نکته سنجی درباره یک تیتر

همین چند وقت پیش بود که در "عصرایران" درباره جنجال و شانتاژ برای رسانه ها علیه  یک مصاحبه انجام شده در یک روزنامه با گرایش اصلاح طلب (روزنامه اعتماد) مطلبی منتشر شد و در آن به شیوه رایج شده برخی رسانه ها (اعم از خبرگزاری ها و روزنامه ها) در زدن انگهای مختلف به دیگر رسانه های رقیب شان نقدی وارد شد.  اینجا بخوانید.

واقعیت این است که رسانه ها باید در نشر مطالب و نظرات و دیدگاه های مختلف آزاد باشند و قضاوت نهایی با خوانندگان باشد و تنها قانون شفاف و غیر قابل "تفسیر موسع" آن هم از یک نهاد قانونی مسؤول و پاسخگو ، موظف به رسیدگی به تخلفات احتمالی رسانه ها باشد.

یادمان نرفته است در ماه ها و سال های گذشته برخی رسانه ها اعم از خبرگزاری ها و روزنامه های وابسته یا نزدیک به یک جریان خاص به صورت پروژه ای برای بسته شدن و توقیف رسانه های رقیب شان و یا رسانه های مستقل چه کارهای غیر اخلاقی که انجام نداده اند و به قول معروف با آسمان و ریسمان و تمسک به " پیراهن عثمان"  و ایجاد یک جو خبری سنگین و هماهنگ تلاش کرده اند رسانه ای را به محاق توقیف بکشند و متاسفانه حتی در برخی موارد موفق هم شده اند.

از همه اینها بگذریم و تنها برای یک نمونه تیتر یک یکی از این روزنامه ها که اتفاقا خود همین رسانه  منتسب به جریانی است که در برخی موارد در نقش "آتش بیار معرکه" عمل می کند و در جرگه رسانه هایی است که در پروژه های هماهنگ شده حذف رسانه های رقیب ایفای نقش می کند.

 یک روز پس از سخنرانی نتانیاهو در کنگره آمریکا تیتر یک این روزنامه  را (چهارشنبه 13 اسفند1393) ملاحظه فرمایید:

به هیچ وجه نمی خواهم بگویم و این ادعا را ندارم که قصدی در کار است تا مقایسه ای مع الفارق یا مشابهت سازی از روی عمد ، از آنچه که اخیرا رهبر معظم انقلاب درباره یک توافق خوب از نظر جمهوری اسلامی ایران در دیدار با اقشاری از مردم آذربایجان در سالگرد قیام تاریخی 20 بهمن (1393) مردم تبریز بیان فرمودند و تیتر نخست بسیاری از رسانه ها و روزنامه ها در همین دو هفته گذشته شد، با تیتری که روزنامه وطن امروز از سخنان نتانیاهو در کنگره آمریکا انتخاب کرده است ، وجود دارد.

هدف از نمایش و نشان دادن این دو تیتر تنها و تنها یادآوری این نکته است که متاسفانه همین رسانه وطن امروز یا برخی خبرگزاری ها و روزنامه های همسو با این جریان اگر چنین مشابهتی اتفاقی از تیتر یک و یا حتی خبر  یا گزارشی کوچک تر و کم اهمیت تر برای یک روزنامه مستقل یا احیانا با گرایش اصلاح طلب روی می داد، احتمالا آن را پیراهن عثمان کرده و بر سر دست می گرفتند و از نهادهای قضایی و قانونی خواستار برخورد قاطع با روزنامه به گمان خودشان خاطی می شدند و در این باره روزانه دهها مصاحبه با این نماینده دلواپس و آن چهره سیاسی فلان و ... روی خروجی سایت یا خبرگزاری شان قرار می دادند و یا در روزنامه هایشان روی این موضوع کلی مانور خبری می دادند، کما اینکه در برخی اوقات متاسفانه شاهد چنین رفتاری از این رسانه ها بوده ایم.

غرض از یادآوری این نکته تنها این است که به برخی از همکاران رسانه ای خود که متاسفانه اخلاق رسانه ای را رعایت نمی کنند و در کارنامه خود سابقه " نخ دادن" به نهادهای مختلف برای برخورد و توقیف دیگر رسانه ها را دارند، یادآور شوم که اگر قرار باشد رسانه ای هدف هجمه ناجوانمردانه  این چنینی قرار گیرد، ممکن است استدلال ها و آسمان ریسمان هایی که این دسته در گذشته برای برخی رسانه ها و روزنامه های مستقل فراهم آوردند، از حکم همین مشابهت سازی های متوهمانه بوده است که متاسفانه در مواردی با هجمه خبری که پشت آن قرار داشته برخی نهادها مجبور شدند وارد عمل شوند و در برابر فشارها و برای خواباندن جو مسموم ایجاد شده، "کرکره" رسانه ای را به طور موقت و یا دایم پایین بکشند تا مخالفت های سازمان دهی شده برخی رسانه ها و محافل سیاسی خاتمه یابد.

یادمان نرفته است که چند سال پیش روزنامه "تهران امروز" به بهانه ای بسیار سخیف و بی مورد در مورد شباهت لوگوی خود با " یک زن رقصان! " که از سوی برخی محافل سیاسی و رسانه ای که این روزها با عنوان " دلواپس" مشهور شده اند مطرح شده بود، مجبور به تغییر لوگوی خود شد، در حالی که غالب ناظران و اهالی رسانه می دانستند و می دانند که این بهانه گیری بی مورد تنها تجسم متوهمانه (و البته نادرست) عده ای بود و برخی رسانه ها هم در نقش آتش بیار معرکه وارد عمل شدند و با سیل انبوه خبر و مصاحبه و ایجاد جنگ روانی روزنامه مزبور را مجبور به تغییر لوگو اسم خود کردند.

حالا اگر قرار باشد همان ملاک ها و بهانه هایی که همین رسانه ها حامی جریان دلواپس برخی مواقع علم می کنند و به بهانه آن خواستار برخورد و توقیف رسانه های رقیب یا مستقل می شوند، آیا واقعا نمی توان همین مشابهت سازی در تیتر را نیز مصداقی از همین نوع استدلال های سابقه دار آقایان در برخورد با دیگر رسانه ها بدانیم؟


البته بار دیگر تاکید می کنم این دو موضوع کاملا جدا از هم است و به هیچ عنوان نمی بایست با چنین اتهامات و توهماتی به صورت غیراخلاقی بهانه ای برای برخورد با رسانه ها ایجاد شود، اما تنها قصدم یادآوری و بازگرداندن تاکتیک های غیر اخلاقی خود همین حضرات به خودشان بود که اگر قرار باشد ایرادات بنی اسراییلی و بهانه های واهی ملاک عمل باشد، هیچ تضمیمی نیست که به قول مولا علی (ع) " یوما لنا و یوما علینا " نباشد و روزی با همین دست بهانه ها، رسانه های خود آنها نیز به محاق توقیف برود که البته امیدواریم این چنین نباشد و همه رسانه ها در چارچوب  قوانین موضوعه و با رعایت  اصول حرفه ای و اخلاقی همچنان به فعالیت رسانه ای خود ادامه دهند و مدافع و پشتیبان آزادی رسانه و بیان همراه با اخلاق مداری باشند.