صفحه نخست

عصرايران دو

فیلم

ورزشی

بین الملل

فرهنگ و هنر

علم و دانش

گوناگون

صفحات داخلی

کد خبر ۸۴۰۵۲۸
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۱ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۱ - 20 May 2022
در باغ ادبیات ایران- 1

نثر پارسی/ سیاست‌نامه؛ کِشتند و خوردیم، کاریم و خورند...

اگرچه در انتخاب این متون هم به فرم و قالب توجه شده هم محتوا اما بر خلاف کتاب های درسی قصد اندرز در میان نیست بلکه زیبایی ترجیح دارد.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- علاقۀ مخاطبان به نوشته‌هایی با رنگ و بوی ادبیات شیرین پارسی و لطف شان که ذیل مطلب اخیر دربارۀ خیام نیشابوری به کمال رسید، انگیزه‌ای شد تا هر از گاهی به کتابی رجوع شود و لذت کلمات را به اشتراک بگذاریم.

  البته پیش‌تر نیز درسلسله نوشته‌هایی زیر عنوان «یک جرعه از اقیانوس فرهنگ وادبیات ایران» چنین مرادی در کار بود اما یاد می شد و اینجا سطوری را نقل می‌کنیم با توضیحی اندک.


  با «سیاست‌نامه» خواجه نظام‌الملک شروع می‌کنیم که نویسندۀ آن همچون ابوالفضل بیهقی در عین اشتغال به ادارۀ کشور از نوشتن غافل نبوده آن هم با قلمی بسیار شیوا.


این متون البته جای این دریغ را هم باقی می‌گذارد که ناگهان چه شد که از شکوه قرن چهارم و پنجم به مغاک سکوت و انحطاط در سالیانی بعدتر فروغلتیدیم.

 در متون قرون 4 و 5 هر چه می‌بینی در ستایش خرد و سیاست‌ورزی است؛ گوهری که در گذر زمان رنگ باخت. اگرچه در انتخاب این متون هم به فرم و قالب توجه شده هم محتوا و البته سلیقۀ این نویسنده اما بر خلاف کتاب‌های درسی قصد اندرز در میان نیست بلکه زیبایی ترجیح دارد.


  حکایت «انوشیروان و پیرمردی که جوز می‌کاشت» از فصل سی‌و‌ششم «سیاست نامه» که در روزگار ما با کوشش زنده یاد دکتر جعفر شعار در دست‌رس است، بسیار خواندنی است. معانی واژه های کمتر رایج در دوران ما در پایان می‌آید ولی برخی را در قلاب [کروشه] می‌آورم تا خواندن آسیب نبیند:


   «رسم تخمۀ ساسانیان چنان بوده است که هر که پیش ایشان سخنی گفتی و یا هنری نمودی که ایشان را خوش آمدی، بر زفان [زبان] ایشان برفتی که زه!


   چون بر زفانِ پادشاه برفتی که زه، در وقت، خزینه‌دار هزار دینار بدان کس دادی و ملوک اکاسره در عدل و همت و مروت، زیادت از دیگر پادشاهان بودند خاصه انوشِروان عادل.


 روزی نوشروان برنشسته بود و با خاصگیان به شکار می‌رفت، بر کنار دیهی [دهی] گذر کرد. پیری را دید نود ساله. جوز در زمین می‌نشاند. نوشِروان را عجب آمد. از بهر آن که ده سال و بیست سال بباید تا این درختِ کِشته بررسد. گفت: ای پیر! جوز می کاری؟ گفت: آری، خدایگان. گفت: چندان زنده باشی که از بَرَش بخوری؟ گفت: کِشتند و خوردیم، کاریم و خورند. نوشِروان را خوش آمد و گفت: زه!


دروقت، خزینه‌دار هزار دینار بدین پیر داد. پیر گفت: ای خدایگان، هیچ کس بَرِ این درخت زودتر از بنده نخورد!


   گفت: چگونه؟ پیر گفت: اگر من جوز نکِشتمی و خدایگان از اینجا گذر نکردی و از بنده چنان که پرسید، نپرسیدی و بنده آن جواب ندادی، من این هزار دِرَم از کجا یافتمی؟


نوشِروان گفت: زهازه! پس، خزینه‌دار، دو هزار دینار دیگر بدو داد. از بهر آن که دو بار «زه» بر زفان او رفت.


* اکاسره: جمع کسری (خسرو) لقب پادشاهان ساسانی
*جوز: گردو
تخمه: نسل، سلسله، تبار، نژاد

ارسال به تلگرام
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۱۱
غیر قابل انتشار: ۰
پیمان یوسفی
۱۸:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
دیگران کاشتند
و خودیهاشون خوردند
خودیهاشون نابود و ویران میکنند
تا ویرانه بماند
ناشناس
۱۲:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۱
ممنونیم آقای خدیر عزیز مثل همیشه عالی و بی نقص هستید
ناشناس
۲۰:۲۹ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
زهازه
ناشناس
۱۹:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
سلام خدمت جناب خدیر .با توجه به اینکه قیمت کتاب خیلی گران شده خواهشمندم که این کار را ادامه دهید،من هم حتما دعاگوی شما خواهم بود.
علی
۱۵:۳۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
دراین دغدغه های دوران اخیر که انسان را دردلمردگی فرو برده . واز شنیدن سخنان شیرین و نوای دلنشین ودیدن مناظر زیبا محروم ساخته باید از استاد بزرگوار خدیر سپاسگزار باشیم که این چنین دلشادمان کردند و وعده ادامه انراهم میدهند.خدا قوت استاد وسپاس فراوان.
ناشناس
۱۵:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
باری جمیع مردمیان ازمنه قدیم بدون داشتن ابزارآلات الکترونیک داناوخوش سخن وطناز بودندی وبا خسروان آن گفتندی که هزار دینار درجا ستندی.ایدون با داشتن این همه ابزارو ادوات الکترونیک وبرخط جمله نادان و تهی از اندیشه شده اند.زهازه !
ناشناس
۱۵:۰۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
خیلی زیبا وعبرت آموز بود.
ناشناس
۱۳:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
بیشتر از واژه های پارسی بهره ببرید که خواندن نوشته هایتان را دلچسپ تر می کند به عنوان نمونه دیگر ننویسید کلمه بنویسید واژه
ناشناس
۱۲:۲۸ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
زهازه به عصر ایران به ویژه جناب خدیر برای توجه به ادب و فرهنگ فارسی در این دوران دغدغه های فراوان روزمره و فراموشی داشته های گرانبها...
ناشناس
۱۰:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
مدتیه دارم میکوشم از واژه های پارسی استفاده کنم، گرچه خواه ناخواه از واژه های بیگانه و عربی هم استفاده میشه ولی میخوام بیشتر بکوشم تا پارسی اصیل رو زنده نگه دارم، نام های بچه هامم پارسی هستن
ناشناس
۱۰:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
زهازه
ناشناس
۱۰:۱۲ - ۱۴۰۱/۰۲/۳۰
آنچنان منابع و محیط زیستمان در حال نابودی است که به
آیندگان چیزی نخواهد ماند
تعداد کاراکترهای مجاز:1200