در آن لحظه دست و پایش را با طناب بستم، سپس از داخل کشوی میز یک کابل برق برداشتم و با استفاده از آن خفهاش کردم. وقتی بهخودم آمدم متوجه شدم که هادی نفس نمیکشد و جان باخته است. خیلی ترسیدم و از کارم پشیمان شدم اما افسوس که پشیمانی سودی نداشت. در آن لحظه به تنها چیزی که فکر میکردم پنهان کردن جسد بود.
کد خبر: ۲۵۷۵۶۳ تاریخ انتشار : ۱۳۹۱/۱۱/۲۵