محمد رضا لطفي، آهنگساز و نوازنده نامي تار و سه تار، پس از 25 سال در نخستين برنامه عمومي خود در تالار رودكي ظاهر شد.
لطفي در اين برنامه درباره كمانچه و كمانچه نوازي به سخنراني، نواختن ساز و پرسش و پاسخ با حاضران پرداخت.
به گزارش همشهري آنلاين، محمد رضا لطفي اگرچه در دو دهه اخير چندين بار به ايران آمد و برخي از كارهاي وي نيز با مجوز مركز موسيقي به بازار موسيقي عرضه شد، اما از سالهاي اوليه دهه شصت كه كانون چاووش از هم پاشيد، و وي به خارج از ايران مهاجرت كرد، تابه امروز حضور صحنهاي رسمي در تالارهاي ايران نداشت و اين نخستين برنامهاي است كه وي به شكل رسمي و با اعلام قبلي در آن حضور مييابد.
اگرچه اين حضور پيش از اين از سوي لطفي و در گفتگو با روزنامه همشهري اعلام شده بود و وي وعده داد كه در سال 85 كنسرتهاي دورهاي خود را آغاز كند.
لطفي دراين نشست پس از ارائه تاريخچه مختصري از ساز كمانچه به دسته بندي مكاتب گوناگون اين ساز پرداخت و گفت كه يكي از دلايل تفاوت صداي سازها، ازجمله ساز كمانچه، به فرهنگي و گويشي بازميگردد كه نوازنده در آن زيست ميكرده است.
لطفي فرهنگ و زبان كردي و تركي را مثال زد و با اشاره به اينكه در دوران قاجار اين لحنها بيشتر به چشم ميآمد به بزرگاني چون سيد احمد خان، اقبال آذر، تاج و ظلي اشاره كرد و گفت: وقتي زنده ياد ظلي مي خواند ، شنونده مي فهميد كه زبان مادري وي فارسي است، اما وقتي حسين خان نايب السلطنه ( معروف به حسين خان حنجره دريده ، به دليل آنكه صدايي بسيار قوي و بالايي داشت) مي خواند و يا مرحوم اقبال آذر، شنونده ميفهميد كه وي زباني غير فارسي دارد و لهجه در آوازش به خوبي مشهور بود.
وي همچنين از خوانندگان ديگر قاجاري نام برد كه در خواندن آواز لهجه داشتند و افزود: در تهران اگر چه لهجه خاصي نداشت، اما صداي زير بسيار محسوس بود و نقش مهمي در ساز و آواز ايفا ميكرد. همانند تهران، اصفهاني زبانها هم لهجه دارند، اما چون فارس زبان هستند، لذا لهجه آنها در ساز و صدايشان مشهود نيست.
لطفي سپس اين تفاوتها را به دو نوع تقسيم كرد و گفت: دركل ميتوان گفت آنهايي كه ساز ميزدند و آنهايي كه آواز ميخواندند يا زبان مادري آنها فارسي بود و يا غير فارسي.
وي همچنين مراد خود از اين دسته بندي را ارزشي ندانست و گفت كه تنها مي خواهد به فهم بيشتر از نوازندگي و خوانندگي در موسيقي سنتي ايران مدد رساند و علاقهمندان را به اين تفاوتها توجه دهد و خاستگاه هر يك را بيان كند.
لطفي در تأييد ديدگاه خود مبني بر وجود لهجه در ساز و آواز به چند مورد خاص اشاره كرد كه از جمله آنها ساز استاد جليل شهناز، استاد حسن كسايي است كه كششهاي لهجه اصفهاني را در صداي ساز خود نيز بروز ميدهند.
لطفي سپس به تقسيمبندي مكاتب كمانچهنوازي پرداخت و با اشاره به خاندان فراهاني كه بناگذار موسيقي رديفي بودهاند گفت: در دوره خاندان فراهاني دو تيره در سازها و نوازندگان، ازجمله كمانچه، به چشم ميخورد كه اولي تيره رديفي و دومي تيره مجلسي بود.
اين آهنگساز و نوازنده سپس با به دست گرفتن كمانچه به توضيح درباره ساختمان كمانچه و آرشه و مختصات آن گفت: همچنانكه مضراب در تار لهجه را ايجاد ميكند، در كمانچه هم اين نحوه به دستگيري آرشه و نوع آرشهكشياست كه لهجه را ايجاد ميكند.
لطفي سپس به چگونگي ورود ويلن به ايران پرداخت و گفت: در ابتدا به دليل محبوبيت كمانچه ويلن چندان مورد اقبال قرار نميگرفت. بر همين بنيان گفتند كه چه بكنند كه مردم ايران به اين ساز علاقهمند شوند، چاره كار را در اين ديدند كه تعدادي ساز به فرانسه سفارش دهند كه ويلن پوستي باشد و صدايي شبيه كمانچه داشته باشد.
وي سپس گفت: استاد ابوالحسن صبا، استاد پرويز ياحقي و مرحوم علي اصغر بهاري سه نوازندهاي بودند كه استيل و شيوه كمانچهنوازي را روي صداي ساز ويلن پياده كردند.
وي از شاگردان مرحوم صبا رحمت الله بديعي (معروف به صبا كوچولو) و محمود تاجبخش را بيشتر از ديگران به مكتب نوازندگي صبا نزديك دانست.
لطفي پس از اين سخنان به اجراي قطعاتي در دستگاه سه گاه با كمانچه پرداخت.
بخش دوم برنامه به پرسش و پاسخ حاضران درباره تاريخ كمانچه، شيوههاي كمانچهنوازي و برخي پرسشهاي ديگر اختصاص داشت كه لطفي به پرسشها پاسخ گفت.
حاشيه هاي كنسرت
* برنامه پژوهشي از سوي موسسه آواي مهرباني تدارك ديده شده بود كه پيش از اين نيز برنامههاي ماهانهاي را با همكاري انجمن موسيقي ايران در همين مكان برگزار كرده بود.
عمده برنامههاي اين مركز به بررسي و نقد موسيقي سنتي ايران در دوره قاجار اختصاص داشتهاست.
* جمعيت حاضر در سالن بسيار زياد بود و برخي روي پلكان و يا در راهرو به سخنان لطفي گوش ميدادند.
* لطفي در هنگام سخنراني از تمامي امكانات خود همانند ساز و آواز بهره گرفت تا بتواند به مفاهيم را دقيق انتقال دهد.
* سالن پس از اجراي كمانچهنوازي لطفي خلوتتر شد و در بخش دوم كه به پرسش و پاسخ اختصاص داشت، فضايي براي نشستن بود.
* دست اندركاران برنامه از ورود دوربين و حتي برخي از خبرنگاران به برنامه جلو گيري كردند.
يكي دو خبرنگار هم به دليل آنكه نامشان درفهرست نبود نتوانستند خود را به برنامه برسانند.
* در راهروي انتظار برنامههاي قبلي موسسه آواي مهرباني به صورت سي دي به فروش ميرسيد.