۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۷:۴۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۰۲۳۱۰
تاریخ انتشار: ۱۹:۳۶ - ۰۲-۱۲-۱۳۹۰
کد ۲۰۲۳۱۰
انتشار: ۱۹:۳۶ - ۰۲-۱۲-۱۳۹۰

اندیشه های راهبردی رهبری در موضوع زنان و خانواده

متن سخنرانی دکتر طیبه صفایی رییس فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی در همایش زن و خانواده در جهان مدرن
 

یکی از موضوعاتی که در طول تاریخ در معرض آرا و تفسیرهای گوناکون قرار گرفته و همواره دچار افراط و تفریط شده است ، شخصیت و جایگاه فردی و خانوادگی و اجتماعی زن است . امروزه کج اندیشی ها و عدم تعادل در این باب در جوامع مختلف فراوان به چشم می خورد . در این میان تنها چشمه زلال ، مکتب انبیاء و اوصیای الهی است که به دور از هرگونه افراط و تفریط و با تکیه بر وحی و استمداد از خالق هستی ، به ترسیم جایگاه حقیقی زنان ، متناسب با آفرینش آنان پرداخته شده است .

با بروز انقلاب اسلامی و شعار بازگشت به اسلام ناب محمدی (ص) از سوی امام خمینی (ره) احیای شخصیت زن مسلمان  در بعد نظری و عملی جلوه ای دیگر یافت . ملت ایران امروز به برکت انقلاب اسلامی قادر گشته است که نظرگاه جدیدی در باب زن و ارزش های او ارایه کند و طراز نوینی از زن برجسته و والا بیافریند . این ، توفیقی بزرگ و حرکتی ماندگار و قابل تقلید است . علی رغم هیاهوی امتناع و مقاومت از سوی محافل و مطبوعات غرب ، نشانه های تاثیر و نفوذ این حرکت را در دنیا می توان مشاهده کرد .

این مقاله به نکات و محورهای راهبردی و اساسی رهنمودها و دیدگاه های رهبر انقلاب اسلامی در موضوع زن و خانواده پرداخته است .از نظر ایشان ، نقش زن در انقلاب چه در پیدایش و چه در استمرار آن و نیز جایگاه اودر تکامل جامعه اسلامی و بلوغ اسلامی و انقلابی آن ، بسی جایگاه رفیعی است و امروزه رهنمودهای حضرت امام (ره) و مقام معظم رهبری به عنوان یک چشم انداز روشن و نقشه راه زنان در طی مسیر رشد و کمال محسوب می گردد.

رهبرانقلاب در خصوص سیمای زن در غرب می فرمایند : دنياى غرب ٬ زن را به ابتذال كشاند. تا شصت ٬هفتاد سال قبل از اين ٬ در تمام اروپا و كشورهاى غربى ٬ زن فقط در سيطره ى مرد ان يا مرد خود و يا يك مرد ديگر مثل صاحب كارخانه و مزرعه - مى توانست باشد و هيچ حقى از حقوق اصلى يك انسان در يك جامعه ى متمدن را نداشت. حق راى و حق مالكيت و حق معامله نداشت. بعد آمدند زن را به ميدان كار و زندگى و فعاليت اجتماعى كشاندند؛ اما در همان حال ٬ تمام وسايل را براى لغزش زن فراهم كردند و او را در متن جامعه ٬ رها و بى پناه گذاشتند.

سرمايه داران بزرگ ٬ سياستمداران خبيث و پليد و گردانندگان دستگاههاى مخفى ٬ فكر كردند كه می توانند  براى كارهاى سياسى و اقتصادى ٬ از اين وضعيت بهتر استفاده كنند و زن را به ابتذال بكشانند. بله ٬ در آن جاها ٬ علم و سياست هم هست و زنها در ميدان علم و سياست هم جلو مى روند؛ اما به چه قيمتى؟ همين حالا هم توده وعامه ى زنها - در كشورهاى اروپايى و امريكايى كه از تمدن غربى حظ زيادى دارند ٬ در وضعيت سخت و بى رحمانه يى زندگى مى كنند و ستم همسران وستم كارى كه بر آنان تحميل مى شود و كارهاى سخت و سنگينى كه بر دوش آنان مى گذارند ٬ تحمل مى كنند. با اين كار ٬ وانمود مى كنند كه زن را وارد ميدان اجتماع كرده اند؛ در حالى كه فرصت انديشيدن و فكر كردن و تصميم گرفتن هم براى آنان وجود ندارد.

الگوى غربى امروز اروپايى ٬ برخاسته و زاييده از الگوى باستانى رومى و يونانى آن هاست. آن روز هم اين طور بود كه زن وسيله اى براى تكيف و التذاذ مرد بود و همه چيز تحت الشعاع اين بود ٬ امروز هم اين را مى خواهند؛ حرف اصلى غربى ها اين است.

ایشان تاکید دارند که : اين، يكى از آن ميدانهايى است كه ما در مقابل دنياى استكبارى مدعى هستيم. و بارها به گويندگان و مبلغين قضيه زن  اعلام کرده اند که اين ما نيستيم كه بايد از موضع خودمان دفاع  كنيم؛ اين فرهنگ منحط غرب است كه بايد از خودش دفاع كند. آنچه را كه ما براى زن عرضه مى كنيم ٬ چيزى است كه هيچ انسان انديشمند با انصافى نمى تواند منكر شود كه ما زن را به عفت ٬ به عصمت ٬ به حجاب ٬ به عدم اختلاط و آميزش بى حد و مرز ميان زن و مرد ٬ به حفظ كرامت انسانی و ... دعوت مى كنيم. اين بد است؟اين كرامت زن است. آنهايى كه زن را تشويق مى كنند كه خود را به گونه اى آرايش دهد كه مردان غرايز شهوانى خودشان را ارضا كنند ٬ بايد از خودشان دفاع كنند كه چرا زن را تا اين حد پايين مى آورند و تذليل مى كنند؟  آنها بايد جواب بدهند.

آنچه كه غربيها به آن دامن زدند و تمدن غربى پايه گذار خشت كج و بناى كجش بود ٬ بى بندوبارى و ابتذال زنانه است. زن را به ابتذال كشانده اند و داخل خانواده او را هم اصلاح نكرده اند. مكرر در مطبوعات امريكايى و اروپايى ٬ ميزان بالاى زن آزاريها و شكنجه ها و بى مهريها منتشر شده است. فرهنگ غربى در مورد زن و بى بندوبارى و به ابتذال كشاندن زنان ٬ موجب شده است كه بنيان خانواده ٬ سست و متزلزل گردد و خيانت زن و مرد به يكديگر ٬ در داخل خانواده چندان مهم شمرده نشود. اين گناه نيست؟ اين خيانت به جنس زن نيست؟ با اين فرهنگ ٬ از همه دنيا هم طلبكارند؛ در حالى كه بايد بدهكار باشند! فرهنگ غربى در مورد زنان بايد در موضع مدافع قرار گيرد؛ بايد از خودش دفاع كند؛ بايد توضيح بدهد؛ امروزه یکی از بلاهایی که گریبان کشورهای غربی را به شدت گرفته است و آنها را به وضعیت نامطلوب شدیدی دچار کرده ، مساله خانواده است . و شعارها و بافته های ذهنی غربی ها در مورد زن ،هیچ نتوانسته جلوی ظلمی را که در خانواده و بیرون از خانواده در طول تاریخ به زنها  می شود ، بگیرد . و ما از دنیای غرب به دلیل تحقیر زن در طول دوره های گذشته تا امروز طلبکاریم .

رهبری به دو نقطه اساسی جوامع در خصوص  بحران مسئله زن  در دنیا اشاره می کنند و تاکید دارند که باید فکری کرد و طرحی نو در انداخت . نقطه ی اول عبارت است : از نگاه غلط و بد فهمیدن جایگاه زن در جامعه است که از غرب شروع شده و خیلی هم قدیمی و ریشه دار نیست . و به جوامع دیگر هم سرریز شده است .

نقطه دوم که اساس مشکل است ، بد فهمیدن مسئله خانواده و بد عمل کردن در رفتارهای داخل خانواده است . این دو مشکل است که بحران مسئله زن را در دنیا به وجود آورده است .

امروزه مسئله بحران آب و هوا ، بحران آب ، انرژی ، گرم شدن زمین و ... به عنوان مسائل اساسی بشریت مطرح می شود . اما هیچ کدام از اینها مسائل اصلی بشریت نیست . بلکه مشکلات اصلی بشریت ، برمی گردد به مسائلی که ارتباط پیدا می کند با : معنویت انسان ، اخلاق انسان ، رفتار اجتماعی انسان ها با یکدیگر که یکی از آنها مسئله زن و مرد ، جایگاه زن  ، مسئله زن و شان زن در جامعه است که این حقیقتا یک بحران است که به  دلیل مغایرت با راهبردهای برخی کشورها ، به عمد مطرح نمی شود و در سندهای مطرح شده نیز جزء محورهای نگران شده عنوان نمی شود (مانند سند پکن ).

    در راستای ترویج فرهنگ غرب و دیدگاه های متاثر از آن و ارایه تحلیلی مختصر از اوضاع قبل از انقلاب رهبری وضعیت زنان را چنین ترسیم می کنند :  زن  در جامعه ى خود باخته ى نظام پليد پادشاهى ٬ حقيقتا و از همه ى جوانب مظلوم بود. اگر زن مى خواست وارد مقوله ى علم بشود ٬ بايد قيد دين و تقوا و عفاف را مى زد. مگر يك خانم مسلمان ٬ در دانشگاهها و محيطهاى آموزشى و مراكز علمى و فرهنگى مى توانست به آسانى حجاب و متانت و وقار خود را حفظ كند؟  كارى كرده بودند كه کسب علم براى زنها غالبا ممكن نمى شد. رفتن زنان به وادى علم ميسر نمى شد؛مگر با برداشتن حجاب و منصرف شدن از تقوا و وقار اسلامى در ميدان سياست و در زمينه ى فعاليتهاى اجتماعى هم همين طوربود.

اگر زنى مى خواست منصبى از مناصب اجتماعى و سياسى را در ايران دوران پادشاهى دارا باشد ٬ بايد قيد حجاب و عفاف و وقار و متانت زن اسلامى را مى زد  و دايما با فشارهاى روزافزون از سوى محيط اجتماعى روبه رو بود. جامعه ى ما ٬ اين گونه بود.

اسلام و انقلاب و امام آمد و در اين كشور ٬ زن را در مركز فعاليتهاى سياسى قرار دادند و پرچم انقلاب را به دست زنان سپرد؛ در حالى كه زن در همان حال توانست حجاب و وقار ومتانت اسلامى و عفاف و دين و تقواى خود را حفظ كند. كسى حقى از اين بزرگتر بر گردن زن ايرانى و مسلمان ندارد.

به بركت انقلاب ٬ زن ايرانى در راه بسيار خوبى افتاد. امروز ٬ زن ايرانى مى تواند در ميدان علم وارد بشود و مدارج علمى را طى كند؛ در حالى كه دين و عفاف و تقوا و وقار و متانت وشخصيت و حرمت زن مسلمان را هم حفظ كرده باشد.  همچنين زن مى تواند در ميدان علوم وآگاهيهاى دينى وارد بشود؛ بدون اين كه هيچ مانعى بر سر راهش باشد.

امروز ٬ زن در كشور ما مى تواند در ميدان سياست و فعاليتهاى سياسى و اجتماعى و جهادى و كمك به مردم و انقلاب و حضور در ميدانهاى گوناگون ٬ شخصيت خودش را با حفظ متانت و وقار وحجاب اسلامى نشان بدهد.

مقام معظم رهبری در بحث شخصیت و منزلت الگوی زن مسلمان مطرح می کنند که : اسلام حضرت فاطمه زهرا (س) را به عنوان نمونه و اسوه ی زن معرفی می کند. آن زندگی ظاهری و جهاد و مبارزه و دانش و سخنوری و فداکاری و شوهرداری و همسری و مهاجرت و حضور در همه میدان های سیاسی و نظامی و انقلابی و برجستگی ای همه جانبه او که مردهای بزرگ را در مقابلش به خضوع وادار می کند و در مقام معنوی و عبادت نیزهمپایه و همسنگ پیامبراست . زنان کشور ما ، با آشنایی با زندکی حضرت زهرا(س) راهی را در مقابل خود ترسیم کرده اند و در آن مسیر پیش می روند و زنان مبارز و انقلابی و برجسته و سیاسی عالم نیز می توانند از زندگی کوتاه و پرمغزآن حضرت در ابعاد سیاسی و اجتماعی و جهادی درس بگیرند .

رهبر ایران تاکید دارد که : الگو را نباید برای ما معرفی کنند و بگویند که این الگوی شماست . این چنین الگویی قراردادی و تحمیلی است . الگو را باید خودمان پیدا کنیم . برای یافتن الگو یک خصوصیات اصلی در شخصیت هر انسانی هست ، آنها را باید مشخص کرد و الگو را در آنها باید جستجو نمود .

زن اسلامى ٬ زنى است كه راه را درست مى رود؛ هدف را درست تشخيص مى دهد و در اين راه حاضر به فداكارى است. و چنين زنى عظمت مى آفريند؛ همچنان كه زنان ايران عظمت آفريدند .
ایشان در تبیین نظر اسلام در مورد زندگى انسان و شان زنان ٬  سه عرصه مهم را عنوان می کنند و تاکید دارند که آن كسى كه بيشتر بايد در اين مورد فعال باشد ٬ خود زنان جامعه هستند.  و معتقدند كه اگر در بخشى از جامعه ى اسلامی ، چه در ايران و چه در بعضى از كشورهاى ديگر نسبت به زن مسلمان ٬ كوتاهيهايى صورت مى گيرد ٬ قدرى تقصير مردان و قدرى هم تقصير خود بانوان است؛ چون آن كسى كه بايد شان اسلامى زن را بشناسد و از آن دفاع كند ٬ در درجه ى اول خود بانوان هستند. بايد بدانند كه خدا و قرآن و اسلام ٬ درباره ى آنها چه قضاوتى دارد ٬ از آنها چه مى خواهد ٬مسووليت آنها را چه چيزى معين مى كند و از آنچه كه اسلام فرموده و خواسته ٬ دفاع كنند و بخواهند. اگر نخواهند ٬ كسانى كه به هيچ ارزشى پايبند نيستند ٬ به خود اجازه خواهند داد كه به زن ستم كنند .

 عرصه ى اول:   که عرصه ى رشد معنوى و تعالى روحى و نفسانى انسان  است ، ميان زن و مرد فرقى نيست؛ زن مثل مرد ٬ مرد هم مثل زن هر دو مى توانند مدارج عالى معنويت و قرب به خدا را طى كنند و ميان زن و مرد هيچ تفاوتى نيست.

عرصه ى دوم :  عرصه ى فعاليتهاى اجتماعى است؛ اعم از فعاليت اقتصادى ٬ فعاليت سياسى ٬ فعاليت اجتماعى به معناى خاص ٬ فعاليت علمى ٬ درس خواندن ٬ درس گفتن ٬ تلاش كردن در راه خدا ٬ مجاهدت كردن و همه ى ميدانهاى زندگى در صحن جامعه. در اين جا هم ميان مرد و زن در اجازه ى فعاليتهاى متنوع در همه ى ميدانها ٬ هيچ تفاوتى از نظر اسلام نيست. از نظر اسلام ٬ در همه ى اين فعاليتهاى مربوط به جامعه ى بشرى و فعاليتهاى زندگى ٬ زن و مرد دارای اجازه ى مشترك و همسان هستند. البته بعضى از كارها هست كه باب زنان نيست؛ چون با تركيب جسمانى آنها تطبيق نمى كند. بعضى از كارها هم هست كه باب مردان نيست؛ چون با وضع اخلاقى و جسمى آنها تطبيق نمى كند. اين موضوع ربطى به اين ندارد كه زن مى تواند در ميدان فعاليتهاى اجتماعى باشد يا نه. تقسيم كار ٬ بر حسب امكانات و شوق و زمينه هاى اقتضاى اين كار است.

یعنى اگر در نظامى ارزشهاى معنوى حاكم نباشد ٬ خدا در دلها نباشد ٬ مرد با تكيه بر قدرت جسمانى ٬ راه خود را براى ظلم و تعدى به زن باز مى بيند. چيزى كه مانع است ٬ دو چيز است: يكى ملاحظه خدا و قانون و ايمان و امثال اينها ٬ و يكى هم خود زن كه حقوق انسانى و الهى خود را درست بشناسد. در اين مورد ٬ اسلام يك حد ميانه و بدون افراط و تفريط را ارائه مى دهد.
عرصه سوم:  كه آن هم بسيار مهم است - بخش خانواده است. در اين بخش ٬ نقش زن در خانواده  مطرح مى شود . يعنى زن بعنوان يك همسر يا يك مادر. اين جا واقعا احكام اسلام به قدرى درخشان و افتخارآميز است كه انسان وقتى احكام اسلام را مشاهده مى كند ٬ احساس اعتزاز مى نمايد.

زن به عنوان يك زوجه و يك همسر ٬ در مراحل مختلف مورد توجه و عنايت ويژه ى اسلامى قرار دارد. در درجه ى اول ٬ مساله ى انتخاب همسر است. به نظر اسلام ٬ زن در انتخاب همسر آزاد است و هيچ كس نمى تواند در مورد انتخاب همسر ٬ بر هيچ زنى چيزى را تحميل كند.

البته در جامعه ى اسلامى ٬ در طول زمان ٬ عادات جاهلى و غلط بوده است؛ الان هم در بعضى از كشورها هست اين ٬  اسلام ٬ چنين اجازه اى را به هيچ كس نمى دهد. آنچه را كه مسلمانان جاهل انجام مى دهند ٬ كسى نبايد به حساب اسلام بگذارد اينها عادات جاهلى است. مسلمانان جاهل ٬ با تكيه بر آداب و عادات جاهليت ٬ كارهايى انجام مى دهند كه ربطى به اسلام و احكام نورانى آن ندارد.

 احكام اسلام در انتخاب همسر ٬ از اول تشكيل خانواده ٬ در جهت كمك به زنان است. چون بعضى از مردان ٬ نسبت به زنان زورگويى و ظلم و تعدى مى دارند  ٬ اسلام در مقابل اين ظلم و تعدى ايستاده است. وقتى كه عائله تشكيل مى شود ٬ در داخل عائله ٬ از نظر اسلام ٬ زن و شوهر دو شريك زندگى هستند و بايد نسبت به يكديگر با محبت رفتاركنند. مرد حق ندارد به زن زور بگويد؛ زن هم حق ندارد به مرد زور بگويد. احكام و مقررات اسلامى ٬ در مورد ارتباطات زن و مرد در داخل عائله و خانواده ٬ بسيار دقيق و ظريف است.خداى متعال ٬ با توجه به طبيعت زن و مرد ٬ با توجه به مصالح جامعه ى اسلامى ٬ با توجه به مصالح زن و مرد ٬ اين احكام را معين كرده است.

در واقع ٬ خانواده را هم زن به وجود مى آورد و اداره مى كند؛  آن عنصر اصلى تشكيل خانواده ٬ زن است ٬ نه مرد. بدون مرد ٬ ممكن است خانواده اى باشد. يعنى اگر فرض كنيم در خانواده اى ٬ مرد خانواده حضور نداشته باشد ٬ يا از دنيا رفته باشد ٬ زن خانواده اگر عاقل و با تدبير و خانه دار باشد ٬ خانواده را حفظ مى كند؛ اما اگر زن از خانواده اى گرفته شد ٬مرد نمى تواند خانواده را حفظ كند. بنابراين ٬ خانواده را زن حفظ مى كند.

علت اين كه اسلام اين قدر به نقش زن در داخل خانواده اهميت مى دهد ٬ همين است كه زن اگر به خانواده پايبند شد ٬ علاقه نشان داد ٬ به تربيت فرزند اهميت داد ٬ به بچه هاى خود رسيد ٬ آنها را شير داد ٬ آنها را در آغوش خود بزرگ كرد ٬ براى آنها آذوقه هاى فرهنگى - قصص ٬ احكام ٬ حكايتهاى قرآنى ٬ ماجراهاى آموزنده - فراهم كرد و در هر فرصتى به فرزندان خود مثل غذاى جسمانى چشانيد ٬ نسلها در آن جامعه ٬ بالنده و رشيد خواهند شد. اين ٬ هنر زن است و منافاتى هم با درس خواندن و درس گفتن و كار كردن و ورود در سياست و امثال اينها ندارد.

اسلام در مقابل جاهليتى كه به زن ظلم مى كرد ٬ ايستادگى كرد؛ هم در ميدان معنويت و فكر و ارزشهاى انسانى ٬ هم در ميدان حضور سياسى و هم از همه بالاتر در عرصه خانواده. زن و مرد ٬ ناگزير اجتماع كوچكى به نام خانواده دارند كه اگر در جامعه اى ارزشگذارى درست صورت نگيرد ٬ اولين نقطه اى كه به زن ستم مى شود ٬ داخل خانواده است. در هر سه عرصه ٬ اسلام ارزشگذارى كرده است.

در داخل خانواده هم ٬ از نظر اسلام مرد موظف است كه زن را مانند گلى مراقبت كند. «المراه ريحانه  » زن مانند گلى است كه بايد او را مراقبت كرد. و با اين چشم بايد به اين موجود داراى لطافتهاى روحى و جسمى نگاه كرد. اين نظر اسلام است.

هويت اسلامى اين است كه زن در عين اين كه هويت و خصوصيت زنانه خود را حفظ مى كند - كه طبيعت و فطرت است و براى هر جنسى خصوصيات آن جنس ارزش است - يعنى آن احساسات رقيق را ٬ عواطف جوشان را ٬ آن مهر و محبت را ٬ آن رقت را ٬ آن صفا و درخشندگى زنانه را براى خود حفظ مى كند ٬ درعين حال ٬ هم بايد در ميدان ارزشهاى معنوى - مثل علم ٬ مثل عبادت ٬ مثل تقرب به خدا ٬ مثل معرفت الهى و سير واديهاى عرفان - پيشروى كند ٬ هم در عرصه مسائل اجتماعى و سياسى و ايستادگى و صبر و مقاومت و حضور سياسى و واست سياسى و درك و هوش سياسى ٬ شناخت كشور خود ٬ شناخت آينده خود ٬ شناخت هدفهاى ملى و بزرگ و اهداف اسلامى مربوط به كشورهاى اسلامى و ملتهاى اسلامى ٬ شناخت توطئه هاى دشمن ٬ شناخت دشمن ٬ شناخت روشهاى دشمن بايد روزبه روز پيشرفت كند و هم در زمينه ايجاد عدل و انصاف و محيط آرامش و سكونت در داخل خانواده بايد پيشرفت داشته بشد. اگر قوانينى لازم است ٬ اگر تصحيح و اصلاحى در مسائلى كه به اين جا منتهى مى شود ٬ لازم است ٬ زنان ٬ زنان باسواد ٬ زنان آگاه ٬ زنان بامعرفت ٬ در همه اين ميدانها بايستى پيشروى كنند؛ الگوى زن را نشان بدهند؛ بگويند زن مسلمان زنى است كه هم دين خود را ٬ حجاب خود را ٬ زنانگى خود را ٬ ظرافتها و رقتها و لطافتهاى خود را حفظ مى كند؛ هم از حق خود دفاع مى كند؛ هم در ميدان معنويت و علم و تحقيق و تقرب به خدا پيشروى مى كند و شخصيتهاى برجسته اى را نشان مى دهد و هم در ميدان سياسى حضوردارد. اين مى شود الگويى براى زنان .

رهبری براین امر تاکید دارند که : عمده ى كار را خود بانوان بايد انجام بدهند.  باید با فكر كردن ٬ انديشه ورزى  ٬ مطالعه  ٬ معضلات را در مقام نظر و انديشه حل كنند و در مقام عمل راهكار اجرائى ارائه دهند .

تحقق عملی رهنمودهای فوق و اجرایی نمودن سیاست های حوزه زنان و خانواده و تصویب  مواد موثر جهت رفع چالشها و مشکلات این حوزه و ارتقائ جایگاه زنان و خانواده در کشور ، محور قانونگذاری ها و اجرا در دولت و مجلس قرار می گیرد . که برای نمونه به ماده 230 و 227 برنامه پنجم توسعه (1390) می توان اشاره نمود که با هدف تقویت نهاد خانواده و جایگاه زنان در عرصه های اجتماعی و استیفاء حقوق شرعی و قانونی بانوان در همه زمینه ها ، دولت موظف به تدوین برنامه جامع توسعه امور زنان و تدوین سند ملی امنیت بانوان و کودکان در روابط اجتماعی گردیده است و تصویب قانون حقوق ومسئولیت زنان در مجلس که به حقوق فردی ، خانوادگی و اجتماعی زنان و دختران پرداخته است .

در پایان ضمن تشکر و قدردانی از برگزارکنندگان این کنفرانس  که فضای بحث و نقد جدی پیرامون مباحث اساسی زن و خانواده فراهم نمودند ،امیدواریم بتوانیم روشهای درست برای تعالی زن و خانواده را در سطح بین المللی تبیین نموده وتداوم عملی آنها را تضمین نماییم.

دکتر طیبه صفایی، نماینده تهران ، ری ، اسلامشهر و شمیرانات
رئیس فراکسیون زنان مجلس
عضو کمسیون آموزش و تحقیقات
عضو هیات علمی دانشگاه


ارسال به دوستان
وبگردی