آِیا ایتالیا با آن اسب قصد تحقیر ایران را داشت؟

 
روز گذشته در خصوص دیدار رئیس جمهور با نخست وزیر ایتالیا که در شهرداری رم انجام شد یکی از پژوهشگران مدعی شد که دیدار روحانی با مقام ایتالیایی زیر سایه اسب یکی یکی از سرداران روم انجام شده که ایران را شکست داده است، در این رابطه علیرضا میریوسفی در اتاق شیشه ای خبر نوشت:

شهرت اصلي اوروليوس در ايران و ايتاليا و جهان در اين است كه وي مصداق عملي توصيه هاي أفلاطون در كتاب جمهوريت و مدينة فاضله مد نظر وي بود، به عبارت ديگر اوروليوس "فيلسوفي  بود كه شاه شد. به همين خاطر مجسمه وي كه داراي شهرتي جهاني و نماد عقلانيت در حكمراني است،  در موزه شهرداري رم به عنوان يكي از ديدني هاي اصلي  شهر رم محسوب مي شود و به ويژه شخصيت هاي فرهنگي علاقه زيادي به ديدن اين مجسمه دارند. البته اين مجسمه ابتدا در ميدان شهرداري رم واقع بود كه با انتقال آن به موزه شهرداري، يك كپي دقيق از اين مجسمه اكنون در ميدان شهرداري واقع است.

 شهرت اوروليوس هيچ گاه به خاطر جنگ طلبي يا كشورگشايي نبوده است و كمتر شنيده شده است كه وي را به عنوان يك سردار بزرگ جنگي يا كشور گشا يا فاتح ايران تحسين كنند. علاوه بر اين كه وي مصداق عيني ايده أفلاطون مبني بر تربيت فيلسوفي بود كه بايد شاه شود،  كتاب تأملات وي يكي از معروف ترين كتاب هاي فلسفي روم باستان است كه در ايران و جهان شناخته شده است و  بر فلسفه اسلامي هم تأثيراتي داشته است. از اين كتاب بعنوان يكي از مهمترين آثار فلسفه رواقي در زمينه خودشناسي نيز ياد مي شود. بطور كلي وي يكي از محترم ترين امپراطور هاي روم باستان بود و در ايران هم ميان اهل فرهنك فلسفه كاملا محبوب و شناخته شده  است و اهل فرهنگ معمولا  از وي به نيكي و بزرگي ياد كرده اند.

در مورد جنگ هاي پنج ساله روم باستان با پارت ها هم به آن اشاره شده است، علت اصلي جنگ اخراج فرمانرواي منصوب رومي ها از ارمنستان و تلاش پارت ها براي تسلط بر اين منطقه  و تا حدودي بين النهرين بود  و نتيجه جنگ ها نيز از نظر سرزميني فتوحات چنداني در انتها براي هيچ يك از طرفين نداشت. به عبارتي نتيجه جنگ تاثير چنداني بر تغيير مرزهاي دو امپراطوري نگذاشت. طبق گزارش ها هم اورولئوس در اثر طاعوني يا تيفوسي كه سربازان از جنگ برگشته در سراسر امپراطوري روم اشاعه دادند كشته شد و به نوعي كشته جنگ با پارت ها بود.

به علاوه كساني كه با تاريخ و جايگاه ايتالياي معاصر پس از جنگ جهاني دوم و به ويژه چپ هاي  ايتاليا دراروپا و خاورميانه مطلع اند قطعا كمترين احتمالي را براي برنامه ريزي و تحقير ايران را در جريان سفر دكتر روحاني به ايتاليا را قائل هستند. ايتاليايي ها بطور سنتي در دهه ها بعد از جنگ جهاني دوم بعنوان پل ارتباطي خاورميانه و غرب معروف بوده اند و حتي بعد از ماجراي دست هاي پاك ( يا بقول خودشان Mani Pulite ) كه در دهه نود ميلادي كه به محاكمه و بركناري بسياري از شخصيت هاي چپ ايتاليا و از جمله فرار بنيتو كراكسي رهبر مقدر حزب سوسياليست اين كشور به تونس انجاميد و ضربه سختي به چپ ها و سياستمداران سنتي و مقتدر اين كشور زد، اين موضوع و ارتباط نزديك با خاورميانه و به ويژه آرمان ملت فلسطين كماكان ادامه داشته است.

 مي توان گفت به جز برخي مقاطع محدود و كوتاه مدت در  زمان نخست وزيري سيلويو بلوسكوني، ايتاليا به اين نقش مثبت در قبال خاورميانه كم و بيش ادامه داده است.  بسياري از سياستمداران چپ ايتاليا و از جمله  ماسيمو دالما، نخست وزير و وزير امور خارجه سابق اين كشور،  سابقه طولاني فعاليت و يا حتي زنداني شدن به خاطر شركت در تظاهرات ضد اسرائيلي و به نفع فلسطيني ها در ايام جواني يا بعد آن را داشته اند.

به علاوهايتاليا معمولا جزو كشورهاي پيشرو تحريم هاي ايران يا اقدامات ضد كشورمان نبوده است و معمولا جزو آخرين كشورهايي بوده است كه با اكراه و فشار به اين اقدامات تن داده است. برعكس، ايتاليا در برخي موارد  از اولين كشورهايي بوده است كه با تحريم و انزواي ايران مخالف بوده اند.  بعنوان مثال رومانو پرودي، نخست وزير چپ گرا و محبوب اين كشور ، اولين رييس دولت غربي و اروپايي بود كه در فضاي سنگين بعد از ميكونوس، تحريم ها عليه ايران را شكست و به ايران سفر كرد.
 پرودي هميشه و حتي زماني كه كنيسة اتحاديه اروپايي بود ديدگاههاي مثبت نسبت به ايران داشته است و اين ديدگاه مثبت را تا به امروز حفظ كرده است.

به همين دلايل و در شرايطي كه دولتي چپگرا در ايتاليا حاكم است كه بطور سنتي بيشترين همدلي را با خاورميانه و ايران در ميان كشورهاي اروپايي و غربي داشته است و رومانو پرودي هنوز شخصيتي محترم و پدر معنوي چپ ايتاليا محسوب مي شود، سفر دكتر روحاني به ايتاليا  به عنوان اولين سفر اروپايي بسيار به جا و هوشمندانه بوده است و قطعا ايتاليايي ها اين موضوع را بهتر از هر كسي مي دانند كه اين انتخاب و سفر تا چه اندازه مهم و تاثير گذار است و به همين خاطر علاوه بر اين كه در م

يزباني سنگ تمام گذاشته اند، قطعا چنين گمانه زني هايي در باره برگزاري كنفرانس مطبوعاتي مشترك دو رييس دولت ايران و ايتاليا در كنار مجسمه اورولئوس بعنوان نماد عقلانيت در حكمراني با هدف تحقير ايران و رييس جمهور ايران، قطعا مقرون به واقعيت نيست.