۲۱ آذر ۱۴۰۴
به روز شده در: ۲۱ آذر ۱۴۰۴ - ۱۷:۱۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۳۴۴۳
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۰ - ۰۵-۰۳-۱۳۸۸
کد ۷۳۴۴۳
انتشار: ۱۸:۰۰ - ۰۵-۰۳-۱۳۸۸

آلمانی ها ديگر «آلمانی» نيستند

ترس از خود و آينده داشتن
آلماني ها تا چه حد «آلماني» هستند؟ آلماني هاي آگاه و تاريخ نويسان غيرآلماني، با توجه به تاريخ اين کشور، اين واژه را با «جنون»، «ترس از بحران»، «شور و هيجان مرگ آور» و «احساسات شديد ناشي از بي جربزگي» مترادف شمرده اند. کورزيو مالاپارته نويسنده معروف ايتاليايي، که پدرش آلماني بوده، در کتاب خود «قرباني»، هنگام پرداختن به جنايات نازي ها و رويدادهاي جنگ جهاني دوم مي نويسد ؛ «وقتي يک آلماني شروع مي کند بترسد، وقتي ترس مرموز آلماني قابل حس مي شود، آن وقت است که وحشت و همدردي برمي انگيزد و درست اين موقع است که آلماني خطرناک مي شود.»

تاريخ نشان داده آلماني ها تا به حال، يا «چگونه ترسيدن» را به ديگران آموخته اند يا خود دچار ترس از خود شده اند. حالا گويا وضع تغيير کرده است.خبرنگار نيويورک تايمز در برلين، به تازگي در روزنامه «زود دويچه سايتونگ» مقاله يي با اين مضمون نوشته است؛ «دنيا زيرورو شده، وضع وخيم و ترسناک است، ولي آلماني ها خوشبختند.»

البته اين واقعيت ندارد که آلماني ها اصلاً نگران تاثيرات اجتماعي بحران اقتصادي جهاني نيستند و بابت از دست دادن کار و شغل يا کم شدن درآمد هيچ وحشتي ندارند ولي يک نظرسنجي بين المللي نشان مي دهد آلمان در صدر کشورهايي قرار ندارد که از ترس اين بحران، «ديوانه» شده اند.57 درصد آلماني ها در سال 2009، مهم ترين وظيفه دولت را مبارزه با بيکاري دانستند. در سال 2008، حدود 53 درصد از مردم اين نظر را داشتند و در سال 1998، حدود 86 درصد مي ترسيدند کار خود را از دست بدهند. بنا بر آمار 61 درصد از همين آلماني ها در ماه آوريل امسال، به اين سوال که آيا وضع اقتصادي رو به بهبود است، جواب مثبت داده اند و در ماه مارس، حدود 70 درصد آلماني ها اين نظر را داشته اند.

آيا اين نظرخواهي ها، براي اينکه بتوان تغيير روحيه يک ملت را اندازه گرفت، قابل اعتماد است؟ برخي از کارشناسان به اين پرسش پاسخ منفي مي دهند ولي نتايج اين آمار، ترديدي باقي نمي گذارد که جامعه آلمان به سمت راديکاليزه شدن نمي رود، هرچند تاريخ آلمان نشان داده نابساماني هاي اقتصادي در زمان بحران هاي اقتصادي به افزايش قدرت احزاب راديکال انجاميده است. اما در حال حاضر، نشاني از اين روند ديده نمي شود. البته احزاب کوچک غيردموکرات و راديکال، به ويژه در شرق آلمان وجود دارند، ولي اين احزاب و گروه ها در ايتاليا و فرانسه هم فعالند. از آن گذشته، اين تشکل ها پيش از بحران اقتصادي هم وجود داشتند، و حالا نه بر شمار اعضايشان افزوده شده و نه به ميزان قدرت شان.
 
به نظر مي رسد آلماني ها بايد تصاوير کليشه يي ترسناکي را که تاکنون از خود نشان داده اند، کمي اصلاح کنند. اين توصيه شامل ويژگي هاي «ترس از خود و از آينده داشتن» هم مي شود.يکي از مهربان ترين اين چهره ها، «الکه باهوش» است که در افسانه هاي آلماني از او ياد مي کنند.الکه يک روز به زيرزمين مي رود تا براي نامزدش، هانس، از بشکه يي دربسته، ليواني نوشيدني بياورد. الکه تا چشمش به کلنگي که بالاي بشکه آويزان بوده، مي افتد، بناي شيون و زاري را مي گذارد. دليل مجاب کننده يي که او با بغض براي ديگران بازگو مي کند، اين است؛ «اگر با هانس ازدواج کنم و بچه دار بشويم و بچه مان بزرگ شود و ما او را به زيرزمين بفرستيم تا برايمان نوشيدني بياورد و او در حال پرکردن ليوان، دولا شود و اين کلنگ روي سرش بيفتد و بميرد، من چه کار کنم؟»

اکثر آلماني ها با اين خصوصيات آشنا هستند؛ ترس از آينده، فرار از حال، عدم توانايي لذت بردن به حد خودآزاري، سرمست شدن از نگراني و... حساب هاي پس انداز اغلب آلماني ها با ارقام سه، چهار رقمي و قبض هاي اشتراک صد جور بيمه ريز و درشتي که آنها براي جلوگيري از غافلگير شدن در برابر رويدادهاي ناگوار در «روز مبادا» بسته اند، گواه اين مدعاست.

نه، شايد نيمي از اين افسانه صحت داشته باشد؛ مسابقات جام جهاني فوتبال در سال 2006 را به ياد بياوريم که در آلمان برگزار شد. وقتي پرچم سياه، سرخ و طلايي اين کشور در اين و آن بالکن، يا سر آنتن اغلب خودروها به اهتزاز درآمد، نفس بسياري از «دموکرات ها»ي آلماني از ترس بند آمد و از اينکه هموطنان شان دوباره احساس کنند «کسي هستند»، بر خود لرزيدند. ولي فاجعه يي که آنها در انتظارش بودند، يعني غليان غرور ناشي از ملي گرايي افراطي رخ نداد. برعکس، جهان يک آلمان مهمان دوست را تجربه کرد که به مکتب «لذت گرايي» هم نظر لطفي دارد.

آلماني ها امروز از ديگر ملت هاي جهان، خطرناک تر و عصبي تر و هيستريک تر نيستند. و به اين ترتيب، شايد ديگر آلماني درست و حسابي، به معناي کهنه و کليشه يي کلمه وجود نداشته باشد. اين ملت دوباره به اصل خود برگشته است؛ مجموعه يي رنگارنگ و غيرواحد که از کاتوليک ها، پروتستان ها و مسلمانان تشکيل مي شود که از بايرن، پروس، لهستان و ترکيه مي آيند. اينکه روحيه بيگانه ستيز سابق، گاه گاه خود را نشان مي دهد، واقعيت دارد ولي بيگانه ستيزي، ويژگي آلماني ها نيست.
 
منبع: اعتماد
پربیننده ترین پست همین یک ساعت اخیر
ارسال به دوستان
پیدا شدن راننده اتوبوس واژگون شده تهران به یاسوج نتانیاهو پس از ۱۵ سال به مصر می رود دیدار روسای جمهور ایران و عراق در ترکمنستان سینا حجازی:«خسرو شکیبایی شوخی شوخی سند خانه ما را آتش زد» خاموش کردن آتش با آتش/ آتش سوزی جنگل الیت چگونه مهار شد؟ اعلام منشأ انتشار بوی نامطبوع در خرم‌آباد اوکراین: برای نخستین بار به سکوی نفتی روسیه در دریای خزر حمله کردیم ادعای روسیه: اوکراین در حال قاچاق مواد رادیواکتیو و زمینه‌سازی برای ساخت «بمب کثیف» است آیت‌الله سیستانی دیدارهای خود را از سر گرفت مسعود کیمیایی: ۲۰ روز دیگر کار جدیدم را شروع می‌کنم مدارس و دانشگاه‌های زنجان در روزهای شنبه و یکشنبه غیرحضوری شد واتساپ با ویژگی های جدید بروزرسانی شد پوتین خطاب به پزشکیان:‌ شما با موضع ما آشنا هستید؛ در سازمان ملل از ایران حمایت می کنیم نقطه عطف صنعت کوانتوم: معرفی پردازنده ۱۰هزار کیوبیتی جهان با جهش ۱۰۰ برابری آذری جهرمی: آقای رئیس جمهور؛ بساط تبعیض‌های عظیم را به هم بزنید، سیاه کردن ابزار ارتباطی خبرنگاران مظلوم هنر نیست!