صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۳۲۹۹۰۴
تاریخ انتشار: ۱۵:۱۷ - ۲۱ فروردين ۱۳۹۳ - 10 April 2014

ماجرای گروگان‌گیری و کارهای بر زمین مانده

هر چند بخش قابل توجهی از بار امنیت کشور بر دوش سربازان است، اما بی شک نظامیان حرفه ای و آموزش دیده کارکرد مناسب‌تری در صحنه های حساس خواهند داشت.
 
عصرایران ؛ محمدتقی جهانبخش* -
حادثه گروگان‌گیری در مرزهای شرقی کشور، واقعیتی تلخ بود که بیش از دو ماه به طول انجامید و علیرغم اینکه در ایام نوروز، ذائقه مردم عزیزمان را تلخ کرد اما پایانی نسبتاً خوشایند داشت که امید می‌رود با زنده بودن گروهبان جمشید دانایی فر این ماجرا ختم به خیر شود.

ماجرا به هفدهم بهمن ماه سال گذشته باز می‌گردد که پنج مرزبان ایرانی در منطقه «جکیگور» استان سیستان و بلوچستان ربوده شدند. دو روز بعد گروهکی موسوم به «جیش‌العدل» با انتشار تصاویر آنان، مسئولیت این اقدام تروریستی را بر عهده گرفت.

  با گذشت چند روزی گروهک مطالباتی مطرح نمود که نشان می‌داد گروهک میل و عجله چندانی برای شهادت مرزبانان ایرانی ندارد. از این‌رو تلاش‌های دیپلماتیک، امنیتی ـ اطلاعاتی و نیز میانجیگری‌های محلی با گروهک جیش‌العدل آغاز شد.

در این میان تحرکات ارزشمندی نیز توسط فعالان سایبری صورت گرفت. حاصل این تلاش‌ها کمپینی بین‌المللی با بیش از یک میلیون امضا برای آزادی مرزبانان ایرانی بود. نامه نگاری وزیر امور خارجه کشورمان با دبیر کل سازمان ملل و تقاضا برای ثبت آن به عنوان سند رسمی این سازمان را نیز می‌توان حرکتی در جهت بین‌المللی کردن موضوع ارزیابی کرد.

در جریان تلاش‌های صورت گرفته از جانب دولت ایران، گروهک مذکور در سوم فروردین ماه جاری طی بیانیه ای خبر از شهادت گروهبان جمشید دانایی فر داد ـ خبری که تاکنون سندی برای اثبات آن ارائه نشده و احتمال می‌رود که این مرزبان ایرانی هنوز زنده بوده و برای چانه زنی گروهک با کشورمان مورد استفاده تروریست‌ها قرار گیرد- و تهدید کرد که در صورت عدم برآورده شدن شروط، روز سیزدهم فروردین یکی دیگر از مرزبانان را به شهادت خواهد رساند.

این خبر منجر به بروز موجی از خشم عمومی شد و تجمعاتی مقابل نمایندگی‌های سیاسی دولت پاکستان با هدف اعمال فشار جهت همکاری برای آزادی مرزبانان ایرانی برگزار شد.
به علاوه رایزنی‌های دولتی و ریش سفیدان محلی و علمای اهل سنت به ویژه مولوی عبدالحمید شدت یافت و موجب شد تا گروهک بپذیرد که تا پایان مذاکرات به مرزبان‌ها آسیبی نرساند.

نهایتاً با پیگیری‌های صورت گرفته، مسئله تا حدود زیادی مرتفع شده است. البته هر چند چهار تن از سربازان از دست گروهک تروریستی موسوم به جیش‌العدل بدون برآورده شدن مطالبات این گروهک رهایی یافته و به آغوش گرم خانواده‌هایشان بازگشته‌اند، اما هنوز سرنوشت گروهبان جمشید دانایی فر در هاله ای از ابهام قرار دارد.

به نظر می‌رسد آنچه از خلال این حوادث شایسته توجه جدی است، عبرت‌های این ماجراست که می‌بایست با دقت نظر و تجزیه و تحلیل صحیح، راه‌گشای آینده و مانعی برای وقوع حوادث مشابه در کشورمان باشد.
نگارنده تلاش کرده است تا در این نوشته اجمالاً به این سؤال پاسخ گوید که چه باید ها و نبایدهایی باید برای جلوگیری از تکرار حوادث مشابه در مرزهای شرقی کشور و به طور خاص مرزهای استان سیستان و بلوچستان مد نظر قرار گیرند؟ به زعم راقم این سطور موارد و محورهای ذیل در این خصوص قابل طرح و بررسی است:

 شناسایی قصورها و تقصیرها ؛ تنبیه مقصران

مرزهای شرقی کشور در طول تاریخ محل تاخت و تاز اقوام بیرونی قرار داشته و محل مناقشه برای حکومت مرکزی بوده است. هر چند گذر زمان و پیشرفت‌های طبیعی بشر به تدریج این معضل را کمرنگ کرده، اما نمی‌توان و نباید منکر تلاش‌های سازمان یافته و هدفمند نیروهای نظامی کشور در کاهش ناامنی و افزایش چشمگیر ضریب امنیت منطقه سیستان و بلوچستان شد.

نیروهای نظامی کشور با تلاش فراوان، از خودگذشتگی و تقدیم شهدای فراوان از جمله شهید بزرگوار سردار شوشتری، توانسته‌اند در سال‌های اخیر ضریب امنیت منطقه شرق و به تبع آن کل کشور را به نحو چشمگیری افزایش دهند که این امر شایسته تقدیر و سپاس است؛ اما وقوع حادثه گروگان‌گیری توسط گروهک تروریستی جیش‌العدل هر چند کوچک و کم دامنه اما تلخ و گزنده است.

 به نظر می‌رسد قصور و تقصیرهایی رخ داده که برای پیشگیری از تکرار مجدد حوادثی از این دست می‌بایست آن‌ها را شناسایی و مورد توجه قرار داد.

  توجه به ظرفیت‌های منطقه ای جهت تأمین امنیت سیستان و بلوچستان

با توجه به بافت مذهبی و قومی استان سیستان و بلوچستان و نقش تأثیرگذار بزرگان اقوام و روحانیون مذهبی، به نظر می‌رسد می‌توان ظرفیت‌های استان را در جهت تأمین امنیت این منطقه به میدان آورد و با کمرنگ کردن دامنه فعالیت‌های نظامی، از این امکان فرهنگی در راستای حفظ امنیت و به تبع آن تأمین منافع ملی به خوبی بهره برد.

در همین حادثه شاهد فعال شدن بزرگان اقوام محلی بودیم که در کنار توصیه های مولوی عبدالحمید، توانستند گروگان‌گیران را مجاب به تحویل مرزبانان به کشور نمایند.
اتکا به این ظرفیت‌ها می‌تواند راه سنگلاخ تأمین امنیت منطقه سیستان و بلوچستان را هموار نموده و هزینه این امر را به لحاظ سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی به نحو چشمگیری کاهش دهد.

حل بنیادین مسائل امنیتی شرق کشور

مسئله امنیت امری چند بعدی و چند متغیری است. از این رو مواجهه تک عاملی با این مقوله نمی‌تواند به خوبی ابعاد مختلف معضل امنیت را شناسایی و آن را مدیریت نماید.
به طریق اولی موضوع امنیت مرزهای شرقی کشور را نمی‌توان به یک عامل ولو با اهمیت تقلیل داد. عواملی مانند عدم کنترل دولت‌های همسایه بر مرزهای غربی خود و مجاور با کشورمان، تحریکات و تحرکات قومی، مذهبی و جدایی‌طلبانه در دو سوی مرز، تلاش گروه های تکفیری جهت ایجاد انشقاق در وحدت مردم سیستان و بلوچستان، ضعف زیرساخت‌های امنیتی استان، ضعف بنیان‌های اقتصادی منطقه، وضع نه چندان مناسب معیشتی مرزنشینان این استان و عواملی از این دست را می‌توان به عنوان مؤلفه های ناامنی استان سیستان و بلوچستان برشمرد.
تلاش برای رفع یا کاهش اثر این عوامل باید در رأس برنامه های دولت در منطقه سیستان و سایر مناطق مرزی قرار گیرد.

 توسعه اقتصادی استان سیستان و بلوچستان

همان‌طور که اشاره شد مردمان ساکن مرزهای شرقی کشور عموماً به دلایل مختلف از جمله وضعیت جغرافیایی و اقلیمی نامناسب وضعیت اقتصادی مطلوبی ندارند. توسعه زیر ساخت‌های اقتصادی استان سیستان و بلوچستان در جهت بهبود وضع معیشتی مردم، اعطای امتیازات ویژه به بخش خصوصی جهت سرمایه گذاری در این استان و نهایتاً تبدیل این منطقه به منطقه ویژه اقتصادی (تجربه ای که در بانه کردستان اتفاق افتاده و نتایج مطلوب امنیتی به ارمغان آورده است) در راستای ارتقاء ضریب امنیت و نیز گره زدن امنیت به منافع اقتصادی مردم منطقه، اقداماتی است که در این حوزه قابل عملیاتی شدن است.

 تغییر رویه سربازگیری و حرکت به سمت تربیت نیروی نظامی حرفه ای

بر اساس فیلم منتشره توسط گروهک گروگان‌گیر - که البته اصالت آن تأیید نشده - متأسفانه شاهد آن هستیم که مرزبانان در زمان حمله تروریست‌ها در وضعیت مناسب دفاعی و نظامی نبوده و غافلگیر شده بودند. حال آنکه نظامیان حرفه ای اهمیت حضور در چنین منطقه ای را به خوبی درک کرده و در مواجهه با شرایط مشابه ، واکنش احتمالاً قابل قبول‌تری نشان می‌دهند.

هر چند بخش قابل توجهی از بار امنیت کشور بر دوش سربازان است، اما بی شک نظامیان حرفه ای و آموزش دیده کارکرد مناسب‌تری در صحنه های حساس خواهند داشت. از این‌رو به نظر می‌رسد تغییر رویکرد نظام وظیفه به طور عام و سربازان شاغل در واحد های مرزبانی به طور خاص در ممانعت از وقوع حوادث مشابه موثر باشد.

 تلاش بین‌المللی جهت مبارزه با افراط گرایی اسلامی


از آنجا که همسایگان شرقی ما از وضعیت امنیتی خوبی در مرزهای غربی خود برخوردار نیستند و حوادث تلخ به وجود آمده در سال‌های گذشته معمولاً ریشه در بیرون از مرزهای کشورمان داشته‌اند، شایسته است تلاش‌های منطقه ای جهت تحکیم امنیت مرزها از جانب سه کشور ایران، پاکستان و افغانستان صورت گیرد و در صورت لزوم با انعقاد قراردادهای نظامی و امنیتی، همکاری‌های مشترکی در جهت مبارزه با تروریسم و افراط گرایی دینی در مرزهای مورد بحث انجام شود.
همچنین می‌توان تلاش‌هایی را از طریق سازمان ملل، سازمان همکاری‌های اسلامی و نیز کشورهای اسلامی منطقه از جمله ترکیه و عربستان در راستای حل معضل افراطی گری دینی در منطقه سازماندهی نمود.

 بروز ناامنی در مرزهای شرقی کشور امری قابل اجتناب و مدیریت است که نیازمند اقدامات جدی پیشگیرانه و کنترلی در سطح داخلی، منطقه ای و بین‌المللی است.
بسیج ظرفیت‌ها و مقدورات موجود بی شک خواهد توانست عمق و دامنه فعالیت‌های تروریستی در این منطقه را مهار یا حداقل کاهش دهد. امید آنکه با اقدامات مدبرانه دولت تدبیر و امید، شاهد کاهش آلام امنیتی منطقه شرق کشور باشیم.


*کارشناس ارشد روابط بین‌الملل

ارسال به تلگرام
تعداد کاراکترهای مجاز:1200