۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۲۰:۵۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۷۵۳۵۸
تاریخ انتشار: ۱۰:۵۶ - ۲۵-۱۲-۱۳۹۹
کد ۷۷۵۳۵۸
انتشار: ۱۰:۵۶ - ۲۵-۱۲-۱۳۹۹

سرگذشت تلخ گوشی قاپ ۱۱ ساله

سرگذشت تلخ گوشی قاپ ۱۱ سالهکودک ۱۱ ساله‌ که به همراه دوست ۱۰ ساله اش به اتهام ربودن تلفن همراه به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد هدایت شده بود، درباره سرگذشت خود به کارشناس و مشاور کلانتری توضیحاتی ارائه داد.

به گزارش خراسان، از این که پدر و مادرم طلاق گرفته بودند نزد دوستانم احساس حقارت می‌کردم. آن‌ها مانند یک آدم بدبخت به من نگاه می‌کردند و من از این موضوع ناراحت بودم، به همین دلیل همیشه می‌خواستم طوری رفتار کنم که یک سر و گردن از آن‌ها بالاتر باشم تا به من توجه کنند چرا که ...

کودک ۱۱ ساله‌ای که به همراه دوست ۱۰ ساله اش به اتهام ربودن تلفن همراه به دایره مددکاری اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد هدایت شده بود، در حالی که به شدت اشک می‌ریخت و تلاش می‌کرد خود را بی گناه جلوه دهد، به کارشناس و مشاور کلانتری گفت: مادرم به خاطر اعتیاد پدرم از او طلاق گرفت و من هم نزد مادرم ماندم، ولی از این که دیگر پدر نداشتم، خیلی ناراحت بودم.

مادرم که از قبل خیاط بود، در یکی از کارگاه‌های تولیدی مشغول کار شد تا خرج و مخارج زندگی ما را تامین کند. من هم که به خاطر تعطیلی مدارس در خانه حوصله ام سر می‌رفت، سعی می‌کردم با دوستانم در کوچه بازی کنم چرا که مادرم تا شب سر کار بود و من به تنهایی نمی‌توانستم خودم را سرگرم کنم. در این میان با «سعید» که در همسایگی ما زندگی می‌کرد بیشتر دوست بودم و با او برای بازی با دیگر دوستان‌مان به پارک می‌رفتیم. پدر و مادر سعید با یکدیگر اختلاف داشتند. آن‌ها همیشه با هم دعوا می‌کردند و کاری به سعید نداشتند. به همین دلیل من و سعید خیلی با هم صمیمی بودیم تا این که دو روز قبل سعید دنبال من آمد تا با هم بازی کنیم. من هم لباس پوشیدم و به اتفاق دو نفر دیگر از دوستان‌مان به پارک رفتیم تا سرسره بازی کنیم. هادی هم گوشی لمسی خودش را به پارک آورده بود و آهنگ پخش می‌کرد. وقتی هادی کاپشن اش را از تنش بیرون آورد، سعید به او گفت گوشی تلفنت را در جایی مطمئن بگذار تا کسی آن را ندزدد.

در حالی که همه ما سرگرم بازی بودیم، سعید به بهانه آب خوردن از ما جدا شد. چند دقیقه بعد هم مرا به گوشه‌ای کشید و در گوشم گفت که گوشی تلفن هادی را برداشته است. او گفت: جایی را سراغ داری که بتوانیم گوشی را بفروشیم؟! به او گفتم: منطقه معروف به دزدبازار پشت خانه خاله ام است که در آن جا گوشی دزدی می‌فروشند، ولی هادی دوست ماست و آن گوشی را پدرش برای شرکت در کلاس‌های آنلاین مدرسه خریده است! ولی سعید مرا قانع کرد که باید گوشی را بفروشیم. بعد از آن به دزدبازار رفتیم و گوشی را به مردی جوان به مبلغ ۱۸۰ هزار تومان و مموری آن را نیز ۲۰ هزار تومان فروختیم. پول‌ها دست من بود که به همراه سعید به محله خودمان بازگشتیم.

برای خیلی از بچه‌های محله خوراکی‌های مختلف خریدیم و کلی هم در گیم نت بازی کردیم. اما شب، پدر هادی به در منزل ما آمد و من فهمیدم که او از ما شکایت کرده است. روز بعد، از کلانتری تماس گرفتند و من و سعید به این جا آمدیم و بقیه پول‌ها را هم با خودمان آوردیم، ولی ما نمی‌خواستیم گوشی هادی را سرقت کنیم، فقط در برابر وسوسه‌ای قرار گرفتیم که خودمان را به دیگر دوستان‌مان نشان بدهیم و ...

شایان ذکر است، با دستور سرگرد مهدی کسروی (رئیس کلانتری طبرسی شمالی) پدر و مادر دو کودک به کلانتری دعوت شدند و پس از آن که پدر هادی نیز از گناه دوستان فرزندش اعلام گذشت کرد، آن‌ها در دایره مددکاری اجتماعی تحت مشاوره‌های کارشناسی درباره مهارت‌های رفتاری با فرزندان قرار گرفتند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

ارسال به دوستان
شرط جدید عربستانی ها برای جذب محمد صلاح: اعلام تمایل خودِ صلاح! روسیه ۶ موشک «اتکمز» ساخت آمریکا را سرنگون کرد برگزاری مجدد آزمون در این شهر استرداد ۸۵ میلیون ریال به حساب زائران حج تمتع ۱۴۰۲ کانال های خبری برای دریافت مجوز اقدام کنند اعلام محدودیت ترافیکی تعطیلات پیش رو در جاده‌ها دستگیری عامل قدرت نمایی و حمله به موتورسواران ایران مسابقات مچ‌اندازی قهرمانی آسیا را به دلیل میزبانی غیرعادلانه ازبکستان تحریم کرد امید بارسلونا به فروش ۲ بازیکن به عربستانی ها ۹۰ هزار معلم جدید، اول مهر به مدارس می‌روند اصرار بیرانوند و انکار مستند پزشکان برای وضعیت دروازه پرسپولیس ایراد شورای نگهبان به سامانه چهره نگاری در لایحه عفاف و حجاب از زبان عضو کمیسیون ویژه خودداری دادگاه لاهه از صدور قرار اضطراری علیه آلمان سرمربی آبی‌پوشان: انگیزه فراوانی برای بازی با تراکتور داریم سرمربی استقلال: واگذاری باشگاه اتفاق بزرگی بود و به فال نیک می گیریم
وبگردی