۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۲:۳۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۵۸۹۷۴
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۰ - ۳۰-۰۶-۱۴۰۱
کد ۸۵۸۹۷۴
انتشار: ۱۵:۲۰ - ۳۰-۰۶-۱۴۰۱

آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی

بعضی اوقات پیش می‌آید که با وجود اینکه معنی تمام واژه‌های یک عبارت را می‌دانید، اما نمی‌توانید مفهوم آن را درک کنید. این اتفاق به این دلیل رخ می‌دهد که بعضی عبارات در زبان انگلیسی از یک معنای کنایی برخوردار هستند. چنین حالتی در زبان فارسی و هر زبان دیگری نیز وجود دارد. مثلا وقتی می‌گوییم فردی در پوست خود نمی‌گنجد؛ در واقع منظور ما این است که آن فرد بسیار خوشحال است. بنابراین برای ترجمه صحیح و رشد قدرت مکالمه خود لازم است که این اصطلاحات انگلیسی را به خوبی بشناسید و تمرین کنید.

ما در این مقاله بعضی از رایج‌ترین اصطلاحات و عباراتی را که به شما در فهم درست‌تر متون انگلیسی کمک می‌کنند، جمع‌آوری کرده‌ایم.

آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی

چگونه اصطلاحات انگلیسی را یاد بگیریم؟

ابتدا همانطور که هر عبارت انگلیسی زیر را می‌خوانید،  آن را ۴ بار با صدای بلند تکرار کنید. در مرحله بعد لیستی از عبارات ضروری انگلیسی را چاپ کنید و همراه خود داشته باشید. اگر دوستی دارید که می‌توانید با او صحبت کنید، از او بخواهید هنگام ضبط این عبارات در موبایل، رایانه یا ضبط صوت، آن‌ها را تکرار کند. با این روش می‌توانید به فایل‌های ضبط شده گوش دهید و تلفظ آن‌ها را در خانه تمرین کنید.

روزانه پنج تا ده اصطلاح را انتخاب نمایید و روی آن‌ها تمرکز کرده و سعی کنید در مکالمات خود از آن‌ها استفاده کنید تا به خوبی در ذهن شما در جای بگیرند. در ادامه به معرفی بعضی از اصطلاحات پرکاربرد در زمینه‌های مختلف می‌پردازیم.

شرح بعضی از اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی

  1. Hit the books

به معنای واقعی کلمه این عبارت به معنای ضربه زدن، مشت زدن، یا سیلی زدن به کتاب‌ها است. با این حال، این اصطلاح یک اصطلاح رایج انگلیسی است که در بین دانشجویان برای افرادی که سخت کار می‌کنند، استفاده می‌شود. این عبارت به نوعی نق زدن در مورد زیاد کار کردن نیز محسوب می‌شود.

  1. Hit the sack

درست مانند اصطلاح اول، اگر کلمه به کلمه آن را از انگلیسی ترجمه کنیم، به معنای ضربه زدن به گونی است. اما در واقع به معنای رفتن به رختخواب و خوابیدن است و برای وقتی که خیلی خسته هستید و یا برای خوابیدن می‌روید استفاده می‌کنید.

  1. Twist someone’s arm

این هم یک از اصطلاحات انگلیسی جالب است که در لغت به معنای گرفتن بازوی کسی و برگرداندن آن است که اگر کلمه به کلمه نگاه کنیم می‌تواند بسیار دردناک باشد. اما در واقع منظور این است که شخصی شما را متقاعد می‌کند تا کاری را انجام دهید که در ابتدا نمی‌خواستید انجام دهید.

این اصطلاح که بتوانید بازوی دیگری را  بچرخانید، در واقع این معنای کنایی را دارد که در متقاعد کردن او بسیار موفق بوده‌اید و آن شخص در نهایت موافقت کرده است که آنچه را که خواسته‌اید انجام دهد.

  1. Stab someone in the back

اگر این اصطلاح را لغت به لغت معنا کنیم، می‌توان آن را به معنای برداشتن چاقو یا جسم تیز دیگر و زدن به پشت فرد دیگر فهمید. اما در اصطلاح، stab someone in the back به معنای فریب دادن مخفیانه شخصی است که به طور عادی به ما نزدیک است و به ما اعتماد دارد و خیانت به اعتماد اوست. ما هم در فارسی به این کار خنجر زدن از پشت می‌گوییم.

  1. Lose your touch

این عبارت ظاهرا به این معنی است که شما توانایی لمس یا احساس با انگشتان یا دستان خود را از دست داده‌اید، اما در واقعیت از دست دادن لمس  در انگلیسی به این معنی است که توانایی‌هایی را که زمانی در برخورد با چیزها، افراد یا موقعیت‌ها داشتید از دست داده‌اید.

از این اصطلاح زمانی استفاده می‌شود که معمولا در حرفه یا مهارت خاصی توانایی دارید، اما ناگهان مشکلی به وجود می‌آید.

  1. Sit tight

Sit tight یک اصطلاح انگلیسی جالب است؛ زیرا وقتی لغت به لغت مورد بررسی قرار می‌گیرد، به این معنی است که شما محکم و ناراحت نشسته‌اید و  بدن خود را فشار می‌دهید، که ظاهرا واقعا عجیب به نظر می‌رسد. اما اگر کسی به شما می‌گوید محکم بنشینید، چیزی که واقعا می‌خواهد این است که صبورانه منتظر بمانید و کاری نکنید، مگر اینکه خلاف آن گفته شود.

  1. Pitch in

اگر بخواهیم کلمه به کلمه اینگونه اصطلاحات انگلیسی را بفهمیم، در واقع معنی خاصی ندارند. اما از لحاظ معنای اصطلاحی به معنای مشارکت در کاری یا چیزی است.

بنابراین مثلا اگر پدری بخواهد از همه اعضای خانواده درخواست کند که این آخر هفته برای تمیز کردن حیاط خلوت کمک کنند می‌تواند از این اصطلاح استفاده کند.

  1. Go cold turkey 

این هم یک اصطلاح جالب است. به طور لغتی این عبارت یعنی بوقلمون سرد شو! عجیب است نه؟ بله حق با شما است. به معنای واقعی کلمه چه کسی می‌تواند به یک بوقلمون سرد تبدیل شود؟

ریشه اصطلاحات انگلیسی جالب است و to go cold turkey به معنای ترک ناگهانی رفتارهای مضر و اعتیادآور مانند سیگار کشیدن یا نوشیدن الکل است. گفته می‌شود که ریشه این اصطلاح انگلیسی به قرن بیستم بازمی‌گردد و مردم معتقد بودند که اگر فردی به طور ناگهانی مواد اعتیادآوری مانند مواد مخدر یا الکل را ترک کند، عوارض جانبی رخ می‌دهد که او را شبیه یک بوقلمون سرد و نپخته می‌کند!

  1. Face the music

به صورت لغتی به معنای روبرو شدن با موسیقی، نشستن در مقابل موسیقی یا چرخاندن بدن به سمت موسیقی است. اما اگر کسی این جمله را به شما بگوید، این به معنای چیزی جدی‌تر است.

این اصطلاح به معنای «رودررو شدن با واقعیت» و پذیرفتن همه پیامدهای یک رویداد یا تصمیم است. شاید شما به طور خاص از چیزی اجتناب می‌کنید زیرا در مورد آن مطمئن نیستید یا از عواقب آن می‌ترسید. در چنین مواردی از این اصطلاح انگلیسی استفاده می‌شود.

  1. Ring a bell

این کلمه به صورتی لغت به لغت به معنای این است که زنگ بزن! در نگاه اول ممکن است صحبت از به صدا درآوردن زنگ مدرسه یا کسی باشد که زنگ در خانه فشار داده است. با این حال، این عبارت به عنوان یک اصطلاح، به این معنی است که شخصی در مورد چیزی آشنا با شما صحبت می‌کند. این جمله غالبا وقتی به کار می‌رود که شما درباره آن موضوع قبلا چیزهایی شنیده‌اید. به عبارت دیگر، اگر کسی چیزی را به شما بگوید که فکر می‌کنید قبلا شنیده‌اید، زنگ‌های هشدار به صدا در می‌آیند و شما سعی می‌کنید به یاد بیاورید که چگونه و از کجا آن نام یا مکان را می‌دانید.

آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی

بعضی از اصطلاحات انگلیسی گفتگوی روزمره

  1. (as) cool as a cucumber

معنی: همراه با خونسردی

  1. actions speak louder than words

معنی: رفتار مهمتر از سخن است.

  1. add fuel to the fire

معنی: شرایط بد را بدتر کردن

  1. all’s well that ends well

معنی: وقتی کاری بد شروع شود ولی پایان خوبی داشته باشد.

  1. be green with envy

معنی: حسادت داشتن

  1. better late than never

معنی: دیر انجام دادن (و بهتر انجام دادن) بهتر از هرگز انجام ندادن است!

  1. castles in the air

معنی: وقتی بخواهند کار غیرممکنی را توصیف کنند به کار می‌رود.

  1. get on your high horse

معنی: برای بهتر نشان دادن خود کار دیگران را تخریب کردن

  1. horses for courses

معنی: کار را باید به آدم کاربلد سپرد.

  1. let the cat out of the bag

معنی: آشکار کردن اسرار دیگری

 

اصطلاحات انگلیسی ورزشی

  1. jump the gun

معنی: سریع شروع کن.

  1. drop the ball

معنی: خراب کردن توپ

  1. A level playing field

معنی: بازی در شرایط برابر

  1. score an own goal

معنی: گل به خودی زدن

  1. To hit someone below the belt

معنی: حرکت غیرعادلانه به قصد ضربه به حریف

  1. fighting dirty

معنی: مبارزه کثیف

  1. move the goalposts

معنی: تغییر قوانین

  1. don’t throw in the towel

معنی: تسلیم نشو

  1. Hit a home run

معنی: ضربه زدن به توپ طوری که از زمین خارج شود.

  1. To stay ahead of the game

معنی: آمادگی بالا برای مسابقه

اصطلاحات انگلیسی مالی و پولی

  1. Purchase in installments

معنی: خرید اقساطی

  1. Annual leave

معنی: مرخصی سالانه

  1. Current liabilities

معنی: بدهی‌های کوتاه مدت

  1. Dealing securities

معنی:‌ معامله اوراق بهادار

  1. Eligible for capitalization

معنی: واجد شرایط سرمایه‌گذاری

  1. Explicit and unreserved statement of compliance

معنی: قرارداد شفاف و بدون قید و شرط

  1. Finance lease obligations

معنی: تعهدات اجاره

  1. Foreign exchange contract

معنی: قرارداد ارزی

  1. Individual financial statements

معنی: صورت حساب مالی شخصی

  1. Inception of the lease

معنی: شروع اجاره

اصطلاحات پرکاربرد انگلیسی بهداشت و سلامت

  1. As fit as a fiddle

معنی: در شرایط جسمانی مناسبی قرار داشتن

  1. Under the knife

معنی: تحت عمل جراحی قرار گرفتن

  1. A bitter pill to swallow

معنی: پذیرفتن یک وضعیت دشوار

  1. Personal Hygiene

معنی: بهداشت فردی

  1. Take a shower

معنی: دوش گرفتن

  1. Under the weather

بدحالی جزئي داشتن

  1. Out of shape

معنی: بدریخت، خارج از قاعده

  1. To have a new lease on life

معنی: دوباره برگشتن به زندگی

  1. To have a frog in one’s throat

معنی: قورباغه در گلو داشتن؛ وقتی صدای کسی می‌گیرد این توصیف را به کار می‌برند.

  1. As sick as a dog

معنی: بدجور سرما خوردن

اصطلاحات  انگلیسی عاشقانه

  1. I'm crazy about you

معنی: دیوانه تو هستم.

  1. I have missed you

معنی: دلم برای تو تنگ شده است.

  1. Do you fancy dinner sometime?

معنی: با شام موافقی؟

  1. .I am better because of you

معنی: با تو آدم بهتری هستم.

  1. Fall in love with someone

معنی: عاشق کسی شدن

  1. Love at the first sight

معنی: عشق در اولین نگاه

  1. Have the host for somebody

معنی: کسی را بسیار جذاب دیدن

  1. Double date

معنی: قرار دوتایی

  1. I have fallen head over heels in love with you.

معنی: من بسیار عاشق شما شده‌ام!

  1. I have got crush on you

معنی: من به شما علاقه‌مند شده‌ام.

آموزش پرکاربردترین اصطلاحات انگلیسی

اصطلاحات انگلیسی غم و ناراحتی

  1. She is down in the dumps

معنی: او بی‌حوصله و بی‌حال است

  1. She is miserable

معنی: او بیچاره است

  1. To be out of sorts

معنی: حال خوبی نداشتن

  1. Down In The Dumps

معنی: بی‌حوصله بودن

  1. I am in low spirits

معنی: من حال روحی خوبی ندارم.

  1. I have fallen into melancholy

معنی: من ناامید و غمگین هستم.

  1. Have the blues

معنی: غمگین بودن

  1. Being depressed and sad

معنی: افسرده و ناراحت بودن

  1. It is not the end of the world

معنی: دنیا به آخر نرسیده

  1. to get offended

معنی: دلخور بودن از چیزی

اصطلاحات پرکاربرد شادی

  1. to walk on air

معنی: روی هوا راه رفتن (کنایه از خیلی خوشحال بودن)

  1. to be on cloud nine

معنی: روی ابرها بودن (کنایه از شادی زیاد)

  1. Happy As Larry

معنی: بسیار خوشحال بودن

  1. In seventh heaven

معنی: در آسمان هفتم بودن (کنایه از شادی زیاد)

  1. Have a whale of a time

معنی: خیلی خوش گذشتن

  1. get a real kick out of it.

معنی: بسیار لذت بردن از چیزی

  1. To Be Thrilled To Bits

معنی: هیجان زده بودن

  1. I am over the moon

معنی: من روی ماه هستم (خیلی خوشحالم)

  1. like a dog with two tails

معنی: مثل سگی که دو دم دارد (کنایه از خوش شانسی)

  1. On top of the world

معنی: بالای جهان بودن (کنایه از خوشحالی)

جمع‌بندی

ترجمه زبان انگلیسی همیشه با دانستن معانی واژگان، کاملا واضح نخواهد بود. در موارد بسیاری امکان دارد که شما معنی تمام کلمات موجود در یک عبارت را بدانید اما معنی کلی اصطلاح برای شما نامفهوم باشد. این اتفاق به این دلیل رخ می‌دهد که در هر زبانی بعضی عبارات به جای اینکه در معنی خود به کار روند در یک معنای کنایی به کار می‌روند. برای فهم دقیق زبان انگلیسی و یک مکالمه کامل و روان لازم است که این اصطلاحات پرکاربرد را بشناسید.

ما در این مقاله بعضی از این اصطلاحات انگلیسی پرکاربرد را معرفی کردیم. در صورتی که تمایل دارید این اصطلاحات را به طور کامل بیاموزید می‌توانید به اپلیکیشن زبان‌شناس مراجعه کنید. این اپ به شما همه اصطلاحات کاربردی انگلیسی را در موضوعات مختلف به طور کامل آموزش می‌دهد و می‌توانید از فایل صوتی دروس نیز استفاده کنید.

ارسال به دوستان
جیپ گلادیاتور با پیشرانه پلاگین هیبریدی 4xe تولید می‌شود (+عکس) یک مکالمه بیسیمی با عراقی‌ها درباره صدام تانک M2 بردلی: بررسی جامع تانک افسانه‌ای ایالات متحده (+عکس) حسن صباح جزو مقدسات نیست/ ممنوعیت تماشای سریال "حشاشین" موجه نیست حمایت بی‌وقفه زیدان از رئال، حتی در دنیای سرعت یک کشف علمی از جنس اشعار «خیام»؛ فسیل انسان در حمّام خانۀ شما! (+عکس) آموزش و پرورش : با معلم بلاگرها برخورد قانونی می‌شود/ چند نفر از این افراد را از سیستم حذف کرده ایم «سزار لوئیس منوتی» اسطوره فوتبال آرژانتین در سن 85 سالگی درگذشت واکنش معاون قوه قضاییه به برخورد با زنان و دختران در آمریکا: چه کسی به داد آنها می‌رسد؟ تساوی رم و یوونتوس با حضور 28 دقیقه‌ای آزمون؛ بانوی پیر از لیگ قهرمانان جا ماند دستیابی محققان به یک هدف درمانی جدید برای کنترل آسیب‌ های مغزی پیام توییتری وزیر سابق آموزش و پرورش به وزیر فعلی آموزش و پرورش : این صندلی ارزشش را ندارد... نویسنده فیلم سینمایی فسیل : دستمزدم به اندازه ارقامِ انجمن فیلمنامه‌نویسان هم نبود! کلوپ با برد مقابل تاتنهام به استقبال وداع از آنفیلد می‌رود فروش ۱۹۰ کیلو طلا در حراج امروز
وبگردی
نظرسنجی
دی سال گذشته، با وعده افزایش سرعت اینترنت، قیمت آن را 34 درصد افزایش دادند. منصفانه از تجربه خودتان درباره وضعیت سرعت اینترنت در این مدت بگویید.