چند سالی هست که دوم آوریل، مصادف با سیزدهم فروردین ماه روز جهانی آگاهی از اوتیسم نامگذاری شده است. سازمان ملل متحد از سال2007 به بعد تصمیم گرفت با اعلام شعارِ سال در این روز، نقشه راه یک سال آینده سازمانها و ارگانها و انجمنهایی که درخصوص افراد مبتلا به اختلال طیف اوتیسم فعالیت میکنند را مشخص کند.
حالا شعار امسال توسط این سازمان، درباره آگاهیبخشی درخصوص اوتیسم، و باتوجه بهشیوع ویروس کرونا «فراگیری در محیط کار: چالشها و فرصتها در جهان پس از همهگیری کرونا» انتخاب شده است، انتخابی که تلاش دارد با استفاده از ظرفیتها، آموزش و بهرهگیری از امکانات موجود زمینه کار و فعالیت افراد دارای اختلال اوتیسم را در جامعه بیشتر کند. چراکه این بچهها از دوره کودکی به بزرگسالی گذر میکنند و در دوره بزرگسالی مهم است که زمینه کار آنها فراهم شود.
پذیرش افراد دارای اختلال طیف اوتیسم در جامعه
اما این نقشه راه، یعنی ورود افراد دارای اختلال اوتیسم به محیط کار، در شرایطی میتواند عملی شود که در گام اول هر جامعهای نسبت به این اختلال، و پذیرش افراد مبتلا به آن در کنار خودش آگاهی نسبی مناسبی داشته باشند، وضعیتی که بهنظر میرسد در جامعه امروز ایران چندان مساعد نیست تا شاید بیشتر از اختلال اوتیسم این ناآگاهی جامعه درخصوص این اختلال هست که سبب رنجش بیشتر این بچهها و خانوادههایشان میشود. با این وجود تلاشهای زیادی درخصوص این آگاهیبخشی انجام شده است.
دراینباره سعیده صالحغفاری، مدیرعامل انجمن اوتیسم ایران میگوید: «با وجود اینکه از سال 1394 انجمن اوتیسم ایران و دیگر گروههای فعال در راستای آگاهیبخشی جامعه قدمهای مثبتی برداشتهاند، اما همچنان ضرورت افزایش آگاهی افراد جامعه همراه با پذیرش این طیف از اختلال در میان خود با شدت بیشتری احساس میشود، طوریکه باید تمام سازمانهای فعال مدنی بیشتر از گذشته درخصوص این سطح از آگاهیبخشی با استفاده از روشهای مختلف فعالیت کنند.البته ما حدس میزنیم که تا سال 1405 بیش از نیمی از جامعه ما، نسبت به این اختلال آگاهی لازم را کسب کرده باشند و شرایط جامعه برای پذیرا بودن افراد اوتیسم و حقوق شهروندی آنها آماده باشد.»
همچنین، سعیدهادیگل، مسئول خانه امید بزرگسالان و نوجوانان طیف اوتیسم در انجمن اوتیسم ایران، که هدف مهارتآموزی افراد دارای این اختلال را دنبال میکنند، میگوید:«باتوجه بهفعالیتهایی که انجمن اوتیسم ایران در این سالها درباره آگاهیبخشی داشته، جامعه ایران اطلاعات و شناخت بهتری نسبت به این بچهها پیدا کرده است، اما این شناخت تنها نسبت به دو سه سال گذشته بهتر شده است، با این وجود وقتی وارد اجتماع میشویم، میبینیم که این آگاهی ایجاد شده درباره اوتیسم، انگار در جامعه گم و ناپیدا شده، با وجود اینکه انجمن اوتیسم فعالیتهای خوبی داشته، اما همچنان خیلی از مردم و خانوادهها نسبت به این اختلال شناخت خوبی ندارند.»
وی ادامه میدهد: «خیلی مواقع افراد جامعه این اختلال را نمیشناسند و گاهی احساس میکنند چنین اختلالی واگیردار است، گاهی هم بهدلیل بروز برخی رفتارها بهویژه درخصوص رفتارهای ارتباطی توسط افراد دارای اختلال اوتیسم، مردم گمان میکنند پدر و مادر این بچهها فرزندشان را مناسب تربیت نکردند که این کودک چنین رفتارهایی از خود بروز میدهد، خیلی مواقع جامعه این بچهها و خانوادهها را نقد غیرمنصفانه میکند.»
هادیگل بیان میکند: «گاهی برخی سازمانها که درباره اوتیسم با آنها صحبت میکنیم میبینیم که نگاه بهتر و همدلانهتری به افراد دارای اختلال اوتیسم دارند، اما درباره جامعه خودمان هنوز جای کار زیاد است و باید برای آگاهیبخشی درخصوص اوتیسم بیشتر تلاش کرد، این شرایط نسبی که گفتم در تهران هست گاهی در شهرهای دیگر شرایط کمی سختتر است و عدم شناخت نسبت به اوتیسم بیشتر موج میزند.»
این کارشناس ارشد روانشناسی معتقد است مردم با شناخت برخی شاخصها میتوانند افراد دارای اختلال اوتیسم را شناسایی کنند تا اینکه در مواجهه با آنها در جامعه، بهجای قضاوتهای اشتباه از خود همدلی بیشتری نشان دهند.
بهعقیده مسئول خانه امیدِ انجمن اوتیسم ایران: «بچههای دارای این اختلال نیاز دارند که جامعه آنها را درک کند، بنابراین مانند همه شهروندان نیاز به پارک، رستوران و فضای سبز دارند، اما بهدلیل اینکه افراد دارای این اختلال مهارت برقراری ارتباط اجتماعی ندارند، نمیدانند در یک موقعیت چه چیزی باید بگویند و چه حرفی بزنند، این بچهها رفتارهای کلیشهای دارند، مثل اینکه زیاد بالا و پایین میپرند،
یاکه دستانشان را حرکت میدهند، همچنین ارتباط چشمی مناسبی ندارند، اما اگر این آگاهیها برای شناخت یک بچه طیف اوتیسم در جامعه ایجاد شود، یعنی مردم از شاخصهای شناسایی فرد دارای اختلال طیف اوتیسم آگاه باشند، هنگام روبهرو شدن با آنها و شناساییشان میتوانند حداقل نگاه خیره به آنها نداشته باشند. یا که نگاه ترحمآمیز نکنند، یا که گمان نکنند والدینشان در تربیت این بچهها کوتاهی کرده است.»
مهارتآموزی و کار برای افراد دارای اختلال طیف اوتیسم
با وجود همه آنچه که گفته شد، گام اول برای جذب این افراد در محیط کار، آگاهی جامعه درخصوص اوتیسم و پذیرس افراد دارای این اختلال در جامعه است. اگر چنین پذیرشی به نسبت قابل قبولی افزایش پیدا کند، درخصوص کار و اشتغال آنها میتوان گامهای جدی و موثری برداشت.
اما این مسیر هم سختیهای خودش را دارد، شاید یکی از سختیهای آن آموزش افراد دارای اختلال اوتیسم و البته آماده شدن محیطهای کار برای پذیرش آنها باشد، آنطورکه صالحغفاری بیان میکند: «درخصوص اشتغال افراد طیف اوتیسم با توجه به درنظر گرفتن سه سطح این اختلال، قطع بهیقین درباره مسئله اشتغال برای سطح شدیدِ آن، موفقیتهای زیادی کسب نشده است.
اما درخصوص سطح یک این افراد باتوجه به شرایط خاصی که آنها دارند خصوصاً اگر بتوانند تمرکز داشته باشند و آموزشهای لازم را دیده باشند از کارایی نسبی مناسبی برخوردار هستند. چیزی که مهم هست اینکه ما باید تمام شرایط را برای افراد با نیازهای ویژه، خصوصاً افراد مبتلا به طیف اوتیسم آماده کنیم تا اینکه آنها هم بتوانند مانند سایر افراد عادی در محیطهای کار پذیرفته شوند.
چنین اقدامی البته نیاز به مناسبسازی محیط کار از حیث نور، صدا، شلوغی و سایر مواردی که ممکن است در تمرکز این افراد ایجاد اختلال کند و منجر به اختلال در تعامل آنها شود نیاز دارد.»درهمینباره،هادیگل به روزنامه همدلی میگوید: «قبل از اینکه بچهها وارد محیط کار شوند نیاز به آموزش دارند، ما در خانههای امید انجمن اوتیسم بحث حرفه آموزی را دنبال میکنیم تاکه بچهها برخی حرفهها مانند معرقکاری، چرم، گلکاری، و غیره را یاد بگیرند، اما اگر دقت کنید همه این فعالیتها انفرادی هستند،
با این وجود برخی از بچههای طیف اوتیسم این توانایی را دارند که وارد اجتماع و محیطهای کار شوند، این بچهها باید آداب کار در محیط را یاد بگیرند، مثل اینکه یاد بگیرند برای کار باید ساعت 9صبح محل کار خودشان باشند، یاکه اگر مثلاً در فروشگاه کار میکنند درست چیدن وسایل را بلد باشند، اگر ما فضا و شرایطی داشته باشیم که دائم به بچهها آموزشهای این چنینی بدهیم اتفاقاً کار در محیط کار برای آنها شدنی است. همچنین اگر همکاریهایی وجود داشته باشد میشود از بچههای طیف اوتیسم برای کار در سازمانها استفاده کرد.
اگر سازمانها مشخص کنند چه شرایط و ویژگیهایی مدنظر دارند، ما میتوانیم در برنامههای آموزشی خودمان شاخصهایی تعریف کنیم که بتواند نیاز آن سازمان را از در اختیار گرفتن فرد دارای اختلال اوتیسم بهعنوان یک نیروی کار را تامین کند.» گفتنی است براساس گزارش انجمن اوتیسم ایران، اوتیسم اختلالی عصب-رشدی است که در سه سال اول زندگی بروز میکند و مادامالعمر است، شاخصه اصلی آن نقص در ارتباط و تعاملات اجتماعی و بروز رفتارهای کلیشهای و خزانه رفتاری، حرکتی است.
اوتیسم بر روی درک افراد از دنیا و تعاملاتشان با افراد اثر میگذارد. افراد دارای اوتیسم، دنیا را متفاوتتر از بقیه میبینند، میشنوند و حس میکنند. اوتیسم بیماری نیست و درمان دارویی قطعی نیز ندارد، اما با توانبخشی فرد دارای اوتیسم میتواند مهارت کسب کرده و زندگی مستقلی داشته باشد و همچنین نبوغ خاصی را از خود نشان دهد.
منبع: روزنامه همدلی