عصر ایران - این روزها کمتر کسی است که «محمدعلی محمدیان با تراشیدن موی سر برای همدردی با دانش آموز بیمارش»، «مرحوم حسن امیدزاده با نجات دانش آموزانش از آتش و سوختگی شدید خودش»، «عبدالمحمد شعرانی با معرفی مدرسه کالو به جهان»، «ثریا مطهرنیا با پیگیری مداوای 15 دانش آموز»، «علی بهاری با اهدای نیمی از کبد به دانش آموز بیمارش»، «مرتضی اصغری با 5 سال آموزش متوالی به دانش آموز بیمارش در منزل»، «محمدعلی احمدی با اهدای اعضای فرزندش به 5 بیمار» ، «احسان موسوی با پیگیری مداوای دانش آموزش که قادر به حرکت نبود» و هزاران معلم دیگر را نشناسد.
این معلمان این روزها چون ستاره ای در آسمان تعلیم و تربیت ایران می درخشند.
آقا معلمی که 5 سال مداوم به دانش آموزش در منزل درس می دهد
مرتضی اصغری، معلمی است که 5 سال متوالی به منزل شاگردش می رود تا به او درس بیاموزد؛ او معلم دبستان مرادخواه 2 شهرستان اهر از استان آذربایجان شرقی است.
آقای اصغری به خبرنگار عصر ایران می گوید: علی اصغرزاده دانشآموز مدرسه ما بود که مدتی پس از آغاز سال تحصیلی، غیبت های مکرر از مدرسه داشت.
وی ادامه می دهد: مدیر مدرسه دلیل غیبت های او را پیگیری کرد و متوجه شدیم که علی به دلیل روماتیسم نمی تواند به مدرسه بیاید؛ به همین دلیل از آموزش و پرورش مجوز گرفت تا معلمی در خانه به او درس دهد.
آقای اصغری اضافه می کند: همه معلمان مدرسه برای کمک به علی آماده بودند اما چون علی قبلاً شاگرد کلاسم بود، خودم مسئولیت تدریس به او را به عهده گرفتم.
وی می افزاید: الان 5 سال است که من هر یک روز در میان به خانه آنها می روم و با علی درس کار می کنم؛ او نمی تواند راه برود و مجبور است روی ویلچر بنشیند اما به خوبی به درس هایش گوش می دهد.
این معلم فداکار در خصوص درس دادن متوالی به شاگردش در منزل می گوید: خوشحالم که توانستم قدمی برای علی بردارم و خداوند را سپاس میگویم که این امکان را برایم فراهم کرد که کار خیری انجام دهم.
وی اضافه میکند: فقط معلم علی نیستم بلکه دوستش هستم و سعی میکنم در کنارش باشم.
آقا معلم پای دانشآموزش را درمان کرد
احسان موسوی، آقا معلم شهرستان ریوان از توابع استان کرمان است که وقتی متوجه شد دانشآموز کلاس اولیاش قادر به راه رفتن نیست، هر چه داشت برای سلامتی او هزینه کرد.
وی در این خصوص که چه شد که تصمیم گرفت هزینه درمان دانشآموزش را تقبل کند، میگوید: بنده به دانشآموزان پایه اول دبستان درس میدادم. میدیدم یکی از دانشآموزانم به نام یعقوب نمیتواند به خوبی راه برود و یک پایش فلج است.
آقای موسوی ادامه میدهد: از دیدن این شاگرد در آن حالت خیلی ناراحت شدم و بدتر از آن وقتی بود که متوجه شدم این شرایط به دلیل فقر و نبود امکانات رخ داده است.
وی اضافه میکند: آن زمان متوجه شدم که چند سال قبل، دانشآموزم از ناحیه پای چپ دچار آسیبدیدگی شده بود و خانوادهاش به شکستهبند محلی روی آورده بودند که این موضوع باعث فلج پای او شده بود.
این آقا معلم با بیان اینکه پدر دانشآموزش نیز چند سال قبل فوت کرده بود، میگوید: مادر این دانشآموز هم بیمار بود و وضعیت مالی خوبی نداشتند؛ با همکاری مدیر و همکارانم مدرسه تصمیم گرفتیم که پای این دانشآموز را درمان کنیم.
وی با بیان اینکه درمان این دانشآموز۳ سال طول کشید، میافزاید: یک موسسه خیریه هم به ما کمک کرد و تمام پساندازهای خودم را نیز برای این کار گذاشتیم تا توانستیم به بهبودی او کمک کنیم.
آقای موسوی میگوید: خوشحالم که توانستم کاری برای یعقوب و خانوادهاش انجام دهم و این باعث آرامش قلبیام است.
اهدای نیمی از کبد به دانشآموز
علی بهاری معلم مقطع ابتدایی روستاهای شهرستان گرمی از توابع استان اردبیل است؛ او نیمی از کبد خود را به دانشآموز بیمارش اهدا کرده است.
آقای بهاری به خبرنگار عصر ایران میگوید: علیرضا دانشآموزم بود که از پایه اول تا چهارم را به او درس دادم و در کلاسم بود.
وی ادامه میدهد: هر معلمی حواسش به
دانشآموزانش است و من نیز میدیدم که علیرضا هر روز ضعیفتر از گذشته میشود و
شکمش بزرگ میشد ضمن اینکه رنگ چهرهاش نیز زرد شده بود.
این آقا معلم اظهار میدارد: حالت علیرضا مرا نگران کرده بود به همین دلیل او را به درمانگاه رفتیم و بعد از انجام آزمایش، متوجه شدم که کبد او دچار نارسایی شده است.
وی با بیان اینکه شاگردش را برای درمان شیراز برده است، میگوید: میدیدم دانشآموزم به کبد نیاز دارد و من نمیتوانم کاری برایش انجام دهم تا اینکه به ذهنم رسید که از کبد خودم به او اهدا کنم.
آقای بهاری میگوید: با پزشک مشورت کردم و آزمایش دادم که خوشبختانه گروه خونی ما به هم خورد و توانستم نیمی از کبدم را به او اهدا کنم.
وی میافزاید: در حال حاضر حال علیرضا خوب است البته ما برای چکاپ به پزشک مراجعه میکنیم. این اقدام تنها کاری بود که از دستم بر میآمد برای کمک به دانشآموزم انجام دهم.
خانم معلمی که پیگیر درمان دانشآموزانش است
ثریا مطهرنیا معلم استان کردستان است که پیگیر مداوای دانشآموز بیمارش است و به مسائل آموزشی و فرهنگی و بهداشت آنها رسیدگی میکند.
خانم مطهرنیا میگوید: ماجرای کمک من به شاگردانم از ۳ سال پیش با سارا آغاز شد؛ او دانشآموز من بود که در ۷ ماهگی دچار سانحه سوختگی شده بود و سر و صورتش به شدت سوخته بود.
وی ادامه میدهد: سارا دقیقا همسن و سال دختر خودم بود به همین دلیل دوست داشتم برایش کاری انجام دهم پس تصمیم گرفتم که برای مداوای او پیشقدم شوم.
این خانم معلم میافزاید: او تا کنون بیش از ۲۲ بار تحت عمل جراحی قرار گرفته است و هزینههای آن هم خیلی بالاست که با کمک خیرین پرداخت شد.
وی میگوید: یک بنیاد خیریه را به ثبت رساندم و الان ۴۵ بچه دارم ؛ آن زمان نیتم تنها دانشآموزان بود ولی با بچههایی آشنا شدم که در سن کمتر از مدرسه بودند.
خانم مطهرنیا میگوید: احساس میکنم این بچهها، بچههای خودم هستند و از خدا شاکرم که این فرصت را به من داد تا بتوانم برای این بچهها کاری انجام دهم.
این صحبتها گوشهای از حرفهای معلمان فداکار است که خداوند را شاکرند که توانسته اند قدمی برای دانشآموزانشان بردارند. نکته جالب این است که خانواده این معلمان نیز با عشق و علاقه در کنار آنها حضور دارند و مشوق آنها در انجام فعالیتهای خیرشان هستند.
از این دست معلمان کم نیستند؛ تنها ما آنها را نمیشناسیم.
البته اگر واقعا پیشرفت کشور هدف باشد
این موضوع باید تلنگری باشد به مردم شهرهای بزرگ که با وجود رفاه مالی بیشتر، کم کم عاطفه و از خودگذشتگی در آنها کمرنگ شده.
یادی هم از معلم عزیز شهرری جناب حسن پور شود که یک کلیه خود را به دانش آموزش هدیه کرد
این افراد را به مردم
معرفی میکنید .و به شایستگی از پس این وظیفه مهم و خطیر بر مایید .
خوش حالم از این که سایت عصر ایران را برای خوندن انتخاب کرده ام
با آرزوی موفقیت برای شما
اشک تو چشمام جمع شد.
به این لیست اقای سلطانی معلمی که به دلیل دیسک کمر تدریسش را در خانه خود انجام می دهد و معلمی که در یزد به دلیل معلولیت شاگردش راننده او شده هم اضافه کنید
درود که هنوز انسانهای شریفی مثل شما در جامعه هستند امیدوار شدم