(با آهنگ پارسال یه روز دسته جمعی رفته بودیم زیارت خوانده شود)
یه سال یه روز مثل همه رفته بودم ته صف
اون آخرا یه آدم پرچونه و مزخرف
برای کاندیدای خود حرفای گنده می زد
خط خطی شد ذهن من از اون دهن پر از کف
دلم می گفت بهش بگو
دوست دارم به گفت و گو
هرچی می خواد بشه بشه
هرچی می خواد بگه بگه (2بار)
مشتی زدم توو کله ش
جر دادم اون مجله ش
تا دادشو شنیدم
لپّاشو هم کشیدم (!)
گفتم :"به اون کتابهایی که خوندم
قسم به اون طنزایی که پروندم (2بار)
با اینکه آرومم و سر به زیرم
نمی تونم که حالتو نگیرم "
مشتی زدم توو کله ش
جر دادم اون مجله ش
افتادنش را دیدم
از توی صف دویدم ...
منبع:
وبلاگ دریغخند پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر