وزیر خارجه ایران تاکید کرد که ایران که از اندازه، جغرافیا و منابع انسانی و طبیعیاش راضی است و از مرزهای مشترک مذهبی، تاریخی و فرهنگی با همسایگانش لذت میبرد.
به گزارش ایسنا، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در روزنامه الشرق الاوسط نوشت: ایران بیش از سه قرن است که به کسی حمله نکرده است. ما دستمان را به نشانه دوستی و اتحاد اسلامی به سمت همسایگانمان دراز میکنیم و به آنها اطمینان میدهیم که میتوانند روی ما به عنوان یک شریک قابل اعتماد حساب کنند.
متن کامل مقاله ظریف بدین شرح است:
«در چند هفته گذشته جمهوری اسلامی ایران و گروه 1+5 تلاش کردهاند از پنجره فرصت بیهمتایی که انتخابات ریاست جمهوری فراهم کرد برای حل موضوع هستهیی ایران که بیدلیل سایه ناامنی و بحران را بر فراز منطقه افکنده است، استفاده کنند. اگرچه اکثریت جامعه بینالمللی از این تحول مثبت استقبال کردند، برخی از دوستان ما در همسایگیمان ابراز نگرانی کردهاند که این فرصت به ضرر آنها تمام شود.
متاسفانه یک ذهنیت "بازی مجموع صفر" هم در منطقه ما و هم در سراسر جهان برقرار شده است و برخی حتی به سوءاستفاده از خصومت نسبت به ایران عادت کردهاند تا منافعشان را دنبال کنند. با این حال مایلم تکرار کنم که جمهوری اسلامی ایران چنین فکر و خیالی ندارد. ما درک میکنیم که نمیتوانیم منافعمان را با آسیب رساندن به سایرین دنبال کنیم. این به ویژه درباره همسایگان ما که نزدیکیشان به ما باعث میشود ثبات و امنیت آنها با ثبات و امنیت ما گره بخورد، صدق میکند.
بنابراین صرف نظر از محور مذاکراتمان با غرب، حقیقت این است که اولویت سیاست خارجی ما منطقهمان است.
چیزهای معدودی در حوزه سیاست بینالملل ثبات دارند، و جغرافی یکی از آنها است. یک کشور نمیتواند همسایههایش را تغییر دهد. در دنیای ما سرنوشت یک ملت به سرنوشت همسایگانش گره خورده است. دریایی که ما را از همسایگان جنوبیمان جدا می کند فقط یک آبراه نیست، شاهراه مشترک ماست. همه ما به آن وابستهایم، نه تنها برای زنده ماندن، بلکه برای پیشرفت کردن. وقتی سرنوشتمان این چنین محکم به یکدیگر گره خورده، این باور که میتوان منافع یک کشور را بدون در نظر گرفتن منافع دیگران دنبال کرد یک توهم است.
همانطور که ناآرامیهای منطقهمان نشان میدهد، هیچ کشوری یک جزیره نیست. رفاه نمیتواند به قیمت فقر سایرین به دست آید و امنیت نمیتواند به قیمت قربانی کردن امنیت سایرین حاصل شود. ما یا با هم میبریم یا با هم میبازیم. ما قابلیت این را داریم که با هم کار کنیم، به یکدیگر اعتماد کنیم، پتانسیلهایمان را ترکیب کنیم و منطقهای ایمنتر و مرفهتر بسازیم.
متاسفانه الگوی امنیت و ثبات که تاکنون در منطقه ما برقرار شده است بر مبنای رقابت و شکلگیری بلوکهای رقابتی بوده است و تنها نتیجه آن ایجاد ناهماهنگیهای تازه و ظهور جاهطلبیهای تحقق نیافته یا اعلام نشده بوده است که بارها در سه دهه گذشته گریبان منطقه را گرفته است.
حال چگونه باید به جلو حرکت کرد؟
ما باید حوزههای منافع و اهداف مشترک را مشخص کنیم. پس از آن باید روشهای مشارکتی برای تحقق و حفظ این اهداف بیابیم.
چیزهایی که ما را به یکدیگر پیوند میدهد بیشتر از چیزهایی است که ما را از هم جدا می کند. ما باید درک درستی از این حقیقت داشته باشیم که منافع مشترکی داریم و با تهدیدات مشترکی روبهروییم و و باید با چالشهای مشترک کنار بیاییم و از فرصتهای مشترک استفاده کنیم. خلاصه این که ما یک سرنوشت مشترک داریم.
ما همگی به جلوگیری از تنش در منطقهمان، محدود کردن افراطگرایی، حفظ تمامیت ارضیمان، تضمین استقلال سیاسیمان، تضمین تامین نفت و محافظت از محیط مشرک اطرافمان علاقمندیم. اینها الزامات امنیت و توسعه مشترک ما هستند.
برای معکوس کردن چرخه عذابآور شک و ظن و بیاعتمادی و حرکت به جلو، برای اعتمادسازی و اتحاد برای ساختن آیندهای بهتر و امنتر و مرفهتر برای فرزندانمان، لازم است که سه نکته را مد نظر قرار دهیم:
اول این که لازم است چارچوب فراگیری برای اعتمادسازی و همکاری در این منطقه استراتژیک بسازیم. هر گونه استثنایی میتواند بذر بیاعتمادی، تنش و بحران در آینده باشد. محور هرگونه تنظیمات گستردهتر منطقهیی به هشت کشور حاشیه خلیج فارس محدود خواهد بود. دخیل دادن هر کشور دیگری مشکلات پیچیدهای را به همراه خواهد داشت و مشکلات مهمتر منطقه را تحت الشعاع قرار خواهد داد.
طبیعی است که نگرانیهای معتبری درباره ناهماهنگیهای احتمالی و فقدان توازن وجود دارد که ممکن است در یک سیستم جدید به وجود آید. نگرانیها درباره استیلا یا تحمیل دیدگاههای یک کشور واحد یا گروهی از کشورها باید مد نظر قرار گیرد و رفع شود. برای ساختن یک سیستم فراگیر بر مبنای احترام متقابل و اصل فقدان مداخله، ما باید به تمهیداتی در داخل چارچوب سازمان ملل بیاندیشیم. چارچوب سازمانی لازم در قطعنامه 598 شورای امنیت سازمان ملل که به جنگ فاجعهآمیز صدام علیه ایران، عراق و کل منطقه پایان داد، ارایه شده است.
دوم این که ما باید با صراحت اعلام کنیم که اگرچه همکاریمان به قیمت آسیب به هیچ کشور دیگری نیست و در واقع امنیت بیشتری به همراه خواهد داشت، ما از تنوع منافع موجود در منطقه آگاه هستیم. آبراهی که ما را از هم جدا میکند برای جهان حیاتی است، ولی منبع اهمیت آن برای همه بازیکنان یکسان نیست. برای ما کشورهای حاشیهنشین حکم شاهراه را دارد. برای کسانی که به ما به عنوان تامینکنندگان اصلی نیازهای انرژیشان وابستهاند عنصر مهمی را در زمینه رفاه اقتصادی و صنعتیشان تشکیل میدهد. برخلاف آن، برای کسانی که به منافع انرژیمان وابسته نیستند، منطقه ما تنها تماشاخانه مهمی برای افزایش کنترلشان در حوزه سیاست بینالملل و رقابت اقتصادی بینالمللی است. بنابراین ما باید این نکته را در نظر داشته باشیم که یک تفاوت کیفیتی بین منافع بازکنان دخیل وجود دارد و بر اساس این نکته عمل کنیم.
سوم این که عنصر بینالمللی بیثباتی در منطقه ما ریشه در تباین ماهیت منافع قدرتهای مختلف خارجی و رقابتهایشان دارد. تزریق مسایل خارجی توسط آنها تنها وضعیتی را که از نظر امنیتی پیچیده است، پیچیدهتر میکند. ما نباید فراموش کنیم که منفعت اصلی این بازکنان خارجی ممکن است همیشه ثبات نباشد، بلکه در واقع به چیزی بستگی داشته باشد که بتواند حضورشان را توجیه کند. حضور قدرتهای خارجی همواره موجب بیثباتی در کشورهای میزبان آنها میشود و تنشهای موجود بین این کشورها و سایر کشورهای منطقهیی را افزایش میدهد.
من متقاعد شدهام که یک اراده واقعی برای گفتوگو درباره این چالشهای مشترک وجود دارد. چالشها و فرصتهایی که ما با آنها روبروییم، بسیارند، از پستیهای محیطی گرفته تا تنشهای فرقهیی؛ از افراطگرایی گرفته تا کنترل تسلیحاتی و خلع سلاح، از جذب توریست و همکاری اقتصادی و فرهنگی گرفته تا اقدامات اعتماد ساز و افزایش دهنده امنیت. ما باید سعی کنیم گفتوگویی را که میتواند به گامهای عملی و گستردهتر منجر شود، آغاز کنیم.
ایران که از اندازه، جغرافیا و منابع انسانی و طبیعیاش راضی است و از مرزهای مشترک مذهبی، تاریخی و فرهنگی با همسایگانش لذت میبرد. بیش از سه قرن است که به کسی حمله نکرده است. ما دستمان را به نشانه دوستی و اتحاد اسلامی به سمت همسایگانمان دراز میکنیم و به آنها اطمینان میدهیم که میتوانند روی ما به عنوان یک شریک قابل اعتماد حساب کنند.
در انتخابات ریاست جمهوری اخیر ما که جلوهای پرغرور از توانایی یک الگوی دموکراسی اسلامی برای ایجاد تغییر از طریق صندوق رای بود، دولت من یک دستور قاطعانه و پرطرفدار برای شرکت در تعامل سازنده با جهان و به ویژه با همسایگانمان دریافت کرد. ما متعهدیم که این دستور تغییرات بهتری را به همراه داشته باشد، ولی نمیتوانیم این کار را به تنهایی انجام دهیم. اکنون بیش از هر زمان دیگری زمان آن فرا رسیده که با یکدیگر متحد شویم و برای تحقق یک سرنوشت بهتر برای همه ما تلاش کنیم: سرنوشتی بر مبنای اصول عالی احترام متقابل و مداخله نکردن. ما در حال برداشتن اولین گامها به سمت این هدف هستیم. ما امیدواریم که شما در این مسیر دشوار، اما امیدبخش به ما بپیوندید.