۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۱۳:۲۹
فیلم بیشتر »»
کد ۴۲۲۴۸۰
انتشار: ۰۷:۵۷ - ۲۰-۰۷-۱۳۹۴

اس ام اس فصل پاییز سری سوم



این برگ‌های زرد

به خاطر پاییز نیست که از شاخه می‌افتند

قرار است تو از این کوچه بگذری

و آن‌ها پیشی می‌گیرند از یک‌دیگر

برای فرش کردنِ مسیرت…

گنجشک‌ها از روی عادت نمی‌خوانند

سرودی دسته‌جمعی را تمرین می‌کنند

برای خوش‌آمد گفتن به تو…





*******************



به چشم هایم خیره که می شوی

بوی تند قهوه هایت

اعتیادم را بیشتر می کند

و من

متهم ردیف اول لبهایت

عصرهایم

در حیاطی می گذرد

که پاییز

عشوه گری‌هایت را

به درخت تزریق می کند…





*******************



حالا که تو رفته یی می فهمم

دست های تو بود

که به نان طعم می داد

پنیر را به سفیدی برف می کرد

و روز می آمد و سر راهش با ما می نشست

حالا که تو رفته یی

و ملال غروبی نان را قاچ می کند

و برگ درختان

به بهانۀ پاییز

ناپدید می شوند.





*******************



پاییز دلگیر نیست…

دلم گیر پاییز است…





*******************



برای من

یک فنجان غروب

برای میهمان

یک فنجان پاییز بریز،

لبسوز باشد…

– باران؟

– ببارد

اما ریز

– مطرب؟

– بیاید

آنکه دستی به جعد یار دارد نیز…





*******************



پاییز ،

دلم تازه تر است

از قدرت عاشقی فداکارتر است

وه این چه شگرفی ست که جان می طلبد

هر آنکه به این فصل هوادارتر است





*******************



بوی قهوه تند

برایم همیشه به یاد ماندنی ست

یاد آن عصر دل انگیر پاییز می افتم

که تو ناگاه مرا در کافه ای دور دست بوسیدی





*******************



به این روزها بگو به احترام بودنت بایستند.

به این ساعت‌ها بگو آهسته‌تر بروند؛

می‌خواهم کنار دستهایت مقبره‌ای بسازم

و تمام ابرها را از تمام پاییزها،

تمام گنجشکها را از تمام درختها،

به صبح این خانه بیاورم،

ساعت را کوک کنم

و در انتظار «صبح ‌بخیر» تو دراز بکشم.





*******************



سراسر سرما را همین‌جا می‌مانم

کنار تو و دستانت

پاییز هم که بشود

گنجشک‌ها

به هیچ‌ فصل دیگری ،

کوچ نمی‌کنند
 



*******************



آرامم!

کنارِ تو حرف می‌زنم

چای می‌ریزم

تنَ‌ت را بو می‌کنم وُ

لبت را می‌بوسم

دستت را می‌گیرم

و به‌سمتِ پاییز قدم می‌زنم وُ

دل، به‌دریا می‌زنم
ارسال به دوستان
وبگردی