۱۳ خرداد ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ - ۲۳:۱۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۲۷۰۹۰
تاریخ انتشار: ۱۴:۵۵ - ۲۱-۰۵-۱۳۹۱
کد ۲۲۷۰۹۰
انتشار: ۱۴:۵۵ - ۲۱-۰۵-۱۳۹۱

از سرنوشت چین و کوبا درس بگیریم: پاداش قهرمانان ایران 500 تا 800 میلیون تومان

آیا حق سوریان، سلیمی، نوروزی، رضایی و دیگر قهرمانان ایران در المپیک لندن که چهارسال به شدیدترین شکل ممکن تمرین کرده و زجر کشیدند تا در بزرگ ترین آوردگاه جهانی برای ملت مان افتخارآفرین باشند، دریافت پاداشی به اندازه حقوق یک فصل (هفت ماه) یک بازیکن معمولی لیگ فوتبال نیست؟!

روزهای پایانی بازیهای المپیک همزمان با درخشش قهرمانان کشتی، وزنه برداری و همچنین تکواندو و البته دوومیدانی، در حالی سپری شده و به اختتامیه المپیک همزمان با درخشش خیره کننده ورزش ایران در بزرگ ترین رویداد ورزشی میان ملل جهان نزدیک می شویم که هنوز مسئولان ورزش گام جدی در جهت توجه ویژه به قهرمانانی که درخشش شان مایه مباهات بوده و رسانه های جهان را نیز به شگفتی واداشته، برنداشته اند و هنوز از پاداش هایی سخن به میان می آید که حتی نمی تواند این سربازان ایران زمین را صاحب یک واحد آپارتمان در مناطق مرکزی پایتخت نماید، چه رسد به آن که آتیه شان را به شکل جدی تامین نماید و در عمل علی رغم این درخشش ها، این پیام های تبریک است که علی الظاهر قرار است شکم ورزشکاران را پس از بازیهای لندن سیر نگه دارد!

به گزارش بازتاب؛ بازیهای المپیک میدانگاه رقابت شایسته ترین شایسته های 204 ملت ساکن کره خاکی، بزرگ ترین رویداد ورزشی، اقتصادی و فرهنگی است که هر چهار سال یک بار محلی برای سنجش "ترین" هاست. در تاریخ ورزش ایران یا سطح این رقابت ها بالاتر رفته یا سطح ورزش ایران پایین تر اما هر اتفاقی رخ داده، نشان های ایران در این رویداد همواره انگشت شمار بوده و برق طلاها نیز کم و کمتر به چشم آمده، هر چند در این رویداد که لحظه ها سرنوشت سازند گاه گاهی متفاوت ظاهر شده ایم، اما در عمل غالباً از یک سطح مشخص پیش تر نرفته ایم و ورزش ایران همواره حد و اندازه اش در مواجهه با قطب های ورزش جهان که در هفتاد سال اخیر جابجا شده اند، تغییر محسوسی نکرده و بهترین متر و معیار درجا زدن، همین بازیها است.

حال با گذشت این همه سال و سپری کردن روزهای تلخی همچون ایام المپیک پکن که بیم آن می رفت در این المپیک نیز شاهدش باشیم، ناامید از هر شگفتی ای و ناامیدتر از مدال آوری در رشته هایی جز آنچه مسبوق به سابقه بوده، خیره به تشک کشتی، تخته وزنه برداری و شیاپ چانگ تکواندو المپیک لندن شدیم تا شاید بار دیگر همچون ادوار پیشین با درخشش قهرمانان این رشته ها در جدول مدال ها از انتها به اواسط صعود کنیم و حفظ آبرویی باشد برای ورزشی که هشت سال اخیر محل تاخت و تاز مدیران غیرورزشی بوده، کما اینکه پیش از این هشت سال نیز بوده و احتمالاً پس از این هشت سال نیز همچنان محل سهم خواهی سیاسیون خواهد بود! سیاسیونی که منزلت مفاهیمی چون المپیک به عنوان بزرگ ترین صحنه تئاتر بشریت که چهار میلیارد تن به تماشایش نشسته را نمی دانند و در نیافته اند که این رویداد، بزرگ ترین میدانگاه رویارویی قدرت ها در دوران صلح است.

در این وضعیت بار مدال آوری بر روی دوش مردانی از کشورمان قرار گرفت که اگر بدرخشند و نتیجه چهار سال جنگیدن و تلاش مرگ آورشان را با دریافت مدال المپیک بگیرند، به اندازه یک ماه حقوق یک فوتبالیست لیگ برتر فوتبال نیز مورد توجه قرار نخواهند گرفت اما آنها بی توجه به این مسائل جنگیدند و روزهای شادی را در ایام ماه مبارک رمضان برای ملت ایران رقم زدند و غرور و سربلندی را به هر ایرانی هدیه کردند. از ثانیه ها برای رسیدن به افتخار نگذشتند و در نهایت 4 مرتبه سرود ایران را در سالن اکسل لندن به نواختن درآوردند و 9 بار نیز پرچم ایران را تا بدین جای کار به اوج رساندند و این برای کشورمان که این روزها به شدت تحت فشار تبلیغاتی است، یک توفیق بزرگ برای دیدن بود، هرچند برخی شبکه های عرب زبان در رفتاری نژادپرستانه از نمایش اهدا مدال به برخی قهرمانان ایرانی خودداری کردند و برای بایکوت افتخارات ایران، رسماً دست به سانسور زدند اما این فریادهای افتخار آنچنان وسیع بود که دیگر رسانه های بزرگ دنیا را فرابگیرد.

با این حال در حالی که در المپیک آتن شاهد پرداخت صد میلیونی به طلایی های المپیک بودیم، در المپیک پکن با رشد اندک این پاداش، 110 میلیون تومان به طلایی های المپیک که البته تنها هادی ساعی بود، پرداخت شد و این بار توقع می رفت با در نظر گرفتن تورم چندصددرصدی که در این چند سال شامل حال کشور شده و شاید ارزش 100 میلیون تومان نسبت به 8 سال پیش به یک چهارم تا یک هشتم در بسیاری از حوزه های اقتصادی کاهش  یافته، طبیعتاً می بایست این پاداش بین 400 تا 800 میلیون تومان برای المپیک لندن تعیین شود.



آیا حق سوریان، سلیمی، نوروزی، رضایی و دیگر قهرمانان ایران در المپیک لندن که چهارسال به شدیدترین شکل ممکن تمرین کرده و زجر کشیدند تا در بزرگ ترین آوردگاه جهانی برای ملت مان افتخارآفرین باشند، دریافت پاداشی به اندازه حقوق یک فصل (هفت ماه) یک بازیکن معمولی لیگ فوتبال نیست؟!

با این وجود چندی پیش جلسه بدرقه کاروان اعزامی به المپیک لندن با حضور دکتر احمدی نژاد رئیس دولت برگزار شد که در همین جلسه بود که وزیر ورزش اعلام کرد پاداش مدال‌آوران المپیک لندن 1.5 برابر دوره قبل خواهد بود که با توجه به آنکه برای طلایی‌های ایران در المپیک پکن 110 میلیون تومان پاداش در نظر گرفته شده بود، 1.5 برابر این مبلغ 165 میلیون تومان می‌شود و این مبلغ اعتراض اهالی ورزش را در پی داشت و به حق معتقد بودند باید مبلغ بیشتری در نظر گرفته شود.

اما برخلاف تصور، وزیر ورزش در روزهای نخست المپیک لندن در برنامه‌ای تلویزیونی مقابل عادل فردوسی پور از پاداش 90 سکه‌ای به مدال‌آوران خبر داد که صدای فردوسی پور را هم درآورد و مقایسه شد با پول های مفتی که به فوتبالیست های بی خاصیت بدون کسب افتخاری داده می شود که وزیر ورزش عنوان کرد نباید قهرمان المپیک را با فوتبال مقایسه کرد! البته مسلم است که نمی توان یک رویداد داخلی که بین 5 هزار تا حداکثر صدهزار تماشاگر شاهدش هستند، با رویدادی جهان شمول مقایسه کرد که چهار میلیارد نظاره اش می کنند و هر افتخاری برای ایران، تبلیغی بزرگ برای کشورمان در این ایام است که غول های خبری جهان در صدد بایکوت کوچک ترین خبر مثبتی درباره ایران و در تلاش برای تخریب وجهه جهانی مان و ایران هراسی هستند. وزیر ورزش اما در ادامه برای جبران حرف هایش در حاشیه جلسه هیئت وزیران از پاداش 200 سکه‌ای به طلایی‌ها خبر داد.

با این حال متاسفانه با نرخ امروز سکه یعنی 750 هزار تومان که حساب کنیم، این مبلغ یعنی 150 میلیون تومان که با قول 1.5 برابری وزیر مطابقت ندارد و از 160 میلیون کمتر است و با این وجود آیا پرداخت 160 میلیون تومان نیز با توجه به اینکه با 100 میلیون تومان در زمان المپیک آتن 2004 می شد بیش از هزار سکه خرید، رشد قابل توجهی و انگیزه سازی و از آن مهم تر تقدیر و حمایت مناسبی  از شخصی است که بهترین سال های عمرش را وقف ورزش کرده تا بر قله المپیک بیاستد و آیا اصولاً این رقم توهینی به قهرمانان المپیک نیست که در اندازه یک هشتم قرارداد بازیکنان معمولی لیگ برتر فوتبال ایران مورد حمایت مالی قرار خواهند گرفت؟!

این شیوه برخورد با قهرمانان المپیکی ایران که از همان عدم درک جایگاه المپیک توسط مدیران سیاسی ورزش کشورمان و به خصوص شخص محمد عباسی وزیر ورزش نشات می گیرد، در حالی رخ می دهد و باعث دلسردی ورزشکاران شده که دیگر کشورها پاداش های کلانی برای قهرمانان المپیک شان در نظر گرفته اند؛ پاداش هایی که بیش از پرداخت یک حقوق بخور و نمیر از صندوق حمایت از قهرمانان و پیشکسوتان و تبدیل کردنشان به کارمند یک اداره می شود!

در رفتاری عجیب تر نیز محمد علی آبادی دستور تشکیل کمیته ای برای جمع آوری کمک های مردمی برای برگزاری مراسم تقدیر از قهرمانان المپیک را داد که این رویه بیشتر شبیه جمع آوری صدقه و رفتاری خلاف اخلاق است. بی شک اگر برخی متمولان ایرانی قصد هدیه دادن به قهرمانان را داشته باشند، همچون ادوار پیشین این هدیه ها را بی سر و صدا در جیب ایشان می گذارند و صندوق صدقات راه انداختن در شان یک قهرمان المپیک نیست و اگر قرار است پاداشی پرداخت شود، باید از بودجه های کلان کمیته ملی المپیک و وزارت ورزش پرداخت شود که توزیع چند میلیارد تومان پاداش از این بودجه ها به قهرمانان ایران، به هیچ نقطه ای از این نهادها فشار وارد نمی سازد.



آیا حق بهترین مربی کشتی جهان داشتن یک خانه و باشگاه کوچک در مرکز پایتخت و پاداشی به اندازه یک فصل حقوق مربیانی نظیر امیر قلعه نویی نیست؟!

در این زمینه واشنگتن‌ پست گزارش داد، کشتی گیران آمریکا قهرمان المپیک 250 هزار دلار(487 میلیون تومان) دریافت می کنند و علاوه بر این هریک 25 هزار دلار(48 میلیون تومان) نیز از طرف کمیته المپیک کشور خود پاداش می گیرند و با احتساب این ارقام سهم هر کشتی‌گیر طلایی آمریکا 535 میلیون تومان خواهد بود که در نهایت می توان آثار وضع این پاداش ها را مشاهده کرد.

همچنین بر اساس گزارش خبرگزاری ورزش آلمان، وزارت ورزش ژرمن‌ها اعلام کرد ورزشکاران زن و مرد این کشور که در پیکارهای لندن 2012 مدال طلا گرفته‌اند، پاداش 550 هزار یورویی (یک میلیارد و سیصد و شصت پنج میلیون تومان) دریافت می‌کنند. علاوه بر این کلیه قهرمانان مدال‌آور این دوره تا پایان عمر حقوق ورزشی کلانی نیز دریافت خواهند کرد و در واقع حتی اگر اعلام بازنشستگی هم کنند، آتیه شان تا انتهای عمرشان تامین است و البته بخشی از آثار این انگیزه سازی را می توان در جدول مدال های بازیهای المپیک لندن مشاهده کرد.

مسئولان ورزش ارمنستان اما از آمریکا و آلمان نیز در تعیین پاداش پیشی گرفته و برای طلایی‌های بازی‌های المپیک 2012 لندن جایزه یک میلیون دلاری در نظر گرفتند تا ارمنی ها با تمام توان و آنچه خارج از توان یک انسان در شرایط طبیعی است به میدان بروند و البته مشخص شود ارزش و جایگاه المپیک را درک کرده اند و به شیوه کره شمالی یخچال و لوازم خانگی و به شیوه مسئولان ایران 150 میلیون تومان یا تنها 75 هزار دلار به قهرمانانشان پاداش نمی دهند.

متاسفانه علاوه بر انگیزه سوزی و کم بودن رقم پایین پاداش هایی که برای قهرمانان المپیک ایران در قیاس با فوتبالیست ها یا قهرمانان دیگر کشورها در نظر گرفته شده و همچنین شیوه جمع آوری صدقه ای این پاداش ها، این رویکرد بار امنیتی نیز خواهد داشت که سابقه اش در چین، کوبا و دیگر کشورهای کمونیستی مشهور است و حتی در این المپیک نیز شاهدش بوده ایم. سیاست وظیفه بودن کسب مدال المپیک و توجه محدود به قهرمانان باعث می شود که دیگر کشورها با پیشنهادهای وسوسه کننده، ورزشکاران رقیب از چین و از گذشته تاکنون از کوبا را برای کم کاری و کم فروشی در مسابقه تطمیع نمایند و در برخی اوقات شاهد بوده ایم که چینی ها و کوبایی ها به عمد در بوکس و در این دوره در بدمینتون باخته اند و البته مبلغی که دریافت کرده اند، بیش از رقمی بوده که اگر طلای المپیک را می گرفتند، صاحبش می شدند!

بی شک کشورهایی که جایزه های چندصدهزار تا یک میلیون دلاری برای قهرمانی المپیک می گذارند، پرداخت حتی 200 هزار که 130 هزار دلار (260 میلیون تومان) بیش از رقم پاداش در نظر گرفته شده برای قهرمانان المپیک ایران را می توانند انجام دهند تا با تطمیع یک ورزشکار باعث کم کاری اش شوند و هرچند قهرمانان ایران جزو سلامت ترین قهرمانان جهان در این تیپ مسائل هستند اما وسوسه می تواند ضربه بزند و به همین دلیل وقتی خیلی راحت پاداش اندکی برای قهرمانان المپیک در نظر گرفته می شود، می بایست این پس زمینه های ممکن در نظر گرفته شود و با عدم توجه لازم به قهرمانان زمینه ایجاد وسوسه برای مدال فروشی ورزشکاران در المپیک های بعدی فراهم نشود و بر این اساس مطابق با تورم و هشت برابر شدن قیمت سکه نسبت به سال 83، افزایش پاداش قهرمانان ایران به 400 تا 800 میلیون تومان که نسبت به المپیک آتن، رشد قابل قبولی است.

البته اگر این افزایش رخ ندهد نباید تعجب کرد، چرا که به هر حال برای آن طیف از سیاسیون چون بختک افتاده بر ورزش کشورمان جز صدور پیام های تبریک و دستورهای صددرصد تبلیغاتی برای وقهرمانان المپیک و همچنین گرفتن عکس های تبلیغاتی و ژست های بعدی و تمام کردن تمام موفقیت ها به نام خودشان، این افتخارات ارزش دیگری برایشان ندارد که اگر دارد، بسم الله. اندازه ارمنی ها که نه، نصف ارمنی ها برای قهرمانان ارزش قائل شوند و اندکی به جای حرف عمل نمایند که در حرف همه خدمت گزار ورزش کشور هستند! کاروان ایران تاکنون با تحصیل 4 نشان طلا، 4 گردن آویز نقره و یک مدال برنز برترین نتیجه ورزش ایران در تاریخ المپیک را از آن خود کرده و حالا با پرداخت 500 تا 800 میلیون به هر قهرمان نشان دهند برایشان ارزش قائلند و با پیام های تبریک پیاپی و دستورهایی خاص بعد از هر مدال آوری یا حتی حق خوری از قهرمانان، در پی مصادره افتخارات قهرمان نیستند.
ارسال به دوستان
وبگردی
نظرسنجی
در صورتی که انتخابات ریاست جمهوری بین این افراد برگزار شود، به چه کسی رای می دهید؟ (اسامی به ترتیب حروف الفبا)