نشریه پنجره مصاحبه ای اختصاصی از سید حسن نصرالله را از زبان حجه الاسلام میرتاج الدینی منتشر کرده که مشروح آن در ادامه می آید:
به عقیده شما نقش امام خمینی را در احیای قضیه فلسطین، با محوریت تأکید بر وحدت اسلامی، چگونه میتوان تحلیل کرد؟
در جهان اسلام مسئله فلسطین یک موضوع ویژه است، چون فلسطینیها سنی هستند، حمایت شیعیان از آنها عامل وحدت و نزدیکی بین اهل سنت و شیعیان میشود. ما که در منطقهای هستیم که با برادران اهل سنت بیشتر محشوریم، این مسئله را بیشتر احساس میکنیم و بهضرس قاطع میگویم آنکه در تاریخ معاصر نقش شگرفی در موضوع وحدت اسلامی ایفا کرد، امام خمینی قدس سره بود. بهواقع هیچ راه دیگری بهاندازه تدبیری که امام اندیشید در مسئله وحدت اسلامی پاسخ نداد.
کمی بیشتر درمورد تدبیر امام در وحدت جامعه اسلامی توضیح دهید؟
این تدبیر عالمانه از دو مسیر انجام شد. اول، اتحاد در مقابل دشمنان اسلام و مستکبرین: اتحاد و وحدت اسلامی در برابر مستکبرین، دعوت از همه مسلمانان برای ایستادگی در مقابل ظالمان و مستکبران جهان، اهل سنت و شیعیان را ید واحده در مقابل دشمنان اسلام قرار میداد.
دوم، قضیه فلسطین: تجربه سی سال گذشته نشان داد که باب فلسطین اوسع و اوضح است. در موضوع حمایت از فلسطین کسی اختلاف ندارد و روشنترین راه هست؛ حتی آنکه میخواهد سازش کند از ترس افکار جهان اسلام نمیتواند آن را آشکار کند و بلکه سعی میکند خود را حامی فلسطین نشان دهد. در مورد اول، بین مسلمانان اختلاف وجود دارد. اما در اصل موضوع فلسطین اختلافی نیست. در همین لبنان دشمنی با فلسطینیها از صدها سال پیش خیلی زیاد بود. آنها خیلی به لبنان و جبل عامل حمله کردهاللهامام موسی صدر هم نتوانست شیعه لبنان را به فلسطینیها خوشبین کند، ولی امام این کار را کرد.
بسیاری ایران را مسبب برخی ناآرامیها در منطقه معرفی میکنند؛ در حالیکه منشأ بسیاری از این فتنهها خود آنها هستند. عقیده شما چیست؟
آمریکا یک فتنه بزرگ در منطقه در مسئله عراق ایجاد کرده بود. درگیریهای مذهبی بین شیعه و سنی، تحریک کشورهای عربی علیه ایران، موضوع فلسطین و حمایت همهجانبه ایران از فلسطین، توطئهها را خنثی کرد. عدهای گفتند چرا موضوع هولوکاست را مطرح کردید. به نظر من اتفاقا در زمانش بود، پرچم حمایت ایران از حماس، صداهای تفرقهانگیز را خفه کرد. همه دنیا فهمید آن مقاومتها بدون حمایت ایران امکانپذیر نبود، اولین حمایت و تحرک در جنگ غزه توسط شیعیان بود و همین امر باعث شد تا این افکار تفرقهاللهاز بین برود.
بهنظر شما این موج توجه به مکتب شیعه متأثر از چه مواردی بود؟
تحلیل شما از پیوستگی موضوع فلسطین با معارف مکتب شیعه و دیگر مسلمانان جهان چیست؟
نصرالله: اکنون از طریق موضوع فلسطین شیعه و معارف آن وارد خانههای مسلمان در اقصینقاط عالم میشود. در سمینار بینالمللی حمایت از فلسطین در تهران وقتی سخنرانی میکردم دیدم در سمت چپ همایش چند نفر با قیافه سلفی و ریش بلند و بالباسهای مخصوص، نگاه عجیبی به من داشتند. بعد از سخنرانی که پایین آمدم، آن چند نفر پیش من آمدند و مرا بغل کرده و بوسیدند و اظهار علاقه کردند. یکی از آنها خودش را معرفی کرد ( از اهل سنت بلاد شام بود – از سلفیهای اردن) و گفت: «ما شما را دوست داریم، ما به خانههایمان تلویزیون ماهوارهای نمیآوریم، ولی بهخاطر شبکه المنار، خانوادهام مرا مجبور کرد تا ماهواره بخرم، دختر کوچکی دارم. وقتی شما سخنرانی میکنید دختر سهچهار سالهام میآید مقابل شیشه تلویزیون میایستد و مرتب صورت شما را میبوسد.» (بعد سیدحسن نصرا... نکتهای گفت که وقتی خدمت رهبر معظم انقلاب تعریف کردم فرمودند خیلی نکته ظریفی است) مرد اردنی گفت میدانید چرا پذیرفتم که شبکه المنار شما را به خانهام ببرم؟ ” بعد از جنگ، از طریق یکی از دوستان آن را از آقا پرسیدم. آیت الله خامنهای فرموده بودند اطلاعات خاصی در اینباره نداشتم. “ بهخاطر دفاع از اسلام و فلسطین و دانستم که شما کاری برای تبلیغ تشیع ندارید، قصد اصلیتان فلسطین است. گفتم از کجا فهمیدید؟ گفت از اینکه شما اذان پخش نمیکنید. (در شبکه المنار ماهوارهای فقط وقت اذان را اعلام میکند و اذانی پخش نمیکند. البته در شبکه داخلی المنار لبنان پخش میشود) ادعیه شیعه، دعای کمیل مناجات خمسه عشر امام سجاد(ع) پخش میشود و خیلی معروف شده است. در یکی از این شبکههای عربی دیدم مناجاهالمریدین امام سجاد(ع) با صدای خوبی پخش میشود. آخرش نوشتند «من ادعیه سیدنا الامام زینالعابدین رضی الله عنه» ما الان به اسم فلسطین داخل خانههای اهل سنت شدهایم و به خانههای آنها صحیفه سجادیه، امام حسین(ع)، اهل بیت(ع)، امام خمینی، آیت الله خامنهای وارد شده است و آنها احساس نزدیکی و برادری با ما میکنند.
کمی هم از خاطرات و تعاملات خودتان با دیگر علمای لبنانی بفرمایید.
یکی از علماء در لبنان، خیلی به عملکرد ما اعتراض میکرد و با هیچ دلیل و استدلالی قانع نمیشد. بعد از شهادت شیخ احمد یاسین (رهبر معنوی حماس) مراسمی در بیروت گرفتیم. چند نفر از جمله من و خالد مشعل صحبت کردیم. در صحبتهایم خیلی از جهاد و شهادت شیخ یاسین تعریف کردم و بیشتر از خالد مشعل به ایشان پرداختم. آن عالم لبنانی ناراحت شده بود که چرا از این عالم سنی اینهمه تعریف میکند و او را شهید مینامد. آن شب در خواب حضرت امام زمان(علیه السلام) را میبیند که به وی عتاب میکند و میفرماید همین کاری که فلانی (سیدحسن نصرا...) کرد خوب است و آن مرضی ما است. بعد همین عالم پیش من آمده بود عذرخواهی میکرد و میگفت حضرت مرا توبیخ کرد. شما ببینید ما در شهر بیروت با اینهمه بودجههایی که عربستان، هزینه میکند پایتخت لبنان را تصرف کردیم؛ تصرف نظامی. همه از ما حمایت کردند، حتی متعصبین اهل سنت مثل علی بالحاج الجزایری.... از ما دفاع کرد، این بهخاطر روح مبارزه ضد صهیونیستی است.
جایگاه شخصیتهای شیعی را در منطقه چگونه ارزیابی میکنید؟
نصرالله:در مصر رسانههای شیعه خیلی ضعیف است و در سال گذشته خیلی علیه ما و آقای دکتر احمدینژاد تبلیغات کردند، ولی در نظرسنجی شخصیتهای اول جهان عرب و جهان اسلام که لیست بلندبالایی از شخصیتهای کشورهای عربی را داده بودند، افرادی چون بشار اسد، عبدا... بن عبدالعزیز، حسنی مبارک، محمودعباس و قذافی رهبران مقاومت فلسطین (اسم آقا «آیتاللهخامنهای» را در هیچ لیستی نمیآورند، تحریم کردهاند). در این نظرسنجی سید حسن نصرا...، دکتر احمدینژاد و خالد مشعل به ترتیب اول تا سوم بودند. همچنین یک سازمان آمریکایی در فلسطین، کرانه باختری و نوار غزه نظرسنجیای انجام داد که به کدام شخصیت اعتماد دارید و نظر دهنده میتوانست بیش از یک نفر را در جا بنویسد. باز در این نظرسنجی لیست بلندبالایی از شخصیتهای عربی نوشته شده بود. در کرانه باختری که محمودعباس همهکاره است عبدا...بن عبدالعزیز از نظر مالی مساعدتهای زیادی کرده است و خیلی به حزباللهو شخص دبیرکل آن حمله شده است، نتیجه نظرسنجی چنین بود: سیدحسن نصرا... هشتادودو درصد، بشار اسد شصتوهفت درصد و عبدا...بن عبدالعزیز پنجاهوسه درصد.
نگاه شما به حوادث پس از انتخابات در ایران چیست؟
نصرالله:در حوادث پس از انتخابات ایران، تبلیغات سوء و گسترده در رسانههای عربی موجب شده بود که دوستان ایران شدیدا نگران شوند. رمضان عبدا... (دبیرکل جهاد اسلامی) خیلی نگران بود. پیکی پیش من فرستاده بود و این سؤال را داشت که به آقا سید بگویید آیا از حوادث ایران نگران هست یا نه؟ گفتم بگویید من اصلا نگران نیستم، گفتند چرا؟ گفتم کسی که آقا (آیتاللهخامنهای) را بشناسد نگران نمیشود. شما هم بدانید آینده بهتر از این خواهد بود. «عسی أن تکرهوا شیئا و هو خیر لکم». در رسانههای عربی تبلیغات شدیدی علیه ایران جریان داشت. اگر کسی چند دقیقه در مقابل شبکههایی مثل العربیه مینشست فکر میکرد در ایران چه شده است و به زودی به هم میریزد. روی این موضوع خیلی کار شده بود که ایرانیها دنبال زندگی خودشان هستند و شعار «اول ایران» را دادهاند (برق تهران، آب آبادان و...) میخواستند بگویند آنانکه به آقای موسوی رأی دادند، اعتراض دارند که ایران طرفدار فلسطین و لبنان باشد. بنابراین حضور مردمی در روز قدس آینده خیلی مهم است. تظاهرات بزرگ به دنیا ثابت میکند که ایران عوض نشده است.
معروف است که شما خاطرات فراوانی هم از همراهی با حضرت آیت ا... العظمی خامنهای دارید. به آنها هم اشارهای میکنید؟
نصرالله: خیلی مسایل در گذشته داشتیم. اکثریت همه مسئولین یک نوع فکر میکردند و نظر میدادند و آقا هم نظر دیگری میداد. بعد میدیدیم نظری که آقا دادهاند صائب است و نتیجهبخش. من خیلی با حضرت آقا محشور بوده ام .مسایل زیادی دارد که اگر بگویم تا صبح تمام نمیشوند، بعد از حادثه یازده سپتامبر آقا فرمودند: نگران نباشید. یازده سپتامبر شروع نزول آمریکا است. آمریکا به اوج خود رسیده است و آغاز نزول آن است. اینها از کجا است؟ اینها از هدایت الهی است. همیشه آقا به آینده خوشبین است. قدر آقا را بدانید. یکی از علمای شیعه مدینه آمده بودند و نگران بودند. به ایشان بعضی از مسایل را تعریف کردم و مسایلی درباره آقا گفتم و اطمینان دادم.
در جنگ تموز (جنگ سیوسه روزه)، تحلیلها حاکی از یک جنگ محدود بود. فکر میکردند چند تا ساختمان را میزنند، حملات محدودی برای آزادی اسرا انجام میدهند و تمام میشود، لکن از روز دوم تهاجم وسیعی را آغاز کردند و تقریبا همهجا را زدند. در اتاق عملیات بودیم و مقابله میکردیم. وضعیتمان خوب بود، ولی چند نفر از دوستان از نظر روحی و عاطفی ناراحت بودند. آیا اسیر گرفتن امل باعث این تهاجم و جنگ شده است؟ این سؤال ذهنمان را آزار میداد و بچهها را در فشار روحی قرار میداد. هرچند این مسئله در اصل اداره جنگ و مقاومت تأثیری نداشت. در این شرایط حساس بود که پیام الهام بخش آقا، رسید: «این حمله از قبل تدارک دیده شده است. میخواستند در غفلت حزب الله تهاجم وسیع داشته باشند. همهجا را بزنند و بعد حمله زمینی بکنند و مسلط بشوند و شروط خود را تحمیل کنند. اینهایی که رفتند اسیر گرفتند، لطف خدا بود، این جنگ احزاب است «ستبلغ القلوب الحناجر» اگر به خدا توکل کنند و مقاومت کنند پیروزند به آقای سید حسن نصرا... بگویید پیروزید و اگر در این جنگ پیروز شوید قدرتی میشوید که هیچ قدرتی در مقابلتان نمیایستد. این را هم بگویید که آنها میخواستند حمله کنند. اسیر گرفتیم جنگ را جلو انداختند و آخرین سفارششان هم این بود که به امام زمان (ع) توسل کنید.