۱۵ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۱۵ آذر ۱۴۰۴ - ۱۳:۳۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۱۲۰۶۱۹
تاریخ انتشار: ۰۸:۴۶ - ۱۵-۰۹-۱۴۰۴
کد ۱۱۲۰۶۱۹
انتشار: ۰۸:۴۶ - ۱۵-۰۹-۱۴۰۴

وضعیت این روزهای بیلبوردهای فرهنگی شهرداری تهران، مثل قیمه‌ توی ماست‌ ریختن است

وضعیت این روزهای بیلبوردهای فرهنگی شهرداری تهران، مثل قیمه‌ توی ماست‌ ریختن است
در نمونه اخیر یکی از خواننده‌های مردمی به واسطه بیلبوردهای شهری توأمان هم کنسرتش را تبلیغ کرده و هم موتورسیکلتی را به بیلبورد اضافه کرده تا به این واسطه تبلیغ موتور را هم کرده باشد.

روزنامه هم میهن نوشت: وضعیت این روزهای بیلبوردی‌های شهری مصداق دقیق آن ضرب‌المثل است که می‌گفت «پول بده سر سبیل شاه ناقاره بزن». این اتفاق به خصوص در نیمه شمالی شهر بیشتر به چشم می‌خورد.

در ماه‌های گذشته هرچند وقت یک بار دکتر و مهندس‌های تازه از لپ‌لپ درآمده‌ای می‌دیدیم که روی مبل‌های استیل آنچنانی لم داده‌اند و کنار پرتره‌ای نورپردازی شده جملات قصار را به مخاطب نمایش می‌دهند و مردم شهر را به خرید کتاب‌هایشان ترغیب می‌کردند. از آن طرف عده‌ای هنرمند پیدا شده‌اند که قیمه‌ها را توی ماست‌ها ریخته‌اند.

بیلبوردی که هم کنسرت و هم موتورسیکلت را تبلیغ می کند

در نمونه اخیر یکی از خواننده‌های مردمی به واسطه بیلبوردهای شهری توأمان هم کنسرتش را تبلیغ کرده و هم موتورسیکلتی را به بیلبورد اضافه کرده تا به این واسطه تبلیغ موتور را هم کرده باشد.

واقعیت این است که شاید اگر این دوستان برای رسیدن به هدفشان کمی هوشمندی چاشنی طراحی‌شان می‌کردند اینقدر به مخاطب فشار نمی‌آمد. نکته اساسی اما اینکه تبلیغ کنسرت یک خواننده از جنس تبلیغات فرهنگی است. شهرداری‌ها و شرکت‌های تبلیغاتی اصولاً در برخورد با یک مسئله فرهنگی تسهیلات ویژه‌ای را پیش‌بینی می‌کنند.

چراکه تصور مسئولان شهری و فرهنگی این است که در کار فرهنگی اصولاً خبری از پول نیست و اگر فرهنگ رشد پیدا کند امنیت روانی جامعه بهبود پیدا می‌کند. کاری که این خواننده و طراحان و شرکت‌های تبلیغاتی با این بیلبورد کرده‌اند اما پشت پا زدن به فرهنگ است. اول اینکه باعث می‌شود نگاه بالادستی‌ها به تبلیغات فرهنگی عوض شود. دوم اینکه مخاطب آن بیلبورد دچار سردرگمی شود.

استفاده از یک اتفاق فرهنگی برای تبلیغ یک شرکت موتورسازی

به عکس نگاه کنید آیا مطلقاً هیچ ارتباطی بین عناصر تبلیغی می‌بینید؟ چیزی که بیشتر در این عکس دیده می‌شود استفاده از یک اتفاق فرهنگی برای تبلیغ یک شرکت موتورسازی است. اصلاً حالا که قرار است هر چیزی در این عکس به تبلیغ دربیاید چرا همزمان خواننده محترم یک بستنی یا پفک را هم به تبلیغاتش اضافه نکرد؟

یک لحظه تصور کنید،  آقای... با همین شمایل روی زین موتور می‌نشست و هم زمان یک گاز هم به بستنی می‌زد و با آن یکی دستش هم پفک می‌خورد... قشنگ نبود؟

ظاهراً این روزها هر تبلیغی که به بیلبوردهای شهر راه پیدا می‌کند مجوزی از سوی سازمان زیباسازی شهرداری تهران و وزارت ارشاد دریافت می‌کند.

این نوشته قصد ندارد که کار را برای تبلیغات فرهنگی و اهالی فرهنگ سخت کند و مانع و رادع بیخود سر راه‌شان بگذارد اما یکی بیاید بگوید وقتی کنسرت این خوانندگان در همان ساعت‌های اولیه «سولد اوت» می‌شود چه حاجت به تبلیغات هم‌زمان این‌چنینی؟ 

ارسال به دوستان
ورود کد امنیتی
captcha
۴ کشور اروپایی مسابقات یوروویژن را به دلیل حضور اسرائیل تحریم کردند برج خلیفه امارات در یک نگاه+ اینفوگرافی معاون وزارت اقتصاد: با افزایش شفافیت مالی، قدرت تصمیم‌گیری بیشتر می‌شود مشارکت اسنپ در تامین هزینه دارو برای کودکان دارای معلولیت تورم آمریکا روند صعودی گرفت آغاز ساخت پهپاد ایرانی مخصوص بارورسازی ابرها اعتراض خانواده شهید «حمید تقوی‌فر» به مستند «ابومریم» برنامه ثریا ؛ پرهیز از تحریف و تقدیس نادرست صادرات ویتنام به آمریکا رکورد زد افشای پشت پرده ممنوعیت پخش زنده قرعه کشی جام جهانی توسط پلتفرم‌ها: ترس از ترامپ حراج سکه هر هفته ادامه دارد آخرین وضعیت رضا عطاران در بیمارستان استراتژی سوئیسی‌ها برای عبور از تعرفه‌های سنگین آمریکا معامله قرن؛ نتفلیکس مالک وارنر برادرز می‌شود روزی که محمد علی فردین غیرتی شد و به صورت زنی سیلی زد و او را به زمین کوبید/ ماجرای رستوران بورسالینو بدهی میلیاردی فلایتیو و سرگردانی مسافران