عصر ایران؛ سروش بامداد - خبر بازدید آقای سید ابراهیم رییسی رییس قوۀ قضاییه از بند «مجرمان امنیتی» در زندان سنندج و درجریان سفر اخیر به استان کردستان از اخبار قابل تأمل روزهای اخیر است. هر چند به ظاهر امری معمول و عادی به نظر می رسد اما چون در سال های اخیر مسبوق به سابقه نبوده مورد توجه قرار گرفته و میتوان نکاتی را دربارۀ این سفر و بازدید یادآور شد:
1. از ضربالمثلهای مشهور فارسی این است: «شنیدن، کی بود مانند دیدن؟». هیچ تجربه ای جای «مشاهده» را نمیگیرد. در گزارشها واقعیت از نگاه گزارش دهنده تنظیم شده و هر قدر هم مورد وثوق گزارش گیرنده باشد باز در مشاهده نکاتی به چشم او می آید که چه بسا در گزارش نیامده باشد.
به همین خاطر است که مقامات ارشد کشورها در حالی که سفیر و نماینده دارند و میتوانند به راحتی از راه دور تماس برقرار کنند رنج سفر را بر خود هموار میکنند. هر چند که با امکانات امروزی سفر به معنی گذشته رنج و خطر به همراه ندارد ولی دور از شدن از محل اقامت به هر رو دشواری هایی دارد.
هیچ چیز هم جای «چشم» را نمیگیرد. به همین خاطر وقتی فردی ادعا میکند «به چشم خودم دیدم» باورپذیرتر است. دست اندر کاران هم باید با واقعیتها با چشم خود آشنا شوند.
2. مدیرانی که مدام به سفر میروند و سرکشی میکنند و در دفتر خود نمیمانند به «مدیریت ایستاده» و «محیطی» باور دارند و مدیرانی که در دفتر مستقرند و مایلند مانند برج مراقبت از مرکز کنترل کنند به «مدیریت نشسته» و «مرکزی».
نمی توان گفت کدام بر دیگری ارجح است زیرا گاهی مدیریت نشسته احاطه بیشتر دارد ولی وقتی بحث حقوق مردم مطرح باشد حضور در محل و رخ به رخ شدن نتایج بهتری دارد. به نظر می رسد رییس قوۀ قضاییه بر خلاف دورۀ قبل قصد دارد از نزدیک با مشکلات و واقعیت ها آشنا شود.
تجربه سفرهای فشرده به نقاط مختلف کشور در جریان انتخابات بهار 1396 و روبه رو شدن با طبقات مختلف مردم احتمالا در این رویکرد مؤثر بوده است و این بر خلاف تصویری است که از سلف ایشان داریم که چندان به این مواجههها علاقه نشان نمیداد و ترجیح او این بود که پارهای از امور را به معاون اول واگذارد و خود درگیر علایق فلسفی و مطالعاتی بود یا در امور قضایی و حقوقی مشورت گیری از مسؤولان رده اول را کافی می دانست.
3. مسؤولیت زندانی با زندانبان است. از این روست که گاهی زندانیان از حربۀ «اعتصاب غذا» استفاده می کنند. چون هر اتفاق ناگوار جدای جنبههای عاطفی و وجدانی مسؤولیتی را متوجه مقامات بالاتر می سازد و از این رو شرط عقل آن است که علاج واقعه قبل از وقوع صورت پذیرد.
4. در برخی موارد امکان طرح شکایت به صورت مکتوب وجود ندارد. اگر هم باشد یا قابل اثبات نیست یا اسناد کافی در اختیار نیست یا این بیم وجود دارد که فرد مورد شکایت درصدد تلافی برآید. اما وقتی بازدید و سرکشی انجام میشود این مجال فراهم میآید که موضوع مورد شکایت را با عالیترین مقام در میان گذارد.
مثلا فرض کنیم زندانی از برخورد مأموری ناراضی باشد. نه میتواند نامه بنویسد و نه اطمینان داشته باشد رییس او رسیدگی می کند. اما در این بازدیدها این مجال در اختیار زندانی قرار میگیرد و اگر دیگران هم تأیید یا تکرار کنند چه بسا به تصمیم یا دستوری بینجامد.
5. در برخی از مناصب و مسؤولیتها افتخار به «تعداد بیشتر» نیست و تلاش باید برای کاهش باشد. یکی از اقداماتی که آقای پرویز فتاح در دوران مسؤولیت کمیتۀ امداد انجام داد گزارش «کاهش» مشمولان کمک رسانی بود. او میگفت برای کمیتۀ امداد افتخار نیست که یک نفر از کودکی تا بزرگسالی مستمری بگیر کمیتۀ امداد باشد. بلکه به عکس باید آنان را توانمند و از شمول خارج سازد. زندان نیز این گونه است. در این گونه بازدیدها میل به کاهش تعداد زندانیان هم شکل هم میگیرد و از این نظر مثبت است.
6. حُسن دیگر رسانه ای شدن خبرهایی از این دست است. هر قدر هم رسانه ها منتخب و مرتبط باشند اما همین که توجه رسانهها جلب می شود امکان اتفاقات بد کمتر و کمتر خواهد شد.
7. هر چه مقامات از محیط های بسته خارج شوند و صداهای دیگر را بشنوند آنان را با واقعیت های جامعه آشناتر می سازد و از این رو نیز می توان و باید از این رویکرد استقبال کرد.