شرق/ کریم ارغندهپور
واقعه کشتهشدن جمع زیادی از زائران در منا، اندوهبار است. من اولین واکنشی که در این موارد دارم، تصور بیپناهی قربانیان و بهتزدگی و سراسیمگی آشنایان نزدیک آنهاست.
چه کاری از دست ما از دور ساخته است؟ به نظرم مهمترین کار -که کار کوچکی هم نیست- اعلام همدردی و ابراز احساسات عمومی است که نشان میدهد جامعه در این موارد، کالبدی واحد را نمایندگی میکند.
این تسلیبخشترین اقدام ممکن است؛ هم برای خانوادههای قربانیان و هم برای جامعهای که خود را در همراهی دیگران، تنها و رهاشده نمییابد. وقتی اتفاق مرگباری میافتد، زاویه نگاهها به آن متفاوت است: برخی به دنبال مقصر هستند، برخی تسویهحسابهای قدیمی را رو میکنند و برخی در لاک خود بیشتر فرو میروند؛ ولی یک زاویه هست که بیش از همه اهمیت دارد و آن، نگاه اجتماعی به موضوع است.
جامعه هم درست مثل فردی که عزیزی را بهیکباره از دست داده، اولا داغدار است و ثانیا نیاز به حمایت عاطفی دارد. بههمیندلیل است که در هنگام خسارتهای بزرگ، مثل زلزله و سونامی و امثال آنها، رؤسای کشورهای دیگر هم تسلیت میگویند و حتی کمک میفرستند.
میتوان گفت جامعهای که به فاجعههای ملی حساس نیست، جامعه نرمالی نیست. در وضعیت نرمال، وقتی اتفاقی در ابعاد بزرگ رخ میدهد، احساس همذاتپنداری در متن جامعه خودبهخود بالاتر میرود، همبستگیهای ملی تقویت میشود و ارادهها برای کمک به همنوع شکل میگیرد که بهترین نشانهها برای یاریرسانی به یکدیگر و تسلا هستند.
اگرچه علت حادثه در اینجا موضوع اولیه نیست؛ ولی اصلا نمیتوان به آن بیاعتنا بود. جامعه داغدار باید مطمئن باشد که موضوع پیگیری میشود؛ ولی از طرف دیگر باید این مراقبت را هم داشت که موضوع، محملی برای واکنشهای هیجانی و خسارتافزا و خارج از چارچوب نباشد.