۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۸ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۵:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۹۴۸۷۷
تاریخ انتشار: ۱۶:۲۵ - ۰۵-۱۲-۱۳۹۶
کد ۵۹۴۸۷۷
انتشار: ۱۶:۲۵ - ۰۵-۱۲-۱۳۹۶

سرقت بنز C200 برای خوشگذرانی در شب ولنتاین

سه متهمی که مدتی قبل یک خودروی بنز را به سرقت برده بودند، پیش از ظهر امروز به دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شدند.

به صاحب بنز گفتیم می‌خواهیم که خودرو را به ما بدهد که او گفت بنز را به ما می‌دهد و از ما خواست که پس از دو ساعت گشت‌وگذار با خودروی بنز، خودرو را در مکانی رها کنیم و او گفت از ما شکایت نمی‌کند! ما نحوه رانندگی با خودروی بنز C۲۰۰ را بلد نبودیم ...

به گزارش باشگاه خبرنگاران پویا؛ سه متهمی که مدتی قبل یک خودروی بنز را به سرقت برده و از راننده آن زورگیری کرده بودند، پیش از ظهر امروز به دادسرای ناحیه 34 تهران منتقل شدند.

افشین متهم هجده ساله این پرونده درباره جزئیات سرقت خودروی بنز به علی وسلیه‌ایردموسی؛ بازپرس شعبه پنجم دادسرای ناحیه 34 گفت: من با پیمان و بیژن دوست هستم، شبی که سرقت انجام شد در منزل پیمان در کرج بودم و با دوستم به نام سهیلا چت می‌کردم که سهیلا به من گفت فردا روز وَلنتیان است و باید با هم بیرون برویم و خوش‌ بگذرانیم.

وی ادامه داد: من چتم با سهیلا را به پیمان نشان دادم که پیمان نیز گفت برای دوستش میترا کادو نخریده و پولی ندارد، به همین دلیل با هم تصمیم گرفتیم به تهران بیاییم و هر جور شده با تهیه مبلغی برای سهیلا و میترا کادو بخریم، من قصد داشتم برای سهیلا انگشتر بخرم و پیمان می‌خواست برای میترا یک عروسک بخرد اما فقط درحد رفتن به تهران پول داشتیم.

وی در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: پیمان یک چاقوی 20 سانتی‌متری از خانه برداشت و همراه هم از خانه خارج شده و با مترو به تهران آمدیم، زمانیکه به تهران آمدیم با پرس‌وجو خودمان را به شمال شهر رساندیم و به خیابان گاندی رسیدیم البته هدف خاصی نداشته و فقط در خیابان قدم می‌زدیم تا اینکه چشممان به یک بنز سفید رنگ خورد که داخل آن یک پسر و دختر جوان بودند، زمانیکه آنها را دیدیم عقده‌هایمان بیشتر شد و با خود گفتیم چرا باید آنها به راحتی خوش‌گذارنی کنند اما ما هیچ پولی نداشته باشیم.

افشین که درس را رها کرده و فقط مدرک سیکل گرفته، اظهاراتش را اینگونه ادامه داد: در آن لحظات، پسر جوان از خودرو پیاده شد و به طرف عابربانک رفت که پیمان به سرعت به سمت خودروی بنز رفت و به محض اینکه در عقب خودروی بنز را باز کرد، دختر جوان ترسید از خودرو پیاده شد و فرار کرد، در همین حین پیمان به سمت راننده بنز که داخل پیاده‌رو بود، رفت و او را به داخل خودرو کشاند، من نیز سوار بنز شدم، داخل بنز به پسر جوان (راننده بنز) ماجرا را تعریف کردیم و او خودش گردنبد طلایی را از گردنش درآورد و به ما داد، اما من و پیمان طمع کردیم و تلفن‌همراه راننده و دختر جوان را که داخل خودرو جا مانده بود، برداشتیم.

وی افزود: با اینحال باز هم قانع نبودیم و به صاحب بنز گفتیم می‌خواهیم که خودرو را به ما بدهد که او قبول کرد و گفت: بنز را به ما می‌دهد و از ما خواست که پس از دو ساعت گشت‌وگذار با خودروی بنز، خودرو را در مکانی رها کنیم و گفت: از ما شکایت نمی‌کند! ما نحوه رانندگی با خودروی بنز که ظاهراً از نوع c200 بود را بلد نبودیم و از راننده، نحوه رانندگی را پرسیدیم و او به ما آموزش داد چطور باید خودرو را برانیم؛ در نهایت راننده را از خودرویش پیاده کردیم و راهی کرج شدیم، پیمان مرا به منزلم رساند و خودش با خودرو رفت.

افشین به بازپرس گفت: صبح روز بعد (25 بهمن) با پیمان تماس گرفتم و او با بنز دنبال من آمد و با هم به یک قهوه‌خانه در کرج رفتیم و آنجا حمید نیز به ما ملحق شد؛ بنز را در مکانی پارک کردیم که یک کانکس پلیس آنجا قرار داشت، دقایقی بعد حمید به قهوه‌خانه آمد و ما سفارش دادیم اما دقایقی نگذشته بود که مأموران پلیس به داخل قهوه‌خانه آمده و پرسیدند خودروی بنز متعلق به چه کسی است که هیچ کس پاسخ نداد و مأموران جیب یکی یکی از افراد داخل قهوه‌خانه را گشتند و در نهایت سوئیچ بنز را از داخل جیب پیمان پیدا کرده و ما را بازداشت کردند، من هیچ سابقه کیفری ندارم و فقط با دیدن اوضاع زندگی آن پسر (صاحب بنز) به زندگی‌اش غبطه خوردم!

پیمان نیز با تأیید صحبتهای افشین در اظهاراتش به بازپرس پرونده گفت: قبل از اینکه به قهوه‌خانه برویم همراه با بیژن به یک طلافروشی رفته و گردنبد طلایی را که از صاحب بنز گرفته بودیم، فروختیم، من زن و بچه دارم و وضع مالی پدرم بد نیست اما اشتباه کردم، شنیدم که راننده بنز با آن دختر پس از این ماجرا به ایتالیا سفر کردند و قبل از سفر در شکایت خود اعلام کردند که ما با سلاح گرم وارد خودروی آنها شدیم، اما هیچ سلاح گرمی درکار نبود و فقط چاقو دست من بود.

متهم سوم این پرونده نیز در اظهاراتش به بازپرس گفت: من نمی‌دانستم طلایی که پیمان می‌خواهد بفروشد سرقتی است و در سرقت نقشی نداشتم، من یک کارگرم که مدتی است پس از فوت مادرم و ازدواج مجدد پدرم از شهرستان به شهریار آمده و از پدرم جدا شده‌ام و اکنون با خواهرم زندگی می‌کنم و با کارگری خرجی درمی‌آورم.

هر سه متهم پس از این اظهارات با دستور علی وسیله‌ایردموسی؛ برای ادامه تحقیقات دراختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفتند.

برچسب ها: سرقت ، بنز
ارسال به دوستان
4 افسانۀ غیرواقعی دربارۀ گرگ‌ها اگر دستتان سوزن سوزن می‌شود به این بیماری‌ها دچار شده‌اید برگ متحرک ؛ یکی از خاص ترین موجودات کره زمین را مشاهده می کنید! (عکس) یادی از شورلت کامارو توربو Z سال 1981، آخرین و کمیاب‌ترین کامارو ینکو (+عکس) کیفیت شگفت انگیز و هنر عکاس در ثبت تصاویر از یک سرخرطومی مسجد شناور الجبار (+تصاویر) حقایق مهم در مورد مصرف ویتامینها و مکمل ها که نمی دانید آمادگی جسمانی با سلامت روان بهتر در جوانان مرتبط است دلیل مهم دل درد صبحگاهی و درد معده بعد بیدار شدن رانندگی با مرسدس میباخ S680 دوازده سیلندر، تجمل با چاشنی پویایی (+عکس) منچستریونایتد با نمایشی فاجعه‌بار در لندن، ۴-۰ مغلوب کریستال پالاس شد قتل یکی از مدیران شهرداری به دست همسرش هاشمی‌نسب: استقلال برای ما قهرمان است، چه با جام و چه بدون جام! استقبال ایران از پاسخ حماس به طرح سیاسی پایان جنگ علیه غزه کامیابی‌نیا: چشمی 3 بار باید اخراج می‌شد/ حامدی‌فر به آینده خودش و استقلال ضربه زد!
وبگردی
نظرسنجی
دی سال گذشته، با وعده افزایش سرعت اینترنت، قیمت آن را 34 درصد افزایش دادند. منصفانه از تجربه خودتان درباره وضعیت سرعت اینترنت در این مدت بگویید.