۰۲ خرداد ۱۴۰۴
به روز شده در: ۰۲ خرداد ۱۴۰۴ - ۰۲:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۵۱۸۸
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۸ - ۰۵-۰۸-۱۳۸۷
کد ۵۵۱۸۸
انتشار: ۱۱:۴۸ - ۰۵-۰۸-۱۳۸۷

نامه خواندنی فرزاد جمشیدی در رد دعوت تلویزیون های خارجی

دعوتنامه ها را نگشاده ، بستم …. حتی نمی خواهم گوش بسپارم که تعدادی از دوستان و همکاران خواهند گفت : فلانی خوف کرد که بیرون ایران ، سکه سخنش را نخرند و متاعی از دکان دهانش ، نبرند ! فقط می گویم : حتی یک اجرا در رادیوی محلی ایران را با پر بیننده ترین برنامه های ماهواره ای کشور های خارجی عوض نخواهم کرد . اگر شده تا سال دیگر هیچ کاری نپذیرم ، شب و روزم را با خواندن و دانش آموختن ، سپری خواهم کرد تا سال بعد ( چنانچه لطف خداشامل حالم شد و بر سدره سحر نشستم ) از خاکستر این قلب سوخته که همه حرف ها را تحمل می کند ، ققنوسی بر خیزد و دوباره از آهنگ آشتی و آشنایی با مردم ایران ، سخن ساز کند .
 فردا - در پی دعوت چند رسانه خارجی ار فرزاد جمشیدی برای همکاری ، این مجری توانمند سیما ضمن رد این دعوت ها نوشت:

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی

« در عملیات بدر، دست نیمه جان یک بسیجی که تا کمر در گل فرو رفته و پیدا بود به شدت مجروح شده ، مچ پایم را محکم چسبید…. هنوز در همان خطه و همان خاکم ؛ چون مچ پایم در دست آن بسیجی است . »

این کلمات به ابراهیم حاتمی کیا، تعلق دارد . قدیم ها می گفتند صبحتان را با حمد و صلوات ومعوذتین آغاز کنید. انقلاب ارزش ها که آمد یادمان داد جدااز آیه های روشنی قرآن ، صبح ها گاهی در رخسار برخی انتظارات هم ، نگاهی بیندازیم و از ارتفاع وجدان خودمان شرمسار شویم ! یکی از همین انتظارها ، عبارتی است که پیشانی این نوشته را بوسید با بدون فراز و فرود آهنگین کلام ، در پیش آمد ، همه غزل ها و غصه ها را یکجا تصنیف کرده باشم !

تلویزیون در سر زمین ما بیش از آنکه « یک رسانه تبلیغی در خدمت حاکمیت » باشد یک مهمانی محترمانه و آبرومند است که آدابش را دین و ادبش را فرهنگ غنی فلات گسترده ایران ،شکل داده است .شاید به خاطر همین خصلت رازگونه است که اگر هیچ سیستم نظارتی هم وجود نداشته باشد ، بازهم دوستداران صدا و سیما به خاطر همسایگی خود با این « خانه خیال » هرگز حاضر نخواهند شد کسی اعتقادات آنها را به بازی بگیرد یا کسی بیهوده در این قالب تماشا بنشیند و به کسالت دامن زند .

امتیازی که رادیو و تلویزیون در نزدیکی به خواسته های مردم پیدا کرده گوهر ارزشمندی که در دو جهت – هم دست اندر کاران صدا و سیما و هم منتقدین روز افزونش – از آن بهره می برند ! چگونه ؟ …عرض خواهم کرد :

هیچ کس ، نقد دلسوزانه جماعت آگاه و روشن ضمیر کشور را از رادیو و تلویزیون انکار نمیکند ؛ اما آیا کسی هم پیدا می شود که ادعا کند که صدا و سیمای ایران با همه طول و عرض وعمق و وسعتش ، گوشی شنوا برای خواسته های فردی و جمعی هموطنان ندارد و بدون رصد و تماشای علاقه و نیاز مخاطب برنامه هایش را با موج کوتاه سلیقه های شخصی ، تنظیم می کند ؟

این نوشتار در صدد دفاع از صدا و سیما یا عملکرد مدیرانش نیست … اتفاقا از نگاه کارشناسی مهم ترین مشخصه صدا و سیمای ما بی دفاعی برنامه سازان و مدیرانش محسوب میشود ! دفاع آن جاست که حقی از شما در معرض ضایع و تباه شدن قرار بگیرد و ما در صدا و سیما یاد گرفته ایم که « توپ » این حق ، همیشه در زمین مخاطب است .

مردم عادت کرده اند که مدیریت محتوایی این رسانه را به عهده بگیرند و تو اگررادیو و تلویزیون چهار تا کشور دیگر را هم دیده باشی ، از سرعت انتقال خواسته های ملی و تاثیرآن ها در صدا و سیمای کشور خودت ، حیرت خواهی کرد و بر گفته من – که صدا و سیما را به مثابه یک مهمانی بزرگ ملی ، تصویر و تمثیل کرده ام – گواهی خواهی داد .

عالمان ، مهتران ، روحانیان ، ایثارگران …. و همه کسانی که قد غم هاشان ، قدری از بام خانه خودشان ، آن طرف تر را هم می پاید برای صدا و سیمای سرزمین ما نگرانند و مثل یک موجود زنده به محضی که یک برنامه ، یک هنر پیشه ، یک موسیقی یا یک مجری ، دلواپسشان کند ، به خود حق می دهند – طبق یک ساز و کار دفاعی – از آن مراقبت کنند و من مدت هاست یقین پیدا کرده ام که فصل دوازدهم قانون اساسی در همان کلمات کوتاه ، برای صدا و سیما مرزی فراهم کرده و حد موفقیت یک مجری ، برنامه ساز ، هنرمند و … مدیر رسانه ملی را رضایت رهبری دانای راز انقلاب اسلامی بر شمرده است .

اینجاست که گنجشک واژه هایم را روی بند بند ایمانم می نشانم و به همان قلب های پاک و نگران مردم کشورم سوگند می خورم که اگر برنامه ای موفق شد ، سریالی به بام اقبال ملی نشست یا مجری ای محبوب شد ، حتما مهمانان همان ضیافت رادیویی و تلویزیونی در حقش دعا کرده اند . پس این به دل نشستن و مورد محبت واقع شدن از سوی مخاطبان رسانه ملی آسان به دست نمی آید و اگر کسی محبوب شد وآسان از کف داد جا دارد که خود ( پیش از آنکه از او بخواهند ) در ردیف « لا یعقلون » و « لا یشعرون » جایی برای خود دست و پا کند ! که خواجه لسان غیبش فرمود :

دلنشین شد سخنم تا تو قبولش کردی آری آری سخن عشق ، نشانی دارد

…… در روزهای اخیر برخی سایت ها ( ودر پی آن ، تعدادی از مطبوعات ) نسبت به انتشار دعوت اینجانب به کشور های خارجی مطالبی منتشر کردند که در حد خبر این دعوتنامه ها مورد تایید حقیر و مسئولین صداو سیما قرار گرفت . اما بعد از آن پس لرزه هایی از موارد غیر واقعی ، از پذیرش این دعوت ها و حتی سفر قریب الوقوع اینجانب ! سخن گفت ، که جای تامل و تاسف دارد .

از شما سوال می کنم آیا می توان معنویت سحر گاهان ایران را در جای دیگری جستجو کرد ؟ راستی چه عمری باید از یک « مجری تلویزیون » سپری شود تا لیاقت پیدا کند در « صمیمیت سیال » سحر با مردم کشورش سخن بگوید ؟ این طلای ناب احساس و اخلاص مردم را که با یک رطب « ربنا » کامشان شیرین می شود و با یک التماش دعا ، دست اعتقادشان را به نخل اعتماد بر نامه ای تلویزیونی ، می سپارند ، با چه عیاری ( جز انصراف ) باید سنجید ؟

نه ……. اشتباه نمی کنم ! هنوز جیب عاطفه ام از نقل « حمد و صلوات » بینندگان سحری ، سر شار است . هنوز آمپول چندعکس و مصاحبه ، آنقدر بیهوشم نکرده که فراموش کنم با جلیقه های همین صدا و سیما ، پرستوی نشاندار مدینه و مکه شدم .

ودور از منظومه جوانمردی است اگر فراموش کرده باشم حج من مشروط و وامدار این سازمان بوده و …. اگر من نگویم ، لبان میکروفون ها و چشمان دوربین ها گواهی خواهند داد که چون بچه محل جام جم بودم ودر بهار جوانی ، سبزه زیارت کربلا و بیت عتیق خدا در باغچه عمرم رویید .

دعوتنامه ها را نگشاده ، بستم …. حتی نمی خواهم گوش بسپارم که تعدادی از دوستان و همکاران خواهند گفت : فلانی خوف کرد که بیرون ایران ، سکه سخنش را نخرند و متاعی از دکان دهانش ، نبرند ! فقط می گویم : حتی یک اجرا در رادیوی محلی ایران را با پر بیننده ترین برنامه های ماهواره ای کشور های خارجی عوض نخواهم کرد . اگر شده تا سال دیگر هیچ کاری نپذیرم ، شب و روزم را با خواندن و دانش آموختن ، سپری خواهم کرد تا سال بعد ( چنانچه لطف خداشامل حالم شد و بر سدره سحر نشستم ) از خاکستر این قلب سوخته که همه حرف ها را تحمل می کند ، ققنوسی بر خیزد و دوباره از آهنگ آشتی و آشنایی با مردم ایران ، سخن ساز کند .

خاطره ابراهیم حاتمی کیا را در خط اول این نوشته یادتان هست ؟
کار تعلق خاطر من نسبت به ارزش های خونپالای مردم ایران ، از مچ پا گذشته …. افسار اختیارم در دست این مردم پاکنهاد و عاشق است . تا عمر دارم به خاطر رضای خدا و خلق خدا ، خار خواهم خورد ، بار خواهم برد .

عمرتان دراز و پرگل
سی ام مهر ماه 1387 – فرزاد جمشیدی

پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۰
در انتظار بررسی: ۴
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۱۰ - ۱۳۸۷/۰۸/۰۵
2
4
جناب آقاي جمشيدي
با سلام
خدا عزيزت داشته و انشاالله خواهد داشت، يادمان هست آنها كه رفته اند با هزار آرزو خواهان بازگشت به اين نظام پاك هستند،اما چه حيف كه آبرويي براي بازگشت ندارند. موفق باشيد.نادري ميغان
ناشناس
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
۱۳:۴۰ - ۱۳۸۷/۰۸/۰۵
2
3
خدا شما را برای مردم ایران حفظ کند.
ناشناس
BOLIVIA, PLURINATIONAL STATE OF
۱۴:۴۳ - ۱۳۸۷/۰۸/۰۵
2
3
خداوند بر توفیقات فرزاد عزیز بیافزاید . برای برخی هنرمندان ایرانی که برای دو روز دنیا دست از اعتقادات دینی و ملی خود کشیدند و بر روی فرش قرمز پا نهادند طلب مغفرت و آمرزش می کنم.
ناشناس
-
۱۴:۵۳ - ۱۳۸۷/۰۸/۰۵
2
2
آفرین!بلکه هزاران آفرین برتو!معلوم می شود سخنان سحرگاهان رمضان از ته دل بوده است.
کودتای میمون‌ها / بچه‌دزدی بی‌سابقه در جزیره‌ای در پاناما!(+عکس) ۱۵ بازیکن شماره هفت برتر تاریخ فوتبال؛ از اریک کانتونا تا آندری شوچنکو(+عکس) مخدری به‌نام «کی‌دراما» فنلاند سفیر رژیم صهیونیستی را احضار کرد بازسازی 750 میلیون تومانی یک خانه در کرج/ چه بود و چه شد؟ (+تصاویر) بازطراحی خاصی از ب ام و Z4 (عکس) واشنگتن: گفت‌وگوها با ایران می‌تواند موفقیت‌آمیز باشد خانوادگی اما سریع ترین در جهان(عکس) سازمان ملل: ارسال ۹۰ کامیون کمک‌های بشردوستانه به غزه اگر ب ام و 2002 در سال 2025 تولید شود(عکس) نتانیاهو رئیس جدید شاباک را معرفی کرد رئیس موساد فردا جمعه در رم با ویتکاف دیدار می‌کند کدام شهرهای ایران قربانی ریزگردها می‌شوند؟/ وضع ریزگردها هر سال بدتر خواهد شد رافینیا در بارسا ماندنی شد عراقچی: اگر بخواهند حق مردم ایران در استفاده صلح‌آمیز از انرژی هسته‌ای را سلب کنند، هیچ توافقی در کار نخواهد بود/ کماکان آمادگی داریم اقدامات اعتمادسازی را اتخاذ کنیم