۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۰:۰۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۴۸۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۴۶ - ۰۵-۱۱-۱۳۸۵
کد ۱۰۴۸۸
انتشار: ۰۷:۴۶ - ۰۵-۱۱-۱۳۸۵

رئیس جمهور و نخبگان

"سرمقاله" کارگزاران

آقای احمدی نژاد پریشب در گفت وگوی تلویزیونی خود به پرسش های متعددی درباره سیاست، اقتصاد و سیاست خارجی پاسخ داد.

چارچوب کلی پاسخ ها این بود که دولت کنونی در همه زمینه ها از دولت های پیشین موفق تر عمل کرده و جهت گیری کارش رفاه عمومی بوده است. یکی از پاسخ های بخش سیاسی این گفت وگو این بود که احمدی نژاد گفت من خودم نخبه هستم و با نخبگان در تماس هستم. آن گونه که از این گفته رئیس جمهور مستفاد می شود تعریف ایشان از نخبگان با تعاریف رایج در جهان تفاوت دارد. تعریف رایج از نخبگان اشاره به قشرهای فکرساز و برنامه ریز دارد. این دو پدیده بسیار فراتر از دانایی های فردی هستند و تنها در قالب جریان های فکری، موسسات فکرساز (think tank)، احزاب سیاسی، سازمان های غیردولتی، دانشگاه ها، انجمن های فرهنگی و هنری، بنیادهای اجتماعی و نظایر اینها تجلی می یابند.

حال آنکه تعریف آقای رئیس جمهور از نخبگان اشاره به اطرافیان درس خوانده و در بهترین شکل دانشگاهیان مرتبط با دولت و خانواده ایشان دارد. شاید همین تفاوت دیدگاه درباره نخبگان باعث شده است که آقای احمدی نژاد در تحلیل گرانی ها به قیمت اجناس در محله خود (نارمک در شهر تهران) و درباره سنجش محبوبیت جهانی خود به کف زدن مردم نیکاراگوا حین سخنرانی ایشان و برای سنجش مقبولیت برنامه های دولت به تجمعات مردم در سفرهای استانی استناد می کنند و باز همین شکل نگاه به پدیده نخبگان است که دولت را بر آن می دارد مدام از احزاب و گروه ها برائت بجوید و خود را خالق محبوبیت درون زاد معرفی کند. این برداشت ابتدایی از مقوله دانشوری و نخبگی باعث شده است که حلقه ارتباط و مشاورت دولت به گروه های کوچک حامیان محدود شود و از درخت تناور جمهوری اسلامی فقط دورترین شاخه های آن به جای پای دولت تبدیل شود و کنده تناور نظام سیاسی و شاخه های تنومند آن از دایره مشورت خارج و به حاشیه رانده شوند.

دست آخر اینکه در عرصه سیاست ورزی، دانایی های نظری تنها وجهی از توانایی های نخبگان است و وجه دیگر - بلکه وجه اساسی آن - آموختگی در کار یا همان تجربه است. وقتی که طبق برداشت محدود از پدیده نخبگی، مدیریت های کلان کشور به درس خواندگان ناکارآزموده سپرده می شود، این عمل مصداق این مطایبه زنده یاد حمید عنایت است که در مقدمه کتاب «سیاست» ارسطو نوشت؛ اگر کسی این کتاب را می خواند تا با آن سیاستمدار شود، خود را به زحمت انداخته و وقت به باد داده است. زیرا سیاست دانی با سیاست ورزی تفاوت دارد. 

 

ارسال به دوستان
وبگردی