایران را میتوان در شخصیت رییس جمهوری دانست که حامی اصلی این استراتژی میباشد.
خروج از پیمانهای مهمی چون پیمان مقابله با تغییرات اقلیمی "پاریس" و از همه مهمتر برجام از یکسو و تغییر و تحولات پیاپی کابینه و کنار گذاشتن منتقدان نشان میدهد که ساکن فعلی کاخ سفید سخنان مخالف دیدگاه خویش را تحمل نمیکند و تنها قدرتی فراترست که میتواند او را حاضر به تمکین نماید.
مثلث "بولتون، پمپئو ،پنس"، با رهبری دونالد ترامپ عزمش را برای برخورد با ایران جزم کرده است و در برابر تهدیدهای خطرناک تیم ترامپ، آگاهانه عمل کردن بهترین گزینه است.
دونالد ترامپ از استراتژی فشارهای فزاینده اقتصادی و سیاسی با هدف تسلیمسازی یا تغییر رژیم در ایران استقبال میکند و ایران میتواند با ائتلاف سازی و رویکرد دیپلماتیک خردمندانه همراه با حفظ مولفههای قدرت خویش در برابر مخاطرات کنونی مقاومت و تاحدودی آن را کاهش دهد.
برای پیروزی در برابر حامیان استراتژی "تغییر رژیم "ساکن در کاخ سفید، "انسجام درونی و جلب اعتماد عمومی" بهترین گزینه است همانی که تاریخ بدرستی به آن گواه میدهد که قدرت نظامی ایالات متحده در برابر هیچ کشوری که حامی مردمی داشته است موفق نبوده است.
*مدرس علوم سیاسی