عصر ایران؛ جعفر محمدی* - بعد از انتشار خبر رونمایی از کشتی طلایی در قم که روی آن قرآن کریم کتابت شده است، موجی از انتقادات مردمی فضاهای رسانه ای و مجازی را در بر گرفت. در پی این نقدها، آستان مقدس حضرت معصومه(س) با صدور اطلاعیه ای اعلام کرد که این آستان هیچ گونه حمایت مالی از این پروژه نکرده و صرفاً مراسم رونمایی آن را با هماهنگی استانداری قم برگزار کرده است.
سازنده این کشتی مطلا نیز در دفاع از کارش چنین توضیح داده است که هر چند کل کشتی 70 کیلو وزن دارد ولی ورق طلایی که روی آن به کار رفته است، کمتر از 150 گرم است.
این اولین باری نیست که چنین اتفاقی در کشور می افتد. فروردین امسال نیز در قم، بزرگترین قرآن ساخته شده از طلا و نقره دنیا رونمایی شد. در همه این قرآن 608 صفحه ای از نقره خالص و طلای 24 عیار استفاده شده است.
در خرداد 96 هم خبر رسید که قرآنی با نخى از جنس طلا بر روى حرير دوخته و رونمایی شده است.
پیش از آن و در سال 93 نیز کوچکترین قرآن ساخته شده از طلا و جواهر دنیا در نمایشگاه بین المللی قرآن تهران به نمایش در آمده بود. در آن قرآن یک کیلو طلا و دو کیلو نقره به کار رفته بود و به گفته سازنده اش، آیات قرآن به حدی ریز نوشته شده است که نمی توان آنها با چشم غیرمسلح خواند.
البته سابقه چنین کارهایی دستکم به دوره قاجار می رسد؛ در کتابخانه ملی ایران، قرآنی نگهداری می شود که ظرف 10 سال و با حدود ٤ كيلو طلا و جواهر نوشته شده است.
***
آنچه به ویژه بعد از ساخت کشتی مطلا در مقام دفاع از این قبیل کارها مطرح شده، عمدتاً دو چیز است: اولاً می گویند که در این آثار از مقداری کمی طلا و جواهر استفاده و با هزینه شخصی ساخته شده اند و ثانیاً بیان می دارند که این کارها با عشق به کتاب الهی صورت پذیرفته است.
هر دو حرف نیز درست است اما هر دو، منحرف ساختن "صورت مسأله" به شمار می روند. اساساً سخن بر سر این نیست که چرا فلان قدر طلا در ساخت کشتی طلایی قرآن و نظایر آن به کار رفته است، مخصوصاً این که گفته می شود این کارها با هزینه شخصی انجام شده اند و مالک طلاها و نقره ها و جواهرات دوست داشته است با آنها کوچکترین یا بزرگترین قرآن مطلای جهان را بسازد.
اما واقعیت این است که در دل این کارها، حتی اگر با عشق به قرآن و اهل بیت(ع)، یک رویکرد خلاف شأن دین و قرآن وجود دارد و آن، تنزل امر قدسی وحی به یک نمایش پرتجمل زمینی است که هیچ انتهایی ندارد چرا که ممکن است ایرانی ها قرآنی با 10 کیلو طلا بسازند و فردایش اماراتی ها از قرآنی با 100 کیلو طلا رونمایی کنند و با پولی که دارند تیتر یک رسانه های جهان کنند و همین طور الی آخر!
پس، قضیه فراتر از این است که مثلاً می شد پول طلاهای به کار رفته در قرآن را به فقرا داد - کما این که بعضاً چنین آثاری به نفع بیماران نیازمند هم فروخته شده اند - بلکه روی مسأله این است که خواسته یا ناخواسته، این مسیر به تهی سازی درونی دین و تقلیل آن به "شو" و نمایش می انجامد.
اساساً مگر جز این است که قرآن نازل شده است تا مردم آن را بخوانند، درک کنند و آموزه هایش را به کار بندند. حال کدام یک از این قرآن های مطلا، به کار خواندن می آید؟!
اگر آراستن قرآن به طلا و جواهر، نشانه ارادت به آیات الهی است، حضرت محمد(ص) که واسطه وحی بودند و قطعاً ارادتمندترین انسان تاریخ به قرآن، چرا چنین کاری در اوج قدرت حکومتشان نکردند، آن هم با کمک یارانی که فراتر از مال، حتی حاضر به نثار جان شان هم بودند؟
به هزار تأسف باید گفت که هر اندازه جامعه از روح دین و معنویت خالص دور می شود، بر تجملات و ظواهر دینی افزوده می شود. مساجدی که می سازیم، روز به روز زیباتر می شوند اما تعداد نمازگزاران کم شمارتر. برنامه های مذهبی تلویزیون با جلوه های ویژه بصری زیباتری روی آنتن می روند ولی اثرگذاری شان روز به روز کم تر و کم تر می شود.
حوزه های علمیه برای اولین بار در تاریخ، بودجه بگیر میلیاردی دولت می شوند و مدارس دینی با کاشی های فیروزه ای تزئین می شوند ولی خروجی کار آن می شود که آیت الله سید مصطفی محقق داماد می گوید: من بهعنوان یک روحانی نسبتا سالخورده، از همه ملت ایران عذرخواهی میکنم؛ ما نتوانستیم اخلاق اسلامی را ارتقا ببخشیم و نسل امروز را مهربان و رحیم و بدون خشونت تربیت کنیم.
اوائل انقلاب بسیار گفته می شد که قرآن یا در طاقچه ها مهجور مانده یا در قبرستان ها قرائت می شود؛ در آن سال ها، بزرگانی مانند آیت الله طالقانی می کوشیدند قرآن را به زندگی مردم بیاورند و برنامه تلویزیونی آن مرحوم به نام " با قرآن در صحنه" بسیار محبوب بود. امروز اما می بینیم که قرآن از طاقچه ها و گورستان ها به نمایشگاه ها و موزه ها نقل مکان کرده و البته در لباس های حریر و طلا و نقره!
ماندن در لایه های بیرونی دین و آراستن بیش از حد آن، نه تنها بی توجهی به مغز دین را جبران نمی کند بلکه پوسته را سنگین تر و اصیل تر از درون جلوه گر می کند؛ نتیجه اش هم این می شود که دینداری را در نوع لباس و یقه و ریش و تسبیح و تزیین مسجد و برنامه های تلویزیونی و ... خلاصه می کنند و چون این ها، بسیار سریع الوصول هستند، رندانی که اعتقاد قلبی به دین ندارند، آن را به دکانی برای خود تبدیل می کنند. در چنین وضعیتی، چون شناختن "دینداران واقعی" از "متظاهران به دینداری" سخت می شود، تمیز دین از غیر دین و حتی ضد دین هم دشوار می گردد و نهایتاً به دین گریزی مردم و خاصه جوانان می انجامد.
مصلای تهران را بنگرید؛ در سال 1367، امام خمینی(ره) دستور ساخت آن را دادند و چنین توصیه کردند: "سادگى مصلا باید یادآور سادگى محل عبادت مسلمانان صدر اسلام باشد".
کل دوران رسالت حضرت محمد(ص) 23 سال طول کشید و همچنان 29 سال است که دارند مصلایی می سازند که سادگی اش یادآور مساجد صدر اسلام باشد! چرا؟ چون دست اندرکاران جامعه اسلامی، به جای آن که در صدد ترویج روح دین باشند، دغدغه زیباتر و شکوهمندتر شدن مصلا را دارند و این که گنبدش چه شکلی باشد شکیل تر است و کدام طرح کاشیکاری به محرابش می آید و ...؟!
جامعه ای که دینی نباشد، تکلیفش روشن است؛ چینی ها ، سوئدی ها ، آرژانتینی ها و خیلی های دیگر، هیچگاه ادعای جامعه دینی ندارند و بنابراین راه خود را درست یا غلط می روند ولی جامعه ای که از در و دیوارش شعارها و مظاهر دینی می ریزد ولی دل های مردمانش روز به روز از معنویت تهی تر می شود، در جا خواهد زد چرا که تضاد درون و برون و ریاکاری حاصل از آن، چنان اصطکاکی را به وجود می آورد که همه توان جامعه را در خود می بلعد.
*صاحب امتیاز و سردبیر عصر ایران
ريا
ريا
تمام زندگي ما شده ريا
با هز انگيزه و در هر زمينه اي
چه مذهبي، چه علمي، چه...
مگه چینی ها هم شرف دارن که اینقدر نکته سنج باشن؟ مثل خودمون برده پولن
ترسم نرسی به کعبه ای اعرابی،
کین ره که تو میروی به ترکستان هم نیست...
احتمالا شما از زندگی ائمه ی اطهار هیچ نمیدانید.
ولی اونی که واسه ریا قرآن طلایی میکنه بیشتر به دین داره اسیب میزنه
من 30 سال است که در اروپا زندگی میکنم. اینجا فساد نیست. من در این مدت هرگز از مردم اینجا دروغ نشنیده ام. البته حرف شان را صریح به آدم می گویند و انتقاد می کنند اما پشت سر کسی غیبت نمی کنند. همه اینها دستورات اسلام است که این ها اجرا می کنند بدون اینکه مسلمان باشند. این ها می گویند صداقت و انسانیت لزوما نباید منشا دینی داشته باشد. مهم این است که حقوق دیگران را پایمال نکنیم. اگر ما هم در ایران از بالا تا پایین همین اصل را رعایت کنیم، حتما مسلمانان خوبی هستیم.
انجام عملی که موجب وهن دین بشود حرام است.
این ظاهر گرایی ها جامعه را از اصل دور کرده است.
تمام متن شما درست بود مگر کلمه مفسدانه
من و همسرم چند بار خارج رفتیم ولی خدایی مفسد ه ای هم در کار نبوده
پایدار باشی آقای محمدی
اری شما مقصری برادر
نظرتون درمورد مازراتی با روکش طلا یا لکسوس طلایی توی تهران که خبرش یه ماه پیش تو رسانه ها اومد چیه؟!
با تشکر
نظرتون درمورد مازراتی با روکش طلا یا لکسوس طلایی توی تهران که خبرش یه ماه پیش تو رسانه ها اومد چیه؟!
با تشکر
نظرتون درمورد مازراتی با روکش طلا یا لکسوس طلایی که بعنوان جایزه قرعه کشی یکی از پاساژهای شمال شهر تهران که قیمت هرکدوم چندصد میلیون تومن و حتی چند میلیارد تومن هست چیه؟!
با تشکر
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!آقاي جعفر محمدي بزرگوار، قطعا انتقاداتي به متوليان دين و روش هاي تبليغ دين و..، وجود دارد، که دغدغه هاي امام و رهبري سرشار از آنهاست. و حدا اقل افرادي همانند آقاي قرائتي بارها اين مباحث را در صدا و سيما نقد کرده اند و البته جنابعالي به راحتي مي گذريد تا به مقصود برسيد.
اما خود شما که ان شالله نقدتان دلسوزانه و خير خواهانه باشد، چه قدر براي ترويج ابعاد صحيح دين و روش هاي قابل دفاع متوليان ديني تلاش کرده و باعث تقويت دين شده ايد؟ آيا با ترويج ارشهاي ليبراليستي به ترويج فرهنگ ديني کمک مي کنيد؟ وقتي رويکرد شما به سياست ، فرهنگ و مسائل اجتماعي سکولار است و تنها زماني به دين مراجعه مي کنيد که مي خواهيد طعنه بزنيد، چه توقعي از جامعه داريد و داعيه دار عدول از ارزش هاي ديني شده ايد. کاستي هاي متوليان دين به کنار، اما خودت منصفانه نقش نداري؟
انصاف و تقوا شرط آزادي بيان است. خداوند بر توفيقات شما بيافزايد
اما جالبه این حرکت هایی که این افراد می کنند باعث موج منفی می شود.
حالا بگذریم از این که آیا از نظر((شرعی)) ما مجازیم همچین کار هایی با نماد های دینی کنیم یا خیر.
خدایا ما را از ریا ونفاق پاک گردان.
جامعه ای که دینی نباشد، تکلیفش روشن است؛ چینی ها ، سوئدی ها ، آرژانتینی ها و خیلی های دیگر، هیچگاه ادعای جامعه دینی ندارند و بنابراین راه خود را درست یا غلط می روند ولی جامعه ای که از در و دیوارش شعارها و مظاهر دینی می ریزد ولی دل های مردمانش روز به روز از معنویت تهی تر می شود، در جا خواهد زد چرا که تضاد درون و برون و ریاکاری حاصل از آن، چنان اصطکاکی را به وجود می آورد که همه توان جامعه را در خود می بلعد.
ریا
چاپلوسی
فریب افکار عوام
بزرگترین لطمه را به اسلام نا مسلمانان مسلمان نما زده اند
متاسفیم که هزینه هایی که باید برای اشتغال زایی و رفع فقر شود خرج اینگونه مسائل می شود.
اگر فقر برطرف شود مردم بیشتر دین گرا می شوند یا قرآن و مساجد مطلی داشته باشیم؟؟