تاکید اورژانس بر شناسايي مقصران فوت ورزشكار قايقراني

اورژانس تهران در پاسخ به انعكاس اخباري مبني بر متهم كردن اورژانس 115 در فوت خانم ورزشكار رشته قايقراني در روزهاي اخير، در اطلاعيه‌اي به تشريح موضوع پرداخت.
 
به گزارش فارس به نقل از اداره كل روابط عمومي وزارت بهداشت و درمان آموزش پزشكي، در اين اطلاعيه ضمن عرض تسليت به خانواده محترم اين ورزشكار و جامعه ورزشي كشورمان از ايجاد فضاي عدم اعتماد در افكار عمومي نسبت به عملكرد اورژانس 115 گلايه شده و خواهان بررسي بيشتر در مورد مقصران اصلي اين حادثه شده است. تا بدون هيچ‌دليل قانوني و منطقي اورژانس 115 كه در لحظات بحراني و حساس با خدمات كاملاً رايگان در جهت خدمت‌رساني به مردم تلاش مي‌كند، مورد اتهام قرار نگيرد.

به گزارش مسئولان اورژانس تهران شرح حادثه بنا به گفته روابط عمومي فدراسيون قايقراني بدين شرح بود كه بيمار ساعت 17 روز پنج‌شنبه بعد از مسابقه، احساس بدحالي كرد كه با مراجعه به پزشك حاضر در ورزشگاه، با تجويز آب‌قند مرخص مي‌شود.

بيمار در خوابگاه آزادي مجدداً دچار درد قفسه سينه و دست مي‌شود كه با مراجعه مكرر به پزشك با تشخيص اسپاسم عظلاني، تزريق آمپول برايشان انجام شده و ترخيص مي‌شود.

پس از بازگشت به خوابگاه مجدداً بدحال شده و بعد از يك ساعت مجدداً به پزشك مراجعه مي‌كند و با تأكيد پزشك مبني براينكه مشكلي وجود ندارد به خوابگاه برمي‌گردد. بعد از يك ساعت دچار بيهوشي شده و به درمانگاهي در ميدان المپيك منتقل مي‌شود.

مسئول روابط عمومي فدارسيون قايقراني اظهار كرده است كه بيمار بعد از گرفتن اكسيژن به هوش آمده ولي چون دستگاه DC شوك درمانگاه خراب بود اجباراً با اورژانس تماس مي‌گيرند.
با توجه به اين اظهارات، ابهاماتي در بازگويي و قضاوت در مورد اين حادثه وجود دارد كه برخي از آنها عبارتند از:
- بيماري كه با دريافت اكسيژن بهتر مي‌شود، نياز به دستگاه DC شوك ندارد. دستگاه DC شوك براي بيماراني به كار مي‌رود كه ضربان قلب و تنفس ندارند و ممكن نيست چنين بيماري با اكسيژن درماني حالش بهتر شده باشد. به احتمال زياد ايشان در همان زمان كه به درمانگاه رسيده، دچار ايست قلبي و تنفسي شده و نياز به عمليات احياي قلبي ريوي (CPR) داشته است.

- براي برگزاري چنين مسابقه‌اي كه در سطح كشوري برگزار مي‌شده از اورژانس تهران درخواست آمبولانس براي استقرار در محل نشده است. در حالي كه اورژانس 115 آمادگي دارد در صورت هماهنگي قبلي براي هر مسابقه‌اي كه عده‌اي در آنجا تجمع دارند، آمبولانس مستقر نمايد.

اين مرحله سه بار توسط پزشك ويزيت شده و هربار تشخيص متفاوتي داده‌اند اما بيمار را از لحاظ قلبي بررسي نكرده‌اند وقتي بيمار دچار بيهوشي شده مي‌بايست به يك مركز مجهزتر منتقل مي‌شد نه درمانگاه. اين در حالي است كه يك بيمارستان در 10 متري آن درمانگاه وجود داشته است. با توجه به اينكه همه بيمارستانها يك بخش اورژانس مجهز دارند كه هميشه امكانات اوليه براي احياي بيمار دارند. عدم انتقال بيمار به اين بيمارستان سهل‌انگاري محسوب مي‌شود.

- عليرغم اينكه درمانگاه خصوصي مورد نظر طبق بخشنامه معاونت سلامت اين وزارتخانه مؤظف به داشتن آمبولانس و يا بستن قرارداد با يك مركز خصوصي بوده است اما متأسفانه براي تهيه آمبولانس كوتاهي كرده است. با اين وجود اورژانس تهران سرويس دادن به اين درمانگاه را متوقف نكرده است.
در اين فاصله اورژانس 115 با درمانگاه تماس مي‌گيرد و اعلام مي‌كند كه اگر بيمار بدحال است، خود اقدام به اعزام بيمار كنند. چون اصولاً آمبولانس براي كسي اعزام مي‌شود كه حداقل دسترسي به امكانات اوليه درماني را ندارد. مانند مجروح تصادفي و سانحه‌ديدگان در منزل نه بيماري كه در درمانگاهي قرار دارد كه قانوناً بايد لوازم احيا را داشته و دكتر و پرستار بر بالين بيمار حضور دارند كه بايد بتوانند وضعيت بيمار را تحت كنترل داشته باشند.

با وجودي كه اورژانس در حال تماس مكرر با درمانگاه براي پيگيري موضوع و سرويس‌دهي بود، پاسخي از سوي درمانگاه دريافت نمي‌كرد. در اين شرايط با وجود اينكه طبق پروتكل بايد مأموريت لغو شده محسوب شود. اما همچنان آمبولانس در مسير حركت به سمت درمانگاه بود كه پس از مدتي با فرض كاذب بودن تماس، آمبولانس به مأموريت ديگري اعزام شد.

- اگر فرض كنيم كه آمبولانس به درمانگاه مي‌رسيد، مطمئناً هيچ‌كس اجازه ندارد عمليات احياي قلبي ريوي در محيط درماني را متوقف و بيمار را به آمبولانس منتقل نمايد.
- بر فرض كه اين بيمار تحويل گرفته مي‌شد طبق قانون بايد به نزديك‌ترين مركز خصوصي، دولتي، تأمين اجتماعي و حتي نظامي انتقال پيدا مي‌كرد. نزديك‌ترين بيمارستان‌ همان بيمارستاني بود كه در فاصله ده‌متري اين درمانگاه قرار داشت كه بايد بيمار توسط برانكارد به آنجا منتقل مي‌شد كه اين عمل را مسئولان درمانگاه هم مي‌توانستند انجام دهند.

با توجه به توضيحات فوق بيان اين مطلب «كه اگر آمبولانس به موقع مي‌آمد اين خانم زنده مي‌ماند» يك قضاوت به دور از انصاف و ناديده گرفتن زحمات پرسنل زحمتكشي است كه در تهران روزانه 10هزار تا 12هزار مأموريت انجام مي‌دهند كه از اين تعداد 400 نفر به بيمارستان منتقل مي‌شوند.
در پايان اين اطلاعيه اعلام شده است براي بررسي كارشناسانه موضوع، جهت‌شناسايي مقصران اصلي و رفع اتهام و ابهام از اورژانس 115 در وقوع اين اتفاق ناگوار، كميته‌اي در اورژانس تهران مأمور ارائه مستندات به مراكز ذيصلاح شده است.

تماشاخانه

چه بلایی سر ارس آمده است؟/ وضعیت بد پلنگی که در معرض انقراض است (فیلم)

تقسیم عجیب بودجه‌های فرهنگی؟ / وقتی میراث فرهنگی کمبود بودجه دارد اما بعضی نهادها پول‌های کلان می‌گیرند (فیلم)

فیلم های دیگر