۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۸۲۴۱۰
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۰ - ۱۲-۰۵-۱۳۹۸
کد ۶۸۲۴۱۰
انتشار: ۱۳:۱۰ - ۱۲-۰۵-۱۳۹۸

"با حریف ظریف می بازید"

بسیاری از کارشناسان بین‌المللی، از جمله رابرت هانتر، دیگر استاد دانشگاه و دیپلمات پیشین آمریکایی، تحریم ظریف را «اقدامی در جهت تضعیف بیشتر اعتبار دیپلماسی آمریکا» خطاب کرده و از سوی دیگر، بسیاری از مسئولان اروپایی و رسانه‌های غربی یا به این اقدام آمریکا بی‌اعتنایی کرده یا رسما آن را ناکارآمد اعلام کرده و با آن مخالفت کرده‌اند.

تلاش آمریکا برای ساکت کردن ظریف نشانه آشکار دیگری برای اثبات توفیق ایران در این مذاکرات و اهمیت دستاورد توافق هسته‌ای بود.

به گزارش عصرایران، مجید تفرشی، تاریخ‌نگار و تحلیلگر امور بین‌المللی، در یادداشتی در روزنامه اعتماد نوشت: «قرار دادن نام وزیر خارجه ایران در فهرست روزافزون تحریم‌های دولت آمریکا واکنش‌های مختلفی را در داخل و خارج از کشور برانگیخت.

دولت ترامپ از چند هفته قبل، مقدمات تبلیغاتی، روانی و رسانه‌ای برای اقدام نامتعارف تحریم محمدجواد ظریف را فراهم کرده بود. طبیعی است که در این مورد نیز مانند اغلب اقدامات ضد ایرانی ترامپ، هم حامیان و موافقانی وجود داشتند، هم مخالفانی و هم تندروانی که این اقدام را کمتر از حد لازم و کافی برای اعمال سیاست فشار حداکثری می‌پنداشتند و از این رو تردیدهایی برای اصل این تصمیم و چند و چون دامنه آن وجود داشت.

با این حال، سفر کوتاه و موفقیت‌آمیز اخیر ظریف به نیویورک و بی‌اثر ماندن فشارها و محدودیت‌های جدید آمریکا برای او، در مقابل توفیق ظریف برای فتح قلوب و اذهان جامعه بین‌المللی در چهار وجه سیاست‌ورزان، نخبگان، رسانه‌ها و افکار عمومی، عزم دولت ترامپ را جزم کرد تا به جای ادامه تلاش برای رویارویی متوازن با ظریف، صورت‌ مساله را پاک کند و مسئول دستگاه دیپلماسی ایران را مورد تحریم خود قرار دهد.

این اقدام دولت آمریکا در عمل چند پیام برای ایران و جامعه بین‌المللی داشت؛ نخست بی‌پایگی ادعاهای واهی در مورد بی‌اهمیت بودن و عدم تاثیرگذاری جدی و اجرایی شخص ظریف و دستگاه رسمی دیپلماسی ایران، شعاری که از ابتدای روی کار آمدن جمهوری‌خواهان تندرو روی آن مانور بسیاری داده شد و با کمال تاسف، در داخل کشور هم اشخاص و جریان‌هایی بودند که خواسته یا ناخواسته، عملا آتش‌بیار این ادعای نادرست بوده‌اند.

پیام دیگر، سست بنیاد بودن ادعای عزم مذاکره بی‌قید و شرط ترامپ و همراهانش با ایران و بروز مجدد تناقض گفتار و رفتار آنان در باز نگاه داشتن پنجره و باب گفت‌وگوهای دیپلماتیک بود. اگرچه پیش از این نیز ۱۲ پیش‌شرط تحکم‌گونه اعلام شده توسط مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا، برای تعامل با ایران، از نظر کارشناسان، ناقض ادعای مذاکرات بدون شرط بود، ولی این‌ بار نیاز چندانی به تخصص و کارشناسی نبود تا تناقض ادعا و عمل آمریکا در قبال ایران برای همگان روشن شود.

دیگر پیام این اقدام، پاسخ عملی به برجام‌ستیزان داخلی و خارجی است.

در شرایطی که ترامپ مدام و مکرر، توافق هسته‌ای ایران با پنج قدرت جهانی را پیروزی برای ایران قلمداد می‌کند، در داخل کشور، جمعی با جهالت یا غرض، یا ترکیبی از هر دو، اصرار بر شکست ایران در این اقدام دارند. طبیعی است که توافق برجام تحت شرایط خاص ناشی از هشت سال نابخردی و ناکارآمدی دولت قبلی انجام شد و اگر آن موقعیت متفاوت بود، حتما ایران به توافق بهتری دست می‌یافت. همین‌ طور اگر طرف‌های غربی به تعهدات خود کامل عمل می‌کردند، شرایط کنونی متفاوت می‌شد. با این همه، تلاش آمریکا برای ساکت کردن ظریف نشانه آشکار دیگری برای اثبات توفیق ایران در این مذاکرات و اهمیت دستاورد توافق هسته‌ای بود.

چنان‌که ‌گری سیک استاد دانشگاه کلمبیا و مشاور شورای امنیت ملی آمریکا در دوران ریاست‌جمهوری جیمی کارتر در واکنش به تحریم ظریف گفت: دیپلماسی بهتر، سخنگویی بهتر، توییت‌نویسی بهتر و نمایندگی بهتر برای کشور خود، در مقایسه با حریف آمریکایی، موجب شد تا سعی کنند او را ساکت کنند. این سخنان در واقع مهر باطلی است بر ادعاهای بی‌تاثیر بودن ظریف و دستگاه دیپلماسی ایران بر روند معادلات جهانی.

ضمن تایید این واکنش‌گری سیک، باید گفت که طبیعتا بخشی از توفیق ظریف البته مرهون کار سازمانی وزارت خارجه ایران است ولی باید اعتراف کرد که توانایی و عملکرد شخص او در مقایسه با عملکرد کلی دستگاه دیپلماسی ایران در زمینه دیپلماسی عمومی/ مردم‌محور بسیار قوی‌تر و کارآمدتر بوده و نباید ضعف‌ها و کمبودهای ایران در این زمینه در پس توفیقات غیر قابل انکار ظریف و تیم همکاران مستقیمش پنهان و مغفول بماند.

به دور از خردورزی است که تحریم‌های نامشروع و غیر قابل توجیه آمریکا علیه ایران را بی‌تاثیر و فاقد امکان اجرا بدانیم ولی باید توجه داشت که اولا، در قیاس با نیت و عزم آمریکا برای به زانو درآوردن ایران و شدت و دامنه بی‌سابقه این اقدامات، تحریم‌ها مطلقا آمریکا را به هدف اصلی خود که تسلیم ایران است نزدیک نکرده است.

در واقع تحریم‌ها و ایران همگام با هم هوشمند و پیچیده و تاثیرگذار شده‌اند. ایران نمی‌تواند تحریم‌ها را نادیده بگیرد و آمریکای ترامپ هم، بر خلاف دوران اوباما و احمدی‌نژاد، نتوانسته اجماع جهانی برای تاثیرگذاری حداکثری اقدامات خود بیابد.

دیگر آن که، شماری از تحریم‎ها، به‌خصوص تحریم ظریف را نباید نشانه اقتدار آمریکا دانست. وقتی که بزرگ‌ترین قدرت اقتصادی، سیاسی و نظامی جهان از مواجهه متعارف با ایران و مسئول دستگاه دیپلماسی‌اش عاجز می‌شود، از گفت‌وگوهای ظریف با رسانه‌های بین‌المللی شکوه کرده و حتی تلاش می‌کند تا عبور و مرور و تردد او در نیویورک را محدود و متوقف کند. این اقدام ابرقدرت قدر قدرت جهانی، حتما نشانگر اقتدار و صلابت نیست.

از این رو بی‌جهت نیست که از یک‌سو، بسیاری از کارشناسان بین‌المللی، از جمله رابرت هانتر، دیگر استاد دانشگاه و دیپلمات پیشین آمریکایی، تحریم ظریف را «اقدامی در جهت تضعیف بیشتر اعتبار دیپلماسی آمریکا» خطاب کرده و از سوی دیگر، بسیاری از مسئولان اروپایی و رسانه‌های غربی یا به این اقدام آمریکا بی‌اعتنایی کرده یا رسما آن را ناکارآمد اعلام کرده و با آن مخالفت کرده‌اند.

به گمان من، تحریم ظریف حتما برای امکانات بالقوه و بالفعل تحرک جهانی او محدودیت‌های قابل‌ ملاحظه‌ای ایجاد خواهد کرد ولی دستاوردها و تبعات مثبت درازمدت این اقدام نامتعارف و نابخردانه آمریکا برای ایران، به مراتب بیشتر از مشکلات و ضررهای آن است.

بخشی از اقدامات ضد ایرانی دولت ترامپ، به‌عنوان ابزاری در جهت رسیدن به راهکاری برای گشایش شرایط و کشاندن ایران به مذاکرات اجباری و نامتناسب انجام می‌شود ولی این اقدامات در عمل گره کور دیگری بر تلاش‌های دیپلماتیک زده و خواهد زد. این اقدامات عملا موافقان ایرانی گفت‌وگو با آمریکا را نیز متقاعد خواهد کرد که گفت‌وگو با آمریکا، دست‌ کم در این شرایط، ناممکن و غیر مفید است.

دولت آمریکا با این اقدام نشان داد که اصرار دارد تا حوادث تاریخی را دوباره تکرار کرده و پس از دوران تراژیک بی‌توجهی به واقعیات ایران در دوران ریاست‌جمهوری جورج دبلیو بوش، اکنون وارد فاز کمدی درام این موقعیت شده است.

به نظرم، با اعلام این تحریم، کسانی در داخل ایران که با عملکرد ظریف و سازمانش، با همه مشکلات و کاستی‌ها و انتقادات وارد بر آنان به ستیز مغرضانه برخاسته و همگام با آمریکا، اسراییل و شرکا، از طریق رسانه و فیلم و سخنرانی و لابیگری و با نیت رقابت حذفی سیاسی دستگاه دیپلماسی ایران را هدف قرار داده‌اند، از این پس می‌توانند در رفتار خود تجدید نظر کنند.

از سوی دیگر، امیدوارم که اقدام ناخوشایند تحریم ظریف، تا دیر نشده، موجب توجه جدی و واقعی مسئولان ایران به امر «غیر دولتی» دیپلماسی عمومی و شدت، دامنه و عمق آن در جهت رسیدن به منافع و مصالح ملی ایران در عرصه جهانی شود.

تیتر مصرعی از مثنوی عشاق‌نامه فخرالدین عراقی است.

برچسب ها: ظریف ، ایران ، تحریم
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۵
غیر قابل انتشار: ۵
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۴:۳۶ - ۱۳۹۸/۰۵/۱۲
4
17
منتقدين سپاه پاسداران در مقابل تحريم آن نهاد موضع گيري كردند، ولي متاسفانه منتقدين ظريف تاكنون در حمايت از ايشان اقدامي ننموده اند.
وبگردی