میرزایی نیکو در بخشی از نطقش در مجلس ردصلاحیتش را به شرح زیر روایت کرد:
گفتم: اسم شما چیست؟
گفت: فلانی.
ورق میزد و تندتند میگفت.
گفتم: بازجویی یا جواب بدهم؟
گفت: در مراسم سالگرد پدر طالقانی از نهضت آزادی دفاع کردید.
منظورش همان آیتالله طالقانی بود که من انقلاب را با او و دکتر شریعتی، حزب را با شهید بهشتی، دین را با شهید مطهری، قرآن با المیزان علامه و ولایت فقیه را با آیتالله منتظری و انقلاب را با حضرت روحالله شناختم.
گفتم: اهالی انقلاب به قیمت جسم و جانشان تمامی عمرشان قبل و بعد از انقلاب را در زندان بودند مگر میتوانیم تاریخ را تحریف کنیم. مگر حق داریم هست را نیست کنیم؟ تاریخ، دفتر سیاه مشقمان نیست که با مداد بنویسم و بعد پاکش کنیم. تاریخ حافظه یک نسل است.
به من گفتند: تو از فساد نهادینه حرف زدی ما در کشور فساد نهادینه نداریم.
گفتم: پس این همه یقه سفید دست به جیب متهم که کشفشان از افتخارات قوه قضاییه است چیست؟ راست میگویی آب را گل نکنیم.