۲۸ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۸ آذر ۱۴۰۴ - ۰۶:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۴۸۱۵۲
تاریخ انتشار: ۰۳:۰۰ - ۱۴-۰۱-۱۴۰۴
کد ۱۰۴۸۱۵۲
انتشار: ۰۳:۰۰ - ۱۴-۰۱-۱۴۰۴

قاب تاریخ| ناگفته‌ای از ماجرای رابطه اشرف با علیشاه مسئول اصطبل دربار

قاب تاریخ| ناگفته‌ای از ماجرای رابطه اشرف با علیشاه مسئول اصطبل دربار
مرد قوی هیکلی به نام علیشاه مسئول اصطبل بود که ضمن نگهداری اسب‌های شاه، فرزندان رضاشاه را هم تعلیم سوارکاری می‌داد. بعدازظهرها اشرف و شمس به اصطبل می‌رفتند تا اسب‌های خود را بردارند و در محوطه وسیع کاخ سوارکاری کنند. 

زهرا مشهدی که از زمان رضا‌شاه سرپرست خدمتکاران زن سعدآباد بود، تعریف می‌کرد: در زمان رضاشاه هیچ یک از فرزندان او جرأت آوردن دوستان دختر و معشوقه‌های خود را به سعدآباد نداشتند و فقط زن جوانی به نام فیروزه بود که رضاشاه شخصاً به عنوان معشوقه محمدرضا انتخاب کرده و گاهی اوقات سر و کله‌اش در کاخ اختصاصی ولیعهد پیدا می‌شد‌ اما اشرف که دختری با روحیه‌ای ستیزه‌جو بود، تنها فرزند رضاشاه بود که به خود جرأت می‌داد‌ در کاخ خود مهمانی بر پا کرده و از جوانان ژیگولی آن زمان تهران پذیرایی کند!‌

قاب تاریخ| ناگفته‌ای از ماجرای رابطه اشرف با علیشاه مسئول اصطبل دربار

اشرف سوابق بدی نزد رضاشاه داشت و یک بار پدرش او را داخل اصطبل کاخ در وضعیت ناپسندی به اتفاق یکی از مربیان سوارکاری غافلگیر کرده بود. مرد قوی هیکلی به نام علیشاه مسئول اصطبل بود که ضمن نگهداری اسب‌های شاه، فرزندان رضاشاه را هم تعلیم سوارکاری می‌داد. بعدازظهرها اشرف و شمس به اصطبل می‌رفتند تا اسب‌های خود را بردارند و در محوطه وسیع کاخ سوارکاری کنند. 

علیشاه سبیل پرپشت و خشنی داشت و رضاشاه او را در سفر خرم‌آباد پیدا کرده و به خاطر مهارتی که در تربیت اسب داشت و قادر به آموزش سوارکاری بود، به تهران آورد. رضا شاه یک روز متوجه می‌شود اشرف وقت زیادی را در اصطبل می‌گذراند و رفت و آمدهایش به اصطبل بیشتر از سایر فرزندانش است، ‌به این عمل اشرف مشکوک می‌شود و کشیک دخترش را می‌دهد و سرانجام اشرف را که در آن موقع دختری 12- 13 ساله بود‌ ‌در وضعیت نامناسبی همراه با علیشاه به دام می‌اندازد...

 آن روز یک ظهر گرم تابستان در اواسط مرداد ماه بود. رضا شاه شخصاً آنقدر با شلاق سیمی به سر‌ و صورت علیشاه ضربه زده بود که دیگر نای نفس کشیدن نداشت. بعد هم دستور داد علیشاه را بردند... . به کجا و چه بلایی سرش آوردند، این را دیگر هیچ کس نمی‌دانست...

برچسب ها: اشرف ، علیشاه
ارسال به دوستان
مغز ما با این «ترفند» از هوش مصنوعی جلو می‌زند چرا لوگو اپل سال‌ها برعکس بود؟ داستانی که احتمالا نمی‌دانستید نقش شکلات تلخ در کُند کردن روند پیری پیروزی بزرگ تراکتور؛ قسم به لحظه شیرین انتقام چرا کامپیوتر خاموش نمی‌شود؟ راهکارهای قطعی حل مشکل خاموش نشدن ویندوز کدام خودرو قابل‌اعتمادتر است؟ میوه ای کوچک با معجزه ای بزرگ برای قلب و اعصاب! رتبه‌بندی کشورهای جهان بر اساس سهم پول نقد در تراکنش‌های روزمره (+ اینفوگرافیک) «اثر آخرین ماه سال»؛ چگونه زمان محدود بهره‌وری را افزایش می‌دهد؟ امیر عابدینی: آقای محمد خاتمی مخالف این بود که دوباره اسم باشگاه ما پرسپولیس شود قصه‌های نان و نمک(74)/ وقتی استرسِ مصاحبه، مهم‌تر از رزومه است مهران مدیری: طنز رضا عطاران چرک است/ کمدی دوست ندارم رویایت را به خاطر برادر احمقت خراب نکن! می‌خندیدند، تحقیر می‌کردند و اخراجم را می‌خواستند؛ شکایت جنجالی کارمند رئال عذرخواهی سرمربی رئال مادرید از این جوان