۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۴
فیلم بیشتر »»
کد ۲۷۵۰۹۴

محرمانه؛ از دفتر خاطرات کی روش و رویانیان!

"امروز هم با صدای پیامک از خواب بیدار شدم! بعضی از اونهایی که بهشون پیشنهاد سرمربی گری تیم پرسپولیس رو داده بودم ازم علاوه بر مبلغ قرارداد چند لیتری سهمیه اضافی بنزین هم می خواستن! بهشون گفتم نمیشه! مملکت قانون داره!"
عصرایران -

 از دفتر خاطرات کی روش:

کلاغ پر رفتن رحمتی در تیم ملی!
کم کم داریم به بازی با قطر نزدیک می شیم. کاش بیشتر حواسم جمع بود؛ تا الان خیال می کردم همه این بازی ها تدارکاتی هست! چقدر امتیاز از دست داریم! فکر کن! 5 تا بازی رو از دست دادیم!

دیگه تنبلی بسه! بهتره کمتر سریال های تلویزیون رو نگاه کنم و بیشتر به فکر تیم ملی باشم! قبل از اینکه بیام ایران بهم هشدار داده بودن که تلویزیون ایران سریال های جالب و دیدنی ای داره و از کار و زندگی می اندازه ات!

هنوز کسل هستم؛ امروز هم صبح زود از خواب بیدار شدم! ساعت های یازده دوازده بود که با صدای sms بیدار شدم؛ باز هم رحمتی و عقیلی بودن و smsهای معذرت خواهی می فرستادن! البته من خیلی مربی حرفه ای هستم و فکر همه جا رو کردم! بالاخره اگه نریم جام جهانی باید یکی دو نفر باشن که تقصیرها رو بندازم گردن اونها!

بهتر است برای برگشتنشون به تیم ملی یک سری شرط و شروط بذارم که عمراً برگردن!! مثلاً شرط بذارم برای بخشیده شدن در تمرین های تیم ملی به بقیه بازیکن ها کولی بدن و ده بیست دوری دور زمین چمن کلاغ پر برن! تا شیش ماه هم ظرف های ناهار رو توی اردوها بشورن! کتبی هم بیان امضا بدن که اگه تیم ملی نرفت جام جهانی تقصیر اونهاست! به نظرم با این شرایط اصلاً و ابداً برنگردن تیم ملی!
اصولاً من خیلی حرفه ای هستم و واسم افت داره به همین راحتی بازیکنان هایی که رفتن رو اجازه بدم برگردن! من خیلی حرفه ای هستم، اما چی کار کنم که از قیافه این 2تا بازیکن از همون اول خوشم نمی اومد! از نظر من که یک مربی فوق حرفه ای هستم تکنیک یک بازیکن خیلی مهم هست، البته بعد از تیپ و قیافه اش!


از دفتر خاطرات رویانیان:


این مشغله های کاری واسه من حواس نذاشته که!
امروز هم با صدای پیامک از خواب بیدار شدم! بعضی از اونهایی که بهشون پیشنهاد سرمربی گری تیم پرسپولیس رو داده بودم ازم علاوه بر مبلغ قرارداد چند لیتری سهمیه اضافی بنزین هم می خواستن! بهشون گفتم نمیشه! مملکت قانون داره!

امروز پیامکی از چند نفر نظرسنجی کردم و ازشون پرسیدم کی رو مربی استقلال کنیم؟! ... بعد از اینکه چند نفری ابراز تعجب کردن یادم اومد مدیرعامل پرسپولیسم نه استقلال! همیشه این دوتا رو با هم اشتباه می کنم!

سئوالم رو تصحیح کردم؛ بیشترشون گفتن علی دایی مربی پرسپولیس بشه؛ اسمش برام آشنا بود. رفتم توی خونه و توی گوگل سرچ زدم و تازه یادم اومد علی دایی همونی هست که از باشگاه طلبکاره! خوب که بهش زنگ زدم و گفتم بیا مربی پرسپولیس شو، یادم اومد انگار ما با هم چندباری بگو مگو هم کردیم! این مشغله های کاری واسه من حواس نذاشته که! امیدوارم دایی هم اون دلخوری های سابقمون رو فراموش کرده باشه!

تحقیق کردم، دایی با راه آهن قرارداد داره، چه بهتر! اعلام می کنم دایی مربی استقلال ... ببخشید پرسپولیس شده و همه تماشاگرها از عملکردم راضی میشن؛ اما بعدش چون با راه آهن قرارداد داره نمی تونه بیاد پرسپولیس و بعد اون مربی ای که دوست دارم رو انتخاب میکنم.

 ... ای بابا! این پیامک چیه؟! انگار راه آهنی موافقت کردن علی دایی بیاد پرسپولیس!! ... انگار برنامه هام اونطور که می خواستم جلو نرفت و راستی راستی علی دایی سرمربی پرسپولیس شد!





ارسال به دوستان
وبگردی