صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۲۳۶۶۹
تاریخ انتشار: ۲۲:۲۹ - ۲۶ مرداد ۱۳۸۶ - 17 August 2007

حسين شريعتمداري: با پوزش از آقاي رفسنجاني ...

بايد به اين نتيجه منطقي رسيد كه جناب هاشمي رفسنجاني در برداشت خود از نظر حضرت امام(ره) دچار خطا شده اند و بي آن كه خود بخواهند يك نظر غيرواقعي را به امام راحل(ره) نسبت داده اند

حسین شریعتمداری در یادداشت روز "کیهان" نوشت:

آقاي هاشمي رفسنجاني در جلد هفتم از سلسله كتاب هاي خاطرات خود كه اخيراً در 688صفحه و با عنوان «به سوي سرنوشت» منتشر شده است آورده اند كه حضرت امام(ره) با حذف شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر شوروي موافقت كرده و منتظر فرصت مناسب براي انجام آن بوده اند! آقاي رفسنجاني در صفحه 173اين كتاب و در نقل خاطرات خود از روز پنج شنبه 14تيرماه 1363مي نويسند؛
«... نماينده شوشتر هم آمد و پيشنهاد قطع شعار مرگ بر آمريكا و مرگ بر شوروي را مي داد. گفتم به طور اصولي تصميم گرفته ايم، امام هم موافقت كرده اند ولي منتظر فرصت هستيم.»
با عرض پوزش از جناب آقاي هاشمي رفسنجاني كه سوابق درخشان و فداكاري هاي فراوان ايشان در راه اسلام و انقلاب بركسي پوشيده نيست، بايد گفت آنچه آقاي رفسنجاني به حضرت امام(ره) نسبت داده اند با آنچه از مجموعه مواضع اعلام شده و خط شناخته شده امام راحل(ره) برمي آيد و در دسترس همگان است همخواني ندارد. بديهي است در اين نوشته قصد آن نداريم- خداي نخواسته- جناب رفسنجاني را به «خلاف گويي» از قول امام(ره) متهم كنيم بلكه پاسخ ابهامي را مي جوئيم كه ايشان پديد آورده اند. ابهامي كه شايد پاسخ آن، خطاي آقاي هاشمي در نقل خاطرات خويش باشد كه به اعتقاد نگارنده، چنين است.

و اما در اين باره اشاره به چند نكته ضروري است. نكاتي كه آنچه آقاي هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود نقل كرده اند را نفي مي كند.

1- حضرت امام(ره) در تمامي طول حيات طيبه خويش از آمريكا با عنوان «شيطان بزرگ» ياد مي فرمودند و اصرار داشتند كه «هرچه فرياد داريد بر سر آمريكا بكشيد» و بر اين باور بودند كه «همه گرفتاري هاي مسلمين زير سر آمريكاست» و...
مروري هرچند گذرا بر مواضع، سخنراني ها، پيام ها، نامه ها و دستورات و رهنمودهاي امام راحل(ره) كه تماماً موجود و در دسترس همگان است كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه آن بزرگوار، دشمني و مخالفت با آمريكا را يكي از اصلي ترين محورهاي استراتژيك نظام اسلامي دانسته و بر آن اصرار مي ورزيدند و از سوي ديگر شاهد بودند كه شعار مرگ بر آمريكا، اصلي ترين شعار مردم در تمامي تظاهرات، اجتماعات، نمازهاي جمعه و مخصوصاً در تمامي ديدارهاي مردمي با ايشان بوده است.

بنابراين، چگونه مي توان تصور كرد كه حضرت امام(ره) شعار مرگ بر آمريكا را به مصلحت نمي دانسته اند ولي از اعلام صريح نظر مبارك خويش خودداري ورزيده اند؟ مگر نه اين كه همواره از حضرت امام(ره) به «يك اشاره» بوده است و از مردم به «سردويدن»؟
2- در مقطعي از زمان اين احتمال مطرح شد كه شعار مرگ بر آمريكا مي تواند باعث آزردگي خاطر مردم آمريكا شود و بدبيني آنان نسبت به انقلاب اسلامي را در پي داشته باشد. در همان ايام حضرت امام(ره) به اين شبهه پاسخ داده و طي سخناني در جمع پاسداران مسجد حضرت ابوالفضل(ع)- صحيفه امام جلد11 صفحه 254- فرمودند:
«اين ملتي كه الان دارند فرياد مي زنند مرگ بر آمريكا مقصودشان كارتر- رئيس جمهور وقت آمريكا- است. ملت آمريكا كه به ما كاري نكرده است. ملت آمريكا اگر بفهمد مطلب را، به حسب وجدان انساني اش با ما موافق است.»
3- تعجب نكنيد! حضرت امام(ره) شعار مرگ بر آمريكا را يكي از دستورات رسول خدا(ص) مي دانستند... به اين نكته توجه كنيد؛
برخي از آخوندهاي دربار سعودي اعلام كرده بودند كه سردادن «شعار مرگ بر آمريكا» در مراسم برائت از مشركين غيراسلامي است و با مناسك حج سازگاري ندارد! حضرت امام(ره) با اشاره به آيه 28 سوره توبه خطاب به آنان فرمودند؛

«فرياد برائت از مشركان در مراسم حج يك فرياد سياسي- عبادي است كه رسول الله صلي الله عليه وآله وسلم به آن امر فرمود. حال بايد به آن آخوند مزدور كه فرياد مرگ بر آمريكا و اسرائيل و شوروي را خلاف اسلام مي داند گفت؛ آيا تأسي به رسول خدا(ص) و متابعت از امر خداوند تعالي خلاف مراسم حج است؟ آيا تو و امثال تو آخوند آمريكايي فعل رسول الله(ص) و امر خداوند را تخطئه مي كنيد... و برائت و نفرين نسبت به دشمنان اسلام و محاربان با مسلمانان و ستمگران بر مسلمين را كفر مي دانيد؟».

همانگونه كه به وضوح ديده مي شود، حضرت امام(ره) «شعار مرگ بر آمريكا» را به مفهوم اعلام بيزاري از مشركان و ستمگران تلقي كرده و آن را ضروري مي دانند، بنابراين چگونه مي توان پذيرفت كه آن بزرگوار با حذف اين شعار موافقت فرموده و منتظر فرصت مناسب براي انجام آن بوده اند؟!

4- امام راحل ما(ره) نه فقط بر ضرورت شعار مرگ بر آمريكا تأكيد مي ورزيدند، بلكه نسبت به حركت ها و اقداماتي كه هدف آن حذف اين شعار باشد نيز به شدت نگران بوده و هشدار مي دادند. ايشان طي سخناني در ديدار با خانواده شهداي فاجعه 7تير به يكي از اجتماعات هواداران سازمان منافقين در روز عاشورا كه در آن با كف و سوت از سخنران مراسم استقبال شده بود اشاره كرده و هدف از اين حركت را به فراموشي سپردن شعار مرگ بر آمريكا دانسته بودند؛

«خط اين بود كه اصلاً آمريكا منسي- فراموش- بشود، يك دسته شوروي را طرح مي كردند تا آمريكا منسي بشود، يك دسته الله اكبر را كنار مي گذاشتند، سوت مي زدند و كف مي زدند آن هم روز عاشورا. خط اين بود كه اين قضيه مرگ بر آمريكا منسي بشود» -صحيفه امام(ره)، جلد15صفحه 29-

و دهها و صدها نمونه ديگر از اين دست كه در تمامي آنها حضرت امام(ره) به صراحت از ضرورت شعار مرگ بر آمريكا سخن گفته اند و...
5- حضرت امام(ره) در وصيت نامه سياسي-الهي خويش هم از تأكيد بر ضرورت شعار مرگ بر آمريكا غفلت نفرموده اند و در بخشي از اين وصيت نامه ضمن سفارش به برپايي مراسم سوگواري حضرت سيدالشهداء عليه السلام، خطاب به سخنرانان، نوحه خوانان و مرثيه سرايان تأكيد مي فرمايند كه؛
«لازم است در نوحه ها و اشعار مرثيه و اشعار ثناي ائمه حق عليهم السلام به طور كوبنده، فجايع و ستمگري هاي ستمگران هر عصر و مصر يادآوري شود و در اين عصر كه عصر مظلوميت جهان اسلام به دست آمريكا و شوروي و ساير وابستگان به آنان است جنايات آنان به طور كوبنده يادآوري و لعن و نفرين شود.»

آنچه به اختصار مورد اشاره قرار گرفت و فقط اندكي از بسيارهاست كمترين ترديدي باقي نمي گذارد كه امام راحل(ره)، بر ضرورت شعار مرگ بر آمريكا تأكيد داشته اند، تا آنجا كه در آخرين اثر باقيمانده از خويش، يعني وصيت نامه سياسي-الهي خود نيز بر اهميت و لزوم آن اصرار ورزيده اند.

6- و اما، ضمن احترام به جناب آقاي هاشمي رفسنجاني كه بي ترديد از استوانه هاي انقلاب هستند، يادآوري نكته اي از وصيت نامه سياسي- الهي حضرت امام(ره) درباره آنچه به ايشان نسبت مي دهند، ضروري است. امام راحل(ره) مي فرمايند؛
«... آنچه به من نسبت داده و يا مي شود مورد تصديق نيست، مگر آن كه صداي من يا خط من و امضاي من باشد، با تصديق كارشناسان، يا در سيماي جمهوري اسلامي چيزي گفته باشم.»

با توجه به اين توصيه اكيد حضرت امام(ره) بديهي است آنچه آقاي هاشمي رفسنجاني در خاطرات خود ياد كرده اند قابل پذيرش نيست، چرا كه اولاً؛ با بيانات صريح حضرت امام و مواضع شناخته شده و مستند آن بزرگوار در تناقض آشكار است و ثانياً؛ آقاي هاشمي براي اثبات نظر خود، هيچيك از معيارهاي مورد اشاره در وصيت نامه سياسي-الهي حضرت امام(ره) را ارائه نكرده اند و...

7- و بالاخره بايد به اين نتيجه منطقي رسيد كه جناب هاشمي رفسنجاني در برداشت خود از نظر حضرت امام(ره) دچار خطا شده اند و بي آن كه خود بخواهند يك نظر غيرواقعي را به امام راحل(ره) نسبت داده اند كه اين خطا، با توجه به شرايط اين روزها و نيز با توجه به دريافت روشن و مستند و تعريف شده اي كه مردم از ديدگاههاي حضرت امام(ره) دارند، قبل از آن كه براي ملت زيان آور باشد به شخصيت جناب هاشمي آسيب مي رساند و صدالبته تصحيح آن ضروري است.

 

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۰۸:۴۴ - ۱۳۸۶/۰۵/۲۸
تعجب است كتاب خاطرات (به سوي سرنوشت) آقاي هاشمي خيلي مدت ها پيش از اين منتشر شده است اما آقاي شريعتمداري هم اينك به فكر نقد آن افتاده است . اين نقد بيش از هر چيزي نمايان گر حساسيتي است كه آقاي شريعتمداري و امثال ايشان نسبت به انتخاب آقاي هاشمي به عنوان رئيس مجلس خبرگان دارند. والا چرا بايد مدير مسئول زيرك كيهان اين زمان را براي نوشتن نقد خود براي كتابي كه ماه ها قبل منتشر شده است انتخاب نمايد. اگر قرار باشد نمايندگان ملت در مجلس خبرگان با فضاسازي هاي امثال آقاي شريعتمداري رئيس مجلس و بعدا ...انتخاب كنند كه ... و اگر به گمان آقاي شريعتمداري خبرگان ملت اين خبرگي را دارند كه به نحو احسن وظيفه خود را انجام دهند ديگر از چه مي هراسند. امروز هاشمي ستيزي جزوي از هويت بخشي از افراد در آمده است يعني برخي جز هاشمي ستيزي در پرونده خدمات خود چيز به چشم بخوري ندارند و اين جز ضرر چيزي عايد اين كشور نخواهد كرد. يقين بدانيد اگر امروز بدين راحتي هاشمي تخريب مي شود فردا عده اي تندتر از آقاي شريعتمداري امثال آقايان احمدي نژاد و مصباح به سينه ديوار تخريب خواهند سپرد . فردا نوبت شماست منتظر باشيد كه زود خواهد آمد همان گونه كه فرداي دولت اصلاحات زود رسيد.
: قم - علي . ر
ناشناس
۱۷:۵۸ - ۱۳۸۶/۰۵/۲۷
آقای شریعتمداری بهتره بره ... که توی بحرین به پا کرد رو راست و ریس کنه
ایشون انگار عادت کرده توی همه چیز دخالت کنه
یا علی
محمد از بندر بوشهر
ناشناس
۱۳:۴۳ - ۱۳۸۶/۰۵/۲۷
از مدیریت هوشیار، مطلع و منطقی کیهان بسیار قدردان و خواهان ادامه دقت نظرهای اینچنینی هستیم. ضمنا کاربر محترمی که اولین نظر را وارد کرده اند استحضار دارند که نبخشیدن به معنای قطع رابطه نیست و این مطلب با مقداری تأمل به راحتی قابل دستیابی است.
ناشناس
۱۰:۴۳ - ۱۳۸۶/۰۵/۲۷
جناب آقاي شريعتمداري مي‌بخشيد ولي امام (ره) در مورد حكام عربستان
سعودي نيز پس از فاجعه كشتار حجاج
ايراني، فرمودند «اگر صدام را ببخشيم فهد را نمي‌بخشيم». اما به مقتضيات زمان و جهان ديديم كه روابط با سعودي برقرار شد. حال اين چه استدلالي است كه شما مي‌كنيد؟!
ناشناس
۱۰:۰۲ - ۱۳۸۶/۰۵/۲۷
انتقاد کیهان از آقای رفسنجانی بسیار عالی . مودبانه و رسا بود من هم موافق آقای شریعتمداری هستم
تعداد کاراکترهای مجاز:1200